شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 203

وَعَلَّقْتُ بِأَطْرَافِ حِبَالِكَ أَنامِلَ وَلاَئِي

معنى علّقت و حبل گذشت .
أنامل : جمع «أنمله» است ، به معنى سر انگشت .
و وِلاء : دوستى .
يعنى : اى خداى من! درآويخته ام و چنگ زده ام به كناره هاى ريسمان هاى محكم عنايت تو ، سرْ انگشت هاى دوستى خود را كه به مطالب و آرزوها فايز گردانى مرا . تشبيه نموده تمسّك و تعلّق خود را به جناب احدى ، به شخصى كه دست به ريسمان محكمى زده باشد و درآويخته باشد تا او را از تزلزل نگاه دارد / 176 / و ترقّى كند تا به مرتبه عالى رسد .

فَاصْفَحِ اللّهُمَّ عَمَّا كَانَ أَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلِي وَخَطَائِي

صَفح : اعراض است [ و كان تامّه است ] .
جُرم : كسب گناه است .
زَلَل : جمع «زلّه» به معنى لغزيدن .
و خطا : گناه .
يعنى : پس درگذر ـ بارخدايا ـ از آن چيزهايى كه محقّق شده كه كسب كرده ام آنها را از لغزش خود و گناهان خود .
و در بعضى نسخ ، « عمّا كانَ منّي مِنْ زَلَلي وخطائي » واقع شده ؛ يعنى : عفو كن ـ بارخدايا ـ از آن چيزهايى كه ثابت گشته و تحقّق يافته از من از افتادن من و گناهكارى من .

وَأَقِلْنِي صَرْعَةَ رَدَائِي

إقالَة : عفو كردن گناه است .
و صَرعة : افتادن ، منصوب به نزع خافض است به اين تقدير كه : «مِنْ صَرْعَةِ ردائي» .
و رَدى : هلاكت است و در بعضى نسخ دعا ، بدل ردائى ، « دَائى » واقع است .

صفحه از 231