مهدويّت در احاديث حضرت عبدالعظيم حسني - صفحه 309

حضرت عليه السلام است؛ از باب نمونه در حديثى كه صدوق نقل مى كند، آمده است: «دخلت على سيدى على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب عليهم السلام، فلمّا بصر بى، قال لى: مرحباً بك يا اباالقاسم، أنت وليّنا حقّاً...؛۱او مى گويد: به حضور آقايم على بن محمد... رسيدم، چون نظر آن حضرت بر من افتاد، فرمود: مرحبا اى ابوالقاسم! تو به حق از مواليان ما هستى».
5. از برخى تعبيرات آن حضرت عليه السلام استفاده مى شود كه او شيعه اعتقادى است، زيرا تشيع در اصطلاح رجاليين اهل سنت و صاحبان تراجم، به سه معنا به كار رفته است:
الف) تشيع به معناى محبت اهل بيت عليهم السلام كه شافعى از اين قبيل است؛ ب) تشيع به معناى تقديم امام على عليه السلام بر ساير صحابه حتى شيخين، كه معتزله از اين قبيلند و اصطلاحاً به آن تشيع سياسى اطلاق مى كنند؛
ج) تشيع اعتقادى كه در اصطلاح رجاليين اهل سنت، گاهى از آن به «رفض» تعبير مى شود. اين معنا بر اعتقاد به امامت و وصايت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام بعد از رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم اطلاق مى شود.
6. از اينكه حضرت عبدالعظيم عليه السلام خدمت امام هادى عليه السلام آمده و عرض مى كند: «... يابن رسول اللّه ! انّى اريد أن أعرض عليك دينى، فإن كان مرضياً ثبتُّ عليه حتّى القى اللّه عزوجل...؛۲اى پسر رسول خدا! ميل دارم عقايد دينى خود را بر شما عرضه بدارم، اگر مورد پسند باشد بر او ثابت باشم تا به لقاى خداوند برسم...» استفاده مى شود كه آن حضرت عليه السلام شيعه واقعى و اعتقادى بوده است.

1.امالى صدوق، ص ۴۱۹.

صفحه از 326