قيس بن عاصم

قيس بن عاصم

از اصحاب پیامبر(ص)

قيس بن عاصم بن سنان بن خالد بن منقر بن عبيد بن مقاعس با هيئت نمايندگى قبيله بنى تميم به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد و سال نهم هجرى مسلمان شد و چون پيامبر صلى الله عليه و آله وى را ديد ، گفت: «اين ، سرورِ چادرنشينان است» . وى ، خردمند و بردبار و مشهور به حلم بود . به احنف بن قيس گفته شد: بردبارى را از چه كس آموختى؟ گفت: از قيس بن عاصم . روزى او را جلوى خانه اش ديدم كه بر سرين نشسته است و زانوهاى خود را به سينه چسبانده و حمايل شمشيرش را به دور پاهايش بسته و با قومش به گفتگو نشسته است كه ناگه ، مردى را كتف بسته و مرد ديگرى را كه كشته شده بود ، آوردند و گفته شد: اين برادرزاده ات ، پسرت را كشته است . به خدا سوگند ، قيس حمايل شمشير از پايش باز نكرد و سخنش را ناتمام نگذارد . پس از اتمام سخنش رو به برادرزاده اش كرد و گفت: اى پسر برادرم! كار بدى كردى ، نافرمانى پروردگارت را كردى و قطع رَحِم نمودى و پسر عمويت را كشتى ... سپس به پسر ديگرش گفت: پسرم! برخيز و بند از شانه هاى پسر عمويت بگشاى و برادرت را دفن كن و براى مادرش صد شتر ديه فرزندش را ببر ، كه او غريب است .

حسن بصرى مى گويد: هنگامى كه وفات قيس بن عاصم رسيد ، پسرانش را فرا خواند و گفت: پسران من ! از من به خاطر بسپاريد كه هيچ كس براى شما خيرخواه تر از من نيست . هنگامى كه مُردم ، بزرگانتان را سرور كنيد و كوچك ترانِ خود را سرور مكنيد كه مردم ، بزرگان شما را نادان مى شمُرَند و نزد آنان ، خوار و سبك مى شويد . . . و مبادا كه از مردم چيزى بخواهيد كه آن ، آخرين راه چاره انسان است و براى من ، زنان نوحه خوان مياوريد كه شنيدم پيامبر خدا از زن نوحه خوان ، منع كرد.[۱]


[۱]. اُسد الغابة : ج ۴ ص ۴۱۱ ش ۴۳۷۰.