امويان، كُثَير بن شهاب بن حُصَين حارثى را كه از مفتريان و از معاندان نسبت به اميرالمؤمنين على عليه السلام بود، به حكومت رى و دستبى نشاندند. اين كُثير همان بود كه مختار پس از تصرف كوفه و حكومت بر آن، او را نبش قبر كرد. ۱
عبيداللّه زياد، براى آن كه عمر بن سعد ابى وقاص را نسبت به مأموريت كربلا فريب دهد، اين اشراف زاده ضعيف النفس آل زهره را ـ كه تنها خاطره و سابقه پدر فاتحش را به ارث برده بود و با عنايت به شناختى كه از روحيه جاه طلبانه او داشت ـ به حكومت رى و دستبى وعده داد.
نامزد دوم امويان و رقيب پسر سعد، شمر بن ذى الجوشن بود كه بى نصيب از حَسَب و نسب سابق بود و تنها با تندخويى هاى جاهلانه، خود را ناشيانه در معرض ابتلا افكنده بود. او نيز نهانى وعده حكومت رى و دستبى را از پسر زياد دريافت كرده بود.
بنابر نقل صاحب الأخبار الطوال، مختار بن ابى عبيده ثقفى امير كوفه، در سال 66 قمرى يزيد بن ابى نَجَبه فَزارى را به حكومت رى و دستبى نشاند. از اين سال رسما رى خارج از قلمرو زُبيريان و مروانيان، مباشرتا از كوفه فرمان مى برد و حاكم آن فردى شيعى و بركشيده مختار ثقفى بود.
خراج رى و جبال و اصفهان و آذربايجان و فارس و جزيره از اين تاريخ به مدت هيجده ماه تا قتل مختار در كوفه به سال 67 قمرى، به عراق فرستاده مى شد. ۲۳
1.ابن اعثم كوفى، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفى هروى، تصحيح، غلام رضا طباطبايى مجد، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، ۱۳۷۲ شمسى، ص ۴۹۹.
2.فتوح البلدان، ص ۴۳۱ ـ ۴۳۲.
سخن مختار درباره وى و سوگندخوردن بر نبش قبر او، بنا به نقل بلاذرى در فتوح البلدان اين گونه است: «أمّا و رب السّجاب، شديد العقاب، سريع الحساب، منزل الكتاب، لأنبشن قبر كُثير بن شهاب، المُفترى الكذّاب.»
3.حسين كريمان، رى باستان، تهران، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتى، ۱۳۷۱ شمسى، ج ۲، ص ۱۲۳ ـ ۱۲۴.