تاريخ : سه شنبه 1402/5/24 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 76289
آمرزش گناهان آینده در اثر زیارت امام حسین(ع) به چه معنا است؟

آمرزش گناهان آینده در اثر زیارت امام حسین(ع) به چه معنا است؟

در نشست «واکاوی معنای آمرزش گناهان متأخر در روایات زیارت امام حسین(ع)» مهدی ساجدی گناهان متاخر را به تبعات اخروی گناهان معنا کرد، ولی حسن ترکاشوند ضمن نقد این دیدگاه آنها را موجب اباحه‌گری و جری شدن به گناه دانست.

نشست علمی «واکاوی معنای آمرزش گناهان متأخر در روایات زیارت امام حسین(ع)» با حضورحجت‌الاسلام و المسلمین مهدی ساجدی؛ استاد حوزه و دانشگاه، دوشنبه ۲۳ مرداد در پژوهشکده حج و زیارت برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه می‌خوانید؛

در ارتباط بازیارت امام حسین(ع)این مطلب ذکر شده است کسی که ایشان را زیارت کند کمترین چیزی که به او داده می‌شود این است که گناهان ماتقدم و ماتاخر او آمرزیده می‌شود. درباره فضائل زیارت امام حسین(ع) روایات بسیاری داریم از جمله امام صادق(ع) فرمودند هر کس ایشان را زیارت کند گناهانش از او جدا می‌شود همانطور که لباس در آب فرو می‌رود و چرکی بر آن باقی نمی‌ماند و خدا در ازای هر قدم یک حج و یک عمره برایش می‌نویسد. باز در برخی روایات آمده است زیارت ایشان معادل بیست حج است منتهی تمرکز بحث ما بر این روایت است که می‌گوید خدا گناهان گذشته و آینده شخص را می‌آمرزد.

معنای ظاهری روایت موجب اباحه‌گری است

در مورد گناهان گذشته بحثی نیست و کسی که امام را زیارت می‌کند گناهان قبلی‌اش آمرزیده می‌شود ولی گناهان آینده به چه معنا است؟ اگر ما به معنای ظاهری روایت اکتفا کنیم باید بگوییم اگر طرف در آینده گناهی انجام داد خدا او را می‌بخشد گویی روایت ضمانت می‌دهد کسی که به زیارت آمد نگران آینده نباشد چون گناهان آینده هم بخشیده می‌شود. این معنای ظاهری منجر به اباحه‌گری می‌شود و نمی‌شود پذیرفت شخص به خاطر اینکه به زیارت آمده است در آینده هر گناهی انجام دهد بخشیده می‌شود؛ علاوه بر اینکه با فلسفه زیارت هم سازگار نیست چون قرار است شخص در اثر زیارت از گناه فاصله بگیرد لذا معنا ندارد زیارت تشویقی برای گناه کردن در آینده باشد.

پس ما باید از معنای ظاهری دست برداریم و روایت را طور دیگری معنا کنیم. کسی به حدیث‌شناسی این روایت ورود نکرده تا من بخواهم به آن اشاره کنم منتهی شاید بشود با استناد به کلام مفسرین در ارتباط با آیه «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ» این روایت را ترجمه کنیم. در این آیه دو نکته توجه مفسرین را جلب کرده یکی نسبت گناه دادن به پیامبر(ص) و دوم تعبیر بخشش گناهان آینده. مفسران تفاسیر مختلفی برای نسبت گناه به پیامبر(ص) دارند. اهل سنت اعتقاد به عصمت ندارند لذا احتمالاتی که مطرح کردند متناسب با عقیده خودشان بوده است؛ یا گفتند مراد از گناه، گناه مومنین است یا مراد، ترک اولی است یا گفتند مراد ارتکاب معصیت قبل از رسیدن به مقام نبوت است. مفسرین شیعه ذنب را به معنای معصیت نمی‌دانند و می‌گویند مراد از ذنب گناهی است که مشرکین به پیامبر(ص) نسبت دادند.

علامه طباطبایی می‌فرماید ذنب و مغفرت در اینجا معنای اصطلاحی خودش را ندارد بلکه معنای لغوی‌شان مد نظر بوده و معنای لغوی ذنب، دنباله و تبعات عمل است. منظور از مغفرت هم پوشاندن است. بر این اساس مقصود آیه شریفه این است که فعالیت‌های پیامبر(ص) از سوی مشرکین تبعات منفی به همراه داشت و آنها فکر انتقام‌جویی بودند ولی خدا به واسطه فتح مکه این تبعات منفی که مشرکین در نظر داشتند را برطرف کرد.

با توجه به اینکه خدا تصریح کرده قرآن از ناحیه حکیم نازل شده هر واژه در قرآن بر اساس حکمت به کار رفته و ما باید تدبر کنیم چرا این کلمه به کار رفته است. درباره عباراتی که در مورد آمرزش و غفران در قرآن به کار رفته تعابیر مختلف است. یکجا خدا می‌فرمایند؛«كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ»یعنی خدا گناه را می‌پوشاند. در این صورت عمل از بین نمی‌رود ولی خدا آن را در روز قیامت از چشم دیگران می‌پوشاند تا دیگران نسبت به آن اطلاع پیدا نکنند. یکجا تعبیر غفران ذنب به کار رفته است. وقتی شما عمل بدی که انجام می‌دهید تبعات منفی دارد ولی خدا کاری می‌کند تبعات عمل به شما برنگردد. بر این اساس گناهان انسان یک جنبه عصیان پروردگار دارد که خداوند بر اساس لطف خودش بندگان را مورد عفو قرار می‌دهد ولی این گناهان یکسری آثار دنیوی و اخروی دارد.

این روایت می‌خواهد بفرماید کسی که زائر امام حسین(ع) باشد کمترین چیزی که به او می‌دهند این است که وقتی عمل بدی در دنیا انجام داد تبعات دنیوی گریبان‌گیرش نمی‌شود، آثار منفی عمل در آخرت نیز دامنگیر او نخواهد بود. اگر روایت را اینطور معنا کنیم ناچار نیستیم توجیه کنیم و بگوییم منظور این است که توفیق توبه به شخص می‌دهند یا روایت را به معنای گناه قدیم و جدید بگیریم. اینطوری از ظاهر روایت هم دست برنداشتیم و ایجاد اباحه‌گری هم نکردیم.

قیاس روایت با آیه سوره فتح اشتباه است

در ادامه نشستحجت‌الاسلام والمسلمین حسن ترکاشوند، عضو پژوهشکده به عنوان ناقد سخن گفت که که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

واژه «غفر» به معنای آمرزیدن و گذشت کردن می‌آید. ما کلمه عفو هم داریم که به معنای محو اثر است. وقتی شما به قرآن مراجعه کنید غفران با ذنب با هم به کار می‌رود و هیچ‌کجا تعبیر غفران سیئه نداریم. برای سیئه، عفو به کار می‌رود. سیئه به آثار گناه می‌گویند و عفو به معنای محو آثار است.

نکته دوم مقایسه کردن این حدیث با قرآن درست نیست چون آنجا ذنب در معنای اصطلاحی به کار نرفته و معنای لغوی مد نظر بوده ولی اینجا معنای لغوی مد نظر نیست، معنای اصطلاحی مورد نظر است. اگر قرار است قیاسی صورت بگیرد باید محل بحث ما ماتقدم و ماتاخر باشد. در آیه شریفه خدا می‌فرماید آثاری که برای رفتارهای تو در نظر گرفته بودند بخشیده شد، ما تقدم از چه و ما تاخر از چه؟ ما تقدم از صلح حدیبیه و ماتاخر از صلح حدیبیه، چون آیه درباره صلح حدیبیه است، یا آثار قبل از هجرت و بعد از هجرت؟ به نظر من معنای دوم مراد است و مقصود آیه این نیست که آثار بعد از صلح حدیبیه را هم می‌بخشم.

نکته سوم اینکه ما نمی‌توانیم به اطلاق تمسک کنیم چون ماتاخر قرینه است که موجب تقیید این اطلاق است. نکته چهارم اینکه کلمه ماتقدم و ماتاخر با لفظ ماضی بیان شده است لذا به معنای گناه قدیم و جدید است، نه گناه گذشته و آینده چون هر دو با لفظ ماضی آمده است.

شما معنایی را مطرح می‌کنید که برای من قابل هضم نیست. می‌فرمایید معنای روایت بخشش و رفع آثار اخروی گناه است. سوال من این است وقتی می‌گوییم گناه بخشیده می‌شود یعنی چه؟ یعنی خداوند از تبعات گناه چشم‌پوشی کرده و گرفتار تبعات آن نمی‌شویم. نمی‌توانیم بگوییم گناه بخشیده شده و آثار آن باقی است. اگر منظور از غفران، بخشش تبعات اخروی باشد، زیارت باید موجب بخشش تبعات دنیوی هم بشود چون روایت می‌گوید ماتقدم و ماتاخر. ضمن اینکه اگر منظور از ماتاخر برداشته شدن آثار اخروی باشد همین موجب جری شدن افراد و موجب اباحه‌گری می‌شود. وقتی من بدانم آثار و تبعات گناهم را خدا نادیده می‌گیرد موجب جری شدن من می‌شود.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :