پژوهشى در باره سخن گفتن امام مهدى پس از ولادت

پژوهشى در باره سخن گفتن امام مهدى پس از ولادت

بر اساس گزارش هايى، امام مهدى عليه السلام در آغاز تولّد به گونه اى خارق العاده لب به سخن گشوده و به انقلاب بزرگى كه در جهان به وسيله او تحقّق خواهد يافت، اشاره نموده است. براى زدودن استبعاد از مدلول آن گزارش ها ، توجّه به چند نكته ضرورى است

بر اساس گزارش هايى كه گذشت،[۱]امام مهدى عليه السلام در آغاز تولّد به گونه اى خارق العاده لب به سخن گشوده و به انقلاب بزرگى كه در جهان به وسيله او تحقّق خواهد يافت، اشاره نموده است. براى زدودن استبعاد از مدلول گزارش هاى ياد شده ، توجّه به چند نكته ضرورى است :

۱. سخن گفتن نوزاد ، هر چند خلاف عادت است، ولى استحاله عقلى ندارد و ثبوتاً امكان پذير است .

۲. گاه، حكمت الهى ايجاب مى كند كه براى اثبات قدرت و معرّفى شخصيت برخى انبيا و اوليا، نوزاد سخن بگويد ، چنان كه عيسى عليه السلام در گهواره سخن گفت[۲]و بر پايه روايات موجود در منابع شيعه و اهل سنّت، نوزادهاى ديگرى نيز سخن گفته اند .[۳]

۳. روايات متعدّدى در منابع روايى شيعه وجود دارند كه سخن گفتن پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله،[۴]امام على عليه السلام،[۵]امام كاظم عليه السلام[۶]و امام جواد عليه السلام[۷]در نوزادى را گزارشكرده اند .

بر اين اساس ، نه تنها سخن گفتن نوزاد عقلاً محال نيست؛ بلكه وقوع اجمالى آن نيز غير قابل ترديد است .

بنا بر اين ، آنچه در منابع معتبر حديثى شيعه در باره سخن گفتن امام مهدى عليه السلام در آغاز ولادت آمده ، ممكن و قابل قبول است ، هر چند بر اساس بررسى هاى انجام شده، سند آنها اصطلاحاً صحيح نيست؛ ولى با توجّه به كثرت آنها و اعتبار كتاب هايى كه آنها را گزارش كرده اند، حصول اطمينان اجمالى به صدور آنها بعيد نيست.


[۱]گزارش‏هاى ديگرى كه در فصل‏هاى ديگر به ولادت امام عليه السلام اشاره دارند نيز بر اين معنا دلالت دارند .

[۲]ر. ك : مائده : آيه ۱۱۰ ، مريم : آيه ۲۹ - ۳۰ .

[۳]ر.ك: ذيل آيه ۲۶ سوره يوسف تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۴۳، تفسير الطبرى : ج‏۷ جزء ۱۲ ص ۱۹۳ (به نقل از پيامبر صلى اللّه عليه وآله ، ابن عبّاس و سعيد بن جبير)، الدرّ المنثور: ج ۴ ص ۱۴ .

[۴]الاحتجاج: ج‏۱ ص‏۵۲۸ ح‏۱۲۷، بحار الأنوار : ج ۱۵ ص ۲۶۱ ح ۱۱ ، الخصائص الكبرى‏: ج ۱ ص ۹۱ .

[۵]روضة الواعظين: ص ۹۱ .

[۶]الكافى : ج ۱ ص ۳۱۰ ح ۱۱ ، كشف الغمّة: ج ۳ ص ۳۴ .

[۷]المناقب، ابن شهرآشوب: ج ۴ ص ۳۹۴ .