ثواب های فراوان برای زیارت امام حسین(ع)

پرسش :

چگونه می توان پذیرفت که فضیلت زیارت سید الشهدا(ع) ، بیشتر از زیارت خانه خداست؟ و آیا این گونه روایات ، به مفهوم کم ارزش جلوه دادن زیارت خانه خدا نیست و موجب کاستن انگیزه زائران آن و کاهشِ شُکوه و عظمت حج نمی شود؟!



پاسخ :

پیش از توضیح این روایات ، توجّه به چند نکته ، لازم است :

نکته اوّل . این گونه ارزش گذاری در روایات اهل بیت(ع) ، اختصاص به زیارت امام حسین(ع) ندارد ، بلکه موارد متعدّدی یافت می شود که عملی یکهزار برابرِ حج ، بلکه بیشتر از آن ارزیابی شده است ؛ مانند : برآوردن حاجت مؤمن ، که برتر از یکهزار حجّ پذیرفته ، شمرده شده[۱]و یا باز گرداندن مال حرام ، که معادل هفتاد هزار حجّ پذیرفته است .[۲]

همچنین ، موارد متعدّدی یافت می شود که پاداش عملی ، معادل پاداش یکهزار شهید ، ارزیابی شده است ؛ مانند : اصلاح دادن میان زن و شوهر ،[۳]شکیبایی بر مصیبت و بلا ،[۴]ثابت قدم ماندن بر دوستی اهل بیت(ع) در دوران غیبت امام زمان(ع) .[۵]

پیش از اظهار نظر در باره این گونه روایات ، لازم است تا ابتدا صدور آنها از اهل بیت(ع) ، مورد بررسی قرار گیرد . در صورتی که انتساب آنها به اهل بیت(ع) ثابت باشد ، با در نظر گرفتن فضای صدور احادیث ، می توان به حکمت ثواب های وعده داده شده ، دست یافت ، چنان که در مورد ثواب زیارت امام حسین(ع) ، حکمت افزون بودن ثواب آن از حج وعمره ، بیان خواهد شد .

نکته دوم . بر پایه گزارش برخی از روایات، زیارت سایر اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله با زیارت امام حسین(ع) در فضیلت ، برابرند . شیخ صدوق ، از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود :

مَن زارَ واحِداً مِنّا کانَ کمَن زارَ الحُسَینَ(ع) .[۶]هر کس یکی از ما را زیارت کند ، مانند کسی است که حسین(ع) را زیارت کرده باشد .

این روایت ، می تواند اشاره به این نکته باشد که حکمت فضیلت زیارت امام حسین(ع) ، در زیارت سایر امامان(ع) نیز وجود دارد ، هر چند با تفاوت شرایط سیاسی و اجتماعی و آثار مترتّب بر آنها ، ممکن است فضیلت زیارت آنها ، متفاوت باشد .

نکته سوم . برخی از احادیث ، تصریح می کنند که زیارت امام رضا(ع) ، معادل گزاردن یک میلیون حج است و فضیلت آن ، بیش از زیارت امام حسین(ع) است . محمّد بن ابی نصر بِزَنْطی می گوید : در نوشته ای از امام رضا(ع) خواندم:

أبلِغ شیعَتی أنَّ زِیارَتی تَعدِلُ عِندَ اللّهِ ألفَ حَجَّةٍ وألفَ عُمرَةٍ مُتَقبَّلَةٍ کلّها . به شیعیان من برسان که زیارت من نزد خدا ، برابر با یکهزار حج و عمره پذیرفته است.

او می گوید : این موضوع را با امام جواد(ع) در میان گذاشتم که چگونه می شود که زیارت آن امام(ع) ، برابر با یکهزار حج باشد؟

امام جواد(ع) پاسخ داد :

إی وَاللّهِ! وَألفُ ألفِ حَجَّةٍ لِمَن یزورُهُ عارِفاً بِحَقِّهِ .[۷]آری ، به خدا! و برابر با یک میلیون حج است ، برای کسی که او را از سرِ معرفت ، زیارت کند.

گفتنی است که این حدیث نیز گواه دیگری بر مفهوم عددی نداشتنِ عدد این گونه احادیث است .

و در حدیث دیگری ، علی بن مهزیار ، از امام جواد(ع) می پرسد که : فضیلت زیارت امام رضا(ع) بیشتر است یا زیارت امام حسین(ع) ؟

ایشان ، در پاسخ می فرماید :

زِیارَةُ أبی أفضَلُ ، وذاک أنَّ أبا عَبدِاللّهِ(ع) یزورُهُ کلُّ النّاسِ ، وأبی لا یزورُهُ إلّا الخَواصُّ مِنَ الشّیعَةِ .[۸]زیارت پدرم برتر است ؛ چون حسین(ع) را همه مردمان زیارت می کنند ، ولی پدرم را جز خواص از شیعه ، زیارت نمی کنند.

این ، همان نکته ای است که پیش از این ، بدان اشاره شد که شرایط سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ، در ارزیابی فضیلت زیارت هر یک از خاندان رسالت ، نقش دارد .

اکنون با توجّه به مطالب یاد شده ، برای تبیین روایاتی که فضیلت زیارت سید الشهدا(ع) را به مراتب بیش از حج مطرح کرده اند ، این نکات ، قابل توجّه است :

۱ . موضوع سنجش

نکته اوّل این که بی تردید ، موضوع سنجش ، در احادیثی که زیارت امام حسین(ع) را برتر از حجْ مطرح کرده اند ، مقایسه میان حج واجب (حَجَّة الإسلام) و زیارت مستحب نیست ؛ بلکه مقایسه میان حجّ مستحب و زیارت است . بدین جهت ، در برخی احادیث ، تصریح شده که زیارت امام حسین(ع) ، نمی تواند جایگزین حَجة الإسلام شود ؛ بلکه برای کسی که توان گزاردن حج را ندارد ، زیارت وی ، پاداش حج را دارد ، تا هنگامی که توانِ گزاردنِ حج را پیدا کند .

بنا بر این ، مقصود از روایاتی که زیارت امام(ع) ، را با فضیلت تر از حج دانسته اند ، این است که پس از انجام دادن حج واجب ، در شرایط ویژه ای، زیارت ایشان از فضیلت بیشتری برخوردار است .

۲ . توجّه دادن به امور سرنوشت ساز اجتماعی

دومین نکته در فهم احادیث یاد شده ، این است که مقصود از آنها ، کاستن از اهمّیت حج به مفهوم حقیقی آن نیست ؛ زیرا اگر حج اهمّیت نداشته باشد ، معیار قرار گرفتن آن برای ارزیابی ارزش های دیگر ، بی معناست ، همان طور که مقصود از احادیثی نیز که پاداش اصلاح میان زن و شوهر یا شکیبایی در برابر مصائب را یکهزار برابر پاداش شهید ارزیابی کرده اند ، این نیست که مردم را از جهاد در راه خدا ، دل سرد گرداند ، تا به جای جهاد ، به اصلاح امور خانوادگی مردم بپردارند و یا شکیبایی در مصائب را پیشه سازند ؛ بلکه هدف ، بیان اهمّیت پیشگیری از متلاشی شدن خانواده ها ، و همچنین تشویق به مقاومت در برابر سختی هاست .

به بیان روشن تر ، از آن جا که ارزش و اهمّیت حج و شهادت در راه خدا ، برای همه مسلمانان ، روشن و بدیهی است ، پیشوایان اسلام ، برای توجّه دادن مسلمانان به ارزشِ شماری از کارهایی که نقش اساسی در سازندگی جامعه دارند ، حج و شهادت را معیار ارزیابی آنها قرار داده اند و به کسانی که در کنار انجام دادن وظایف وجوبی خود به انجام دادن این گونه امور اجتماعی بپردازند ، بشارت داده اند که خداوند ، از فضل خود ، پاداشی که قابل مقایسه با پاداش انجام دادن وظایف وجوبی نیست ، به آنان عنایت می فرماید .

بنا بر این ، علّت مضاعف بودن پاداش ، در اموری که بدان اشاره گردید ، این است که از یک سو ، ملاک وجوب در آنها وجود ندارد تا شارع ، انجام دادن آنها را واجب نماید و از سوی دیگر ، انجام دادن آنها برای سازندگی جامعه مطلوب اسلامی ، ضرور است و از این رو ، شارع با مضاعف نمودن پاداش ، مردم را به انجام دادن آنها ، ترغیب و تشویق می نماید .

۳ . توجّه دادن به حقیقت حج

مهم ترین نکته در روایاتی که زیارت امام حسین(ع) را برتر از حج معرّفی کرده اند ، توجّه دادن مسلمانان به روح حج و حقیقت آن است .

روح همه عبادت ها ـ که حج ، جامع ترین آنهاست ـ ، حاکمیت نظام مبتنی بر توحید به رهبری امام عادل در جامعه است ؛ زیرا تنها در سایه این نظام است که ارزش های الهی ، امکان تحقّق و بالندگی پیدا می نمایند و چنان که از امام رضا(ع) گزارش شده، امامتِ امام عادل ، اساس بالندگی اسلام ، محسوب می گردد :

إنَّ الإِمامَةَ اُسُّ الإِسلامِ النّامی .[۹]امامت ، ریشه بالنده اسلام است.

و بر این اساس ، رهبری امام عادل ـ که جلوه حاکمیت توحید است ـ ، روح و جوهر و حقیقت حج به حساب می آید و حجّی با حقیقتْ همراه است که در سایه رهبری امام عادل و برائت از رهبری زمامداران ستمگر ـ که جلوه حاکمیت شرک و طاغوت اند ـ ، انجام گردد ؛ زیرا سراسر حج ، لبّیک گویی به یگانگی خداوند متعال و برائت از مطلقِ شرک و مشرک است و بدین سان ، حجّی که با نظام توحیدی و امامت ـ که جلوه گاه آن است ـ ، پیوند نخورَد ، حجّ حقیقی نیست ؛ بلکه حجّ جاهلی است ، چنان که محدّث بزرگوار ثقة الإسلام کلینی ، از یکی از یاران امام باقر(ع) به نام فضیل ، روایت کرده که فرمود :

نَظَرَ (أبو جَعفَرٍ(ع) ) إلَی النّاسِ یطوفونَ حَولَ الکعبَةِ ، فَقال : هکذا کانوا یطوفونَ فِی الجاهِلِیةِ ، إنَّما اُمِروا أن یطوفوا بِها ، ثُمَّ ینفِروا إلَینا فَیعلِمونا وَلایتَهُم ومَوَدَّتَهُم ، ویعرِضوا عَلَینا نُصرَتَهُم .[۱۰][امام باقر(ع) ] به مردمی که گِرد کعبه طواف می کردند ، نگاه کرد و فرمود : «در زمان جاهلیت ، این گونه طواف می کردند . همانا مردم ، امر شده اند که گِرد کعبه طواف کنند و سپس ، به سوی ما کوچ کنند و ولایت و دوستی خود را به ما اعلام دارند و یاری خود را نسبت به ما عرضه کنند».

و در روایتی دیگر از ایشان ، آمده است :

إنَّما اُمِرَ النّاسُ أن یأتوا هذِهِ الأَحجارَ فَیطوفوا بِها، ثُمَّ یأتوا فَیخبِرونا بِوَلایتِهِم ، ویعرِضوا عَلَینا نُصرَتَهُم .[۱۱]مردم ، مأمور شده اند که به سراغ این سنگ ها بیایند و طوافشان کنند . سپس نزد ما بیایند و دوستی خود را به ما خبر دهند و یاری شان را بر ما عرضه دارند.

و در روایت دیگری می فرماید :

تَمامُ الحَجِّ لِقاءُ الإِمامِ .[۱۲]تمامیت حج ، به ملاقات کردن امام است.

نیز از امام صادق(ع) روایت شده :

إذا حَجَّ أحَدُکم فَلیختِم حَجَّهُ بِزِیارَتِنا ، لِأَنَّ ذلِک مِن تَمامِ الحَجِّ .[۱۳]هر یک از شما که حج گزارد ، آن را با زیارت ما پایان دهد ؛ چون این کار ، لازمه کامل شدن حج است .

این گونه روایات ، به روشنی نشان می دهند که ولایت اهل بیت(ع) ، روح و حقیقت حج است و حجِّ بدون پیوند با رهبری امام عادل و برائت جُستن از سران مشرک حاکم بر جامعه ، حجّ حقیقی نیست .

اکنون با در نظر گرفتن توضیحات گذشته ، می توان به راز فضائل بزرگی که برای زیارت سید الشهدا(ع) از اهل بیت(ع) گزارش شده ، پی برد و دریافت که چرا زیارت بامعرفت او ، برتر از حجّ استحبابی است؟ و چرا زیارت سایر امامان(ع) ، همسان با زیارت سید الشهدا(ع) است؟ و چرا زیارت امام رضا(ع) در شرایط اجتماعی خاصّی که تنها گروه خاصّی از شیعیان به زیارت او می روند ، با فضیلت تر از زیارت امام حسین(ع) است ؟

در واقع ، همه این روایات ، می خواهند حج را با حقیقت خود ، پیوند دهند و مردم مسلمان را برای تشکیل حکومتی مبتنی بر ارزش های توحیدی ، آماده سازند و برای تشکیل حکومت جهانی اسلام به رهبری مهدی آل محمّد(ع) ، زمینه سازی نمایند .

به سخن دیگر ، پیام سیاسی همه این روایات ، زمینه سازی برای حکومت اهل بیت(ع) است . این پیام را از زیارت همراه با معرفتِ قبور همه خاندان رسالت ، می توان دریافت کرد ، هر چند در مقاطع خاصّی از تاریخ ، زیارت برخی از امامان(ع) ، ممکن است به دلیل پیامی سازنده تر ، از فضیلت بیشتری برخوردار باشد ؛ لیکن به نظر می رسد که زیارت هیچ یک از امامان ، نمی تواند به اندازه زیارت سید الشهدا(ع) برای تشکیل حکومت دینی ، مؤثّر باشد . لذا زیارت ایشان ، بیش از هر امام دیگری مورد تأکید و توصیه قرار گرفته است .

۴ . نهادینه کردن فرهنگ زیارت امام حسین(ع)

بی تردید ، زیارت امام حسین(ع) ، نماد و نشانه بالندگی مکتب اهل بیت(ع) است . نهادینه کردن این فرهنگ ، بویژه در فضای سیاسی بسته آن روز ، مشکلات خاصّ خود را داشت و از باب «ثَوابُ العَمَلِ عَلی قَدرِ المَشَقَّةِ فیهِ ؛[۱۴]پاداش عمل ، به اندازه دشواری آن است» و «أفضَلُ الأَعمالِ أحَمزُها ؛[۱۵]برترینِ اعمال ، سخت ترین آنهاست» ، کسانی که در نهادینه کردن این فرهنگ ، نقش بیشتری ایفا کرده اند ، قطعا از پاداش بیشتری برخوردارند .

بنا بر این ، می توان گفت : شرایط سیاسی و اجتماعی ، در مضاعف شدن ثواب زیارت ، نقش دارد ، چنان که زیارت امام رضا(ع) با توجّه به فاصله بسیار خراسان از مدینه و عراق ، در دوران امامت امام جواد(ع) با تأکید بیشتری همراه گردیده است ؛ زیرا زیارت امام حسین(ع) در آن ایام ، به یک فرهنگ تبدیل شده بود ؛ امّا فرهنگ سازی برای زیارت امام رضا(ع) ، نیاز به حرکت جدیدی داشت . این چنین است که در شرایط دیگر ، شاید نتوانیم بگوییم که زیارت امام رضا(ع) ، با فضیلت تر از زیارت جدّش امام حسین(ع) است .


[۱]امام صادق عليه السلام مى فرمايد : «قضاء حاجة المؤمن أفضل من ألف حجّة متقبّلة بمناسكها ، و عتق ألف رقبة لوجه اللّه ؛ برآوردن حاجت مؤمن ، برتر از هزار حجّ پذيرفته شده و آزاد كردن هزار بنده در راه خداست » (الأمالى ، صدوق: ص ۳۰۸ ح۳۵۳، بحار الأنوار : ج ۷۴ ص ۲۸۵ ح ۵) .

[۲]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد : «لرد دانق من حرام يعدل عند اللّه سبحانه سبعين ألف حجّة مبرورة ؛ هر آينه ، رد كردن يك دانگ (يكْ ششم درهم) حرام ، نزد خدا برابر است با هفتاد هزار حج پذيرفته» (عدّة الداعى : ص ۱۲۹، الدعوات: ص ۲۵ ح۳۶، بحار الأنوار : ج ۱۰۱ ص ۲۹۶ح ۱۶) .

[۳]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد :«من مشى فى إصلاح بين امرأة و زوجها أعطاه اللّه تعالى أجر ألف شهيد قتلوا فى سبيل اللّه حقّا ؛ هر كس براى آشتى دادن ميان زن و شوهرى گام بردارد ، خداوند به او پاداش هزار شهيد را مى دهد كه در راه خدا ، با حقيقت ، كشته شده باشند» (ثواب الأعمال: ص ۳۴۱ ح ۱، أعلام الدين : ص ۴۲۱) .

[۴]امام صادق عليه السلام مى فرمايد : «من ابتلى من المؤمنين ببلاء فصبر عليه ، كان له مثل أجر ألف شهيد ؛ هر مؤمنى به گرفتارى اى دچار شود و بر آن شكيبايى ورزد ، براى او پاداش هزار شهيد خواهد بود» (الكافى : ج ۲ ص ۹۲ح ۱۷) .

[۵]امام زين العابدين عليه السلام مى فرمايد : «من ثبت على موالاتنا فى غيبة قائمنا أعطاه اللّه عز و جل أجر ألف شهيد من شهداء بدر و اُحد ؛ هر كس در زمان غيبت قائم ما بر ولايت ما استوار بمانَد ، خداوند ، پاداش هزار شهيد از شهيدان بدر و اُحد به او عطا مى كند» (كمال الدين : ص ۳۲۳ح ۷) .

[۶]ثواب الأعمال : ص ۱۲۳ ح ۳، بحار الأنوار : ج ۱۰۰ ص ۱۱۸ ح۱۰ .

[۷]تهذيب الأحكام : ج ۶ ص ۸۵ ح ۱۶۸، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۵۸۲ ح ۳۱۸۲ ،ثواب الأعمال : ص ۱۲۳ ح ۳ ، الأمالى ، صدوق : ص ۱۲۰ ح ۱۱۰، كامل الزيارات : ص ۵۱۰ ح ۷۹۴ ، بحار الأنوار : ج ۱۰۲ ص ۳۳ ح ۲ .

[۸]الكافى : ج ۴ ص ۵۸۴ ح ۱ ، تهذيب الأحكام : ج ۶ ص ۸۴ ح ۱۶۵ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۲۶۱ ح ۲۶، كامل الزيارات : ص ۵۱۰ ح ۷۹۶ ، بحار الأنوار ، ج ۱۰۲ ص ۳۸ ح ۳۴ .

[۹]الكافى : ج ۱ ص ۲۰۰ ح ۱ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۲۱۸ ح ۱ ، كمال الدين : ص ۶۷۷ ح ۳۱،الأمالى ،صدوق : ص ۷۷۵ ح ۱۰۴۹ .

[۱۰]الكافى : ج ۱ ص ۳۹۲ ح ۱ ، تأويل الآيات الظاهرة : ج ۱ ص ۳۳۶ ح ۹ .

[۱۱]علل الشرائع : ص ۴۵۹ ح ۴ ،عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۲۶۲ ح ۳۰ .

[۱۲]الكافى : ج ۴ ص ۵۴۹ ح ۲ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۵۷۸ ح ۳۱۶۲ ، علل الشرائع : ص ۴۵۹ ح ۲ ، عيون أخبارالرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۲۶۲ ح۲۹ ، بحار الأنوار : ج ۹۹ ص ۳۷۴ ح ۲ .

[۱۳]علل الشرائع : ص ۴۵۹ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۲۶۲ ح ۲۸، بحارالأنوار : ج ۹۹ ص ۳۷۴ ح۱ .

[۱۴]عيون الحكم والمواعظ ، ص ۲۱۸ . نيز ، ر . ك : ميزان الحكمة : ج ۲، ص ۱۴۵ (ذيل «پاداش») .

[۱۵]. بحار الأنوار : ج ۷۰ ص ۱۹۱؛ النهاية : ج ۱ ص ۴۴۰ ، شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد : ج ۱۹ ص ۸۳ . ? نيز ر . ك : ميزان الحكمة : ج ۸ ص ۱۵۷ (ذيل «عمل») .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت