تاريخ : چهارشنبه 1393/1/20 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 29942
دین با فقر همسویی ندارد/ اسلام به دنبال رفاهی است که عزت به بار آورد

دین با فقر همسویی ندارد/ اسلام به دنبال رفاهی است که عزت به بار آورد

شفقنا: فرهنگ و تمدن اسلامی در رشد و اعتلای فرهنگ انسانی، نقشی برجسته و در خور توجه دارد و به گفته پژوهشگران دینی، اسلام فقر را عاملی برای ارتکاب انسان به گناه می داند پس همچون دیگر ادیان الهی به این مساله اهمیتی بسیار داده و بر ریشه کن کردن فقر و تامین رفاه عمومی به عنوان یک هدف اقتصادی تاکید کرده است. همانطور که اسلام تاکید کرده است نعمت های الهی بیشمار است و همه بندگان می توانند از این نعمت ها برخوردار شوند اما آنچه که در این بین مهم است وظیفه کارگزاران است که می تواند جامعه را نجات داده و سدی در مقابل رواج فقر باشد.

پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه، باحجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی مهدوی راد، محقق، پژوهشگر و استاد دانشگاه به گفت و گو پرداخته است.
متن گفت و گوی شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی مهدوی راد را در ادامه می خوانید:

رابطه فقر و دینداری در آموزه های اسلامی غالبا رابطه ای معکوس تعریف شده است و با آمدن فقر، ایمان و دین در معرض تهدید قرار می گیرد کما اینکه از پیامبر روایت داریم« فقر از هر در وارد شود ایمان از در دیگری خارج می شود». این مساله چقدر مورد توجه دولتمردان قرار گرفته است؟ میزان توجه مسوولان و کارگزاران کشورهای اسلامی به رفع فقر از جوامع و ایجاد معیشت همراه با کرامت انسانی چقدر متناسب با آموزه های دینی است؟

مهدوی راد: در متون دینی و معارف اسلام در مورد فقر دو روایت وجود دارد. یکی اینکه فقر را مدح کرده است مثلا از پیامبر (ص) نقل شده است که «الفقر فخری، فقر فخر من است» یا در روایات دیگر فرموده اند "فقر شعار صالحان است و امام علی(ع) فرمودند" هر کس اهل بیت را دوست دارد باید آماده باشد و فقر را به صورت جامه ای بر تن کند". اما روایات زیادی است که فقر را نکوهیده و از آن بدگویی کرده است مثل همین روایت پیامبر(ص)که می فرماید« اگر فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج می شود». این دو گونه روایات را باید جمع کرد که چه می گویند در سال های دهه ۵۰ که من در مشهد بودم و از جمله از بحث های بسیار روشنگر و بسیار هوشمندانه مقام رهبری که روحانی بسیار جوان و پر تحرکی بود فقر بود که هشت جلسه در مورد آن بحث کرد زیرا آن زمان این مفاهیم حساسیت زیادی داشت و خلاصه و نتیجه ای که او گرفت و من بارها هم در درس ها به آن اشاره کردم این است که " تمام روایت هایی که فقر را ستایش کره است یا فقر معنوی و الی الله است یا فقر از سر آگاهی، تعهد و رسالت است. یعنی کسی که در مسیر آرمان خود حرکت کند و در این مسیر آرمانی هم مبتلا به فقر شود. مثل روایتی که می گوید" هر کس ما اهل بیت را دوست دارد باید آماده شود تا فقر را به صورت جامه ای بر تن کند» این مختص همان روزگاری است که مثلا هر کس که کنار امام صادق(ع) می نشست مسیر بازار تولید و توزیع را از او می گرفتند. خب در نتیجة فقر می آمد. این فقر، فقری بود که شخص به خاطر موقعیت و رسالتی که داشت آن را انتخاب کرده بود. بنابراین در دین اسلام مطلقا ستایش فقر اقتصادی وجود ندارد. سندی وجود ندارد که اسلام فقر اقتصادی را به عنوان فقر و به عنوان یک اصل ستوده باشد بلکه اسلام بر کوشش، تلاش و قوت تاکید کرده است. یک روایت کوتاه و پرمعنایی از امام علی (ع) هست المومن قوی؛ مومن استوار و قدرتمند است یعنی مومن باید در علم، آگاهی، پول و... غنی باشد.

در زمینه رفع فقر، دولتمردان قاعدتا در حد آگاهی هایی که ما داریم تلاش می کنند ولی به نظر می رسد که یک سلسله کاستی هایی در این زمینه وجود دارد که به آنها توجه نشده است؛ مثلا اقتصاد مقاومتی که اخیرا مطرح شده است و مقام رهبری همان را به عنوان یک جریان مطرح و بر مساله تولید تاکید کردند و به تعبیر قرآن جامعه ای که بخواهد بر روی پای خود بایستد و حرکت کند باید بر تولید توجه کند حقا ما بر تولید مخصوصا در بعد کشاورزی بسیار بی توجهی کرده ایم و من شخصا به عنوان یک روستایی زاده می دانم که جامعه ما ازآنچه که در گذشته بودیم و آنچه که هستیم فاصله گرفته است. پس آن وضعیتی که در گذشته بود تغییر پیدا کرده است درست است که آن زمان تعداد عامل انسانی کارکن زیاد بود که الان نیست، ولی وقتی که کشاورز نمی تواند ابزار و مقدمات تولید را همراه داشته باشد نتیجه ای هم به دست نمی آورد. در روایتی آمده است امام صادق (ع) به یکی از اصحابش که کشاورزی را رها کرده و به دلالی و واسطه گری رفته و ثروتمند شده بود می گوید اشتباه کردی که کشاورزی را رها کردی زیرا زمین بر شاخ گاو می چرخد". و این سخن کنایه از این است که زمین بر تولید می چرخد حیات و زندگی انسان بر کشاورزی می چرخد و اگر تولید انجام نگیرد نمی توان پیشرفت داشت.

پس چرا با وجود تاکید زیاد دین اسلام به مساله معیشتی جامعه، بسیاری از کشورهای اسلامی جزو فقیرترین کشورهای دنیا محسوب می شوند. مشکل عدم توسعه این کشورها بیشتر فرهنگی است یا به منابع مربوط می شود؟

مهدوی راد: مساله فرهنگ مساله مهمی است اما متاسفانه نسل جدید جامعه، نسل جدید پویا، پرتحرک و زحمتکش نیست زیرا متاسفانه ما فرهنگ کار را از دست دادیم همه جوان هایی که تحصیل می کنند در این فکر هستند که مدرک خود را بگیرند و پشت میز بنشینند هیچ کسی در این اندیشه نیست که بعد از گرفتن مدرک در همان رشته مشغول به کار شود. متاسفانه فرهنگ کار از بین رفته است و بسیار تاسف آور است که کار مفید در ادارات ایران بر اساس آمار ارایه شده در وضع خوش بینانه آن به دو ساعت هم نمی رسد بنابراین معلوم می شود که ما فرهنگ کار را از دست داده ایم و به نظر من اولین کاری که دولتمردان باید انجام دهند این است که از طریق رسانه ها و آثار مکتوب و غیرمکتوب ذهنیت جامعه را به طرف دانش، دانشی که نتیجه آن قدرت باشد سوق دهند و فکر و اندیشه کار را در ذهن ها برویانند. امام علی(ع) در روایتی می فرماید «ذات علم سلطه و قدرت است» هر جامعه ای به دانش دست یافت قدرتمند شده و بر دیگران چیره می شود و هر جامعه ای که علم را از دست داد دیگران بر او چیره می شوند.
برخی تفسیرها واقعیت و برخی دیگر تفسیر ارزش است و به نظر من این نوع روایات ها تفسیر به واقعیت است یعنی امام علی (ع) در اینجا تفسیر واقعیت می کند یعنی ذات علم توسعه است و این علم را هر که به دست آورد به سلطه دست می یابد و اگر از دست دهد به زیر سلطه می رود. به عنوان مثال عمل معاون امنیت آمریکا در مقابل اسراییل که چرایی ارتباط خود با ایران را توجیه می کند بسیار خجالت آور است یعنی وقتی اسراییل به دانش اقتصاد دست پیدا می کند به سلطه هم دست پیدا می کند و به سطله که دست پیدا کرد سیاست آمریکا را هم خدشه دار می کند بنابراین دولتمردان باید دانش را در میان جامعه بگسترانند و باید به تولید داخلی توجه کنند و به عقیده من به این مساله کم توجهی شده است. اگر از این طریق گام بردارند ما به آن چیزی که دین می خواهد می رسیم.امام علی (ع) امام انسانیت و مظلوم تاریخ در مدت چهار سال و چند ماهی که حکومت کرد فقط کوفه و قسمت هایی از مداین را در اختیار داشت ولی مداین عملا زیر تاخت و تاز معاویه قرار داشت و امام فرمود در این رابطه فرمود" یک روزی از آنچه که آفتاب بر ما می تابد فقط کوفه دست من است و در این کوفه امروز همه مردم خانه دارند، آب فرات و گندم ناب می خورند" یعنی اینکه آذوقه شان به درستی در اختیار است پس دین هرگز بر فقر تاکید نکرده است بلکه حرف دین همواره آسایش بوده است و رفاه بدون عیاشی و تزلزل حیوانی را تاکید کرده است یعنی رفاهی که انسان در آن عزت داشته باشد. علی الاطلاق خدا عزت را برای خود، پیامبر و مومنان می خواهد و جامعه ای که فقر دارد و دستش به پیش دیگران دراز باشد نمی تواند عزت داشه باشد.

چرا این رابطه بین فقر و دین برقرار است و چرا جمع زیادی از پیروان اسلام در فقر به سر می برند؟ آیا می توان عدم ایمان راسخ را یکی از عوامل عدم توسعه و پاکدستی عنوان کرد؟

مهدوی راد: سید جمال الدین اسدآبادی می گوید" جهان غرب از روزی که از دین دست شست به آقایی رسید و جامعه اسلامی از وقتی که از دین دست شست به بدبختی رسید زیرا مسیحیت دینی است که با زندگی محبت آرامش دین و دنیا کاری ندارد و غرب چون دین را با این آموزه ها رها کرد به زندگی رسید و جامعه اسلامی وقتی دینی را که می گفت قوی باش و وحدت داشته باش را از دست داد به فقر رسید. اگر ایمان باشد تشکل، وحدت و هم سویی خواهد بود؛ اگر ایمان باشد توجه به ابزار، داده ها و نعمت ها و استفاده از آن در طریقی که خدا می خواهد خواهد بود خدا می فرماید«لَقَدْكَتَبْنَافِي الزَّبُورِمِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»به عقیده من تفسیر این آیه این است که صالحان وقتی زمین را به ارث می برند که بیدار باشند. هر جامعه ای وقتی توجه پیدا کرد که چه میراثی و ثروت های زیر زمینی دارد و از آن ها به درستی استفاده کرد به آقایی و سروری رسید. اگر تمام کشورهاس اسلامی ایمان داشته باشند و یکی از کمترین نمودهای ایمان که همراهی و همدلی است را داشته باشند و این ثروت را در راه بزرگی خود صرف کنند چه اتفاقی می افتد؟! الان بخش عظیم ثروت های نفتی و زیر زمینی که در اختیار جهان اسلام است زیر سلطه دیگر کشورهاست. در داخل هم هر جا که به مقتضاء و الزامات و ملزومات ایمان توجه نشده جامعه مبتلاء به فقر شده است چراکه همه ثروت ها به غارت می رود. پس در اینکه فقر باعث ضعف ایمان می شود تردیدی وجود ندارد چون در آن جامعه به مقتضیات ایمانی عمل نشده است و آگاهی، همدلی هم سویی به فقر مبتلا شده است.

در برخی تحلیل ها یکی از دلایل افزایش جرم در جوامع را فقر و اقتصاد بیمارگونه توصیف می کنند با این روند آیا می توان دلیل افزایش میزان بزهکاری و وقوع جرم و خلاف که در جامعه اتفاق می افتد را فقر و متعاقب آن ایمان افراد جامعه دانست و یک رابطه متقابل را بین فقر و افزایش جرم در جامعه قایل شد؟

مهدوی راد: وقتی فقر مادی بیاید فقر فکری هم می آید، فقر فکری که آمد فقر علمی هم به بار می آورد و در نهایت فقر شانی و شخصیتی به وجود می آید. امام علی (ع) در نهج البلاغه فرموده «آن کسی گناه می کند که شانیت خود را از دست داده و به فکر و انسانیتش توجه ندارد» اگر شخصی فرضا امکانات کمی هم داشته باشد اگر شأن و شخصیت خود را بشناسد آزمندی نمی کند، اگر کسی شان خود را بشناسد به حقوق دیگران تجاوز نمی کند. به فرموده امام علی(ع) فقر مهمترین عامل گسترش گناه در جامعه است و از نظر آمار بیشترین معتادان فقرا هستند کسانی که چیزی ندارند آن کسی که از این طریق خود را به بدبختی می اندازد یا دزدی می کند آن کسی نیست که بسیار دارد بلکه کسی است که چیزی ندارد زیرا او هم به فقر ذهنی، فکری، علمی و هم به فقر شخصیتی مبتلاست که دقیقا فقر با گناه رابطه مستقیمی دارد.

اگر این روند ادامه پیدا کند چه چشم اندازی را می توان برای جوامع مسلمان خصوصا قشر جوان آن متصور شد؟

مهدوی راد: اگر این وضعیت ادامه پیدا کند سلطه بر جوامع، سلطه جوامع غیر اسلامی است یا نهایتا این است یک پوسته ای از جامعه اسلامی می ماند که درونش پوسیده است و وجود ندارد. در بسیاری از کشورهای اسلامی جوانان در گوشه خیابان ها نشسته و مشغول کذا هستند و برخی از کشورهای غربی هزینه های زیادی را می دهند تا این کشورها در همین حالت باقی بماند و فرصت رشد و تعالی نداشته باشند تا بتواند ثروت آن سرزمین ها را به تاراج ببرد بنابراین دین با فقر همسویی ندارد. فقر اقتصادی از نظر دین مضموم است و اگر کسی چنان پندارد که خدا هر کس را دوست داشته باشد فقیر می کند این درست نیست و آنچه که دین در پی آن است دست یابی به رفاهی است که عزت آورد.

خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :