زندگى انسان در عصر پيدايش اسلام بسيار ساده بود و امكانات در دسترس خانواده ها محدود و اندك بودند. اين وضعيت براى مسلمانان صدر اسلام بويژه مهاجران، دشوارتر نيز بود. جنگ هاى تحميلى پياپى و ترك خانه و كاشانه، دلاورانى مانند امام على عليه السلام را گاه ناگزير از حضور در ميدان رزم و گاه وادار به كارهايى سخت و كم اجرت مانند آبيارى كشتزارها مى كرد. حضرت فاطمه عليهاالسلام در چنين تنگناهايى و در حالى كه نوجوانى بيش نبود، اداره داخلى خانه و خانواده را به عهده گرفت؛ نوجوانى مادر از دست داده و بدون هيچ يار و ياور كمك كارى.
سياهه گزارش شده از جهيزيه حضرت فاطمه عليهاالسلام نيز نشان مى دهد كه وسايل و تجهيزات زندگى ايشان بس اندك و محدود بوده[۱] و اين به معناى لزوم كار و تلاش بيشتر در درون اين خانه بى آلايش بوده است.
مديريت امور داخلى خانه
حضرت فاطمه عليهاالسلام به همسرش تعهد داد كه كارهاى خانه را به عهده بگيرد و رُفت و روب و نظافت و به سامان كردن خانه را به انجام رساند.[۲] بايد توجه داشت كه نظافت خانه در آن روزگار بسى دشوارتر از اين دوره بوده است. خانه ها و كوچه ها سنگفرش نبودند و تنها وسيله تميز كردن خانه، جاروهاى دستى بوده اند. كارى كه در ايوان و حياط خانه، بايد با آب نيز همراه مى شد تا گرد و غبار جارو كردن، كار انجام يافته را بيهوده نكند ؛ آن هم آب پاشى با آبپاش هاى دستى كه آبشان نه به سهولت كه با تحمل رنج بسيار فراهم مى آمد. در آن روزگار و در شهرِ بيابانى مدينه، آب را بيشتر از چاه مى كشيدند. دلوى را با طنابى بلند درون چاه مى افكندند و چون از آب پر مى شد، آن را به سختى و با نيروى دست، بالا مى كشيدند. حضرت فاطمه عليهاالسلامبراى اين منظور و نيز مصارف ديگر، چندان آب از چاه كشيد و آب آورد كه اثر مشك آب بر روى سينه مباركش باقى ماند[۳] و دستان ظريف زنانه اش تاول زدند، هر چند در اين تاول زدن، كار با دستاس نيز مؤثر بود.[۴]
گفتنى است امام على عليه السلام در جارو زدن [۵]و مادر ايشان فاطمه بنت اسد عليهاالسلام در آب آوردن [۶]، كمك هايى به حضرت فاطمه مى دادند. نكته مهم آن كه اين كارهاى سخت و دشوار، گاه جامه و پيكر حضرت فاطمه عليهاالسلام را آلوده و تيره مى ساختند، اما موجب ناآراستگى ايشان نمى شدند. بر پايه برخى گزارش ها، حضرت فاطمه عليهاالسلام حتى در آخرين ساعات زندگى، خود را براى نماز پاكيزه و خوشبو كرد و در جايگاه نمازش در خانه به عبادت و نيايش پرداخت.[۷]
آشپزى و تهيه غذا
يكى ديگر از كارهايى كه حضرت فاطمه عليهاالسلام به عهده گرفت، تهيه نان در خانه بود. اين به معناى آرد كردن گندم ذخيره شده در انبار خانه با يك دستاس كوچك خانگى بود. دستاسى كه نه با نيروى باد و آب، كه با نيروى دست مى چرخيد. گندم را ميان دو سنگ حلقه اى و گرد مى ريختند و يكى از سنگ ها را چندان مى چرخاندند تا گندم را خرد و آرد كند. كارى طاقت فرسا كه تاول هايى نمايان بر دست هاى فاطمه مى نشاند و امام على عليه السلام و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را به هنگام حضورشان در خانه و كنار حضرت فاطمه عليهاالسلام، به كمك او كشاند[۸]. حضرت فاطمه عليهاالسلاماين آرد را با آب و ديگر مواد لازم، مخلوط و خمير مى كرد.[۹] سپس آن را به قطعه هاى كوچكى تقسيم كرده و ورز مى دادند و پس از گستردن بر روى چوب يا پارچه اى ضخيم، آن را به ديواره تنور مى زد. در واقع، حضرت فاطمه عليهاالسلام كار يك نانوا را در خانه خود انجام مى داد. مسلّم اين تنها غذايى نبوده است كه حضرت فاطمه عليهاالسلامبراى شوى و فرزندان خردسالش تهيه مى كرده است. گزارش كمك امام على عليه السلام به حضرت فاطمه عليهاالسلام در پاك كردن عدس[۱۰]و صدر روايتى كه زمينه تشريع تسبيحات حضرت فاطمه عليهاالسلام را بيان كرده،[۱۱] براى اثبات اين امر كافى است. روشن است كه پختن غذا، نيازمند فعاليت هاى متعددى است كه از افروختن آتش تا شستشوى ظرفها را در بر مى گيرد.
شايان گفتن است كه آشپزى و طبخ غذا، وظيفه حقوقى زن و از جمله حضرت فاطمه عليهاالسلامنبود، اما از كارهاى درون خانه به شمار مى آمد و اين به معناى التزام به انجام آن بود. اين تعهد شايسته بر پايه توافق اوليه و تقسيم كارى بود كه در آغاز زندگى مشتركشان با امام على عليه السلام و به راهنمايى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله صورت گرفت و حضرت فاطمه آن را شادمانه پذيرفته بود.[۱۲] حضرت فاطمه عليهاالسلام حتى در سال هاى پايانى زندگى كه خدمتكار وفادارى به نام فضّه داشت، بخشى از كارها را خود انجام مى داد تا فضّه نيز به ديگر كارهايش، از جمله عبادت، برسد. امرى كه نشان دهنده و تأييد كننده فراوانى كارهاى خانه در آن روزگار است.[۱۳]
شوهر دارى
فضاى درونى خانه، بيش از آن كه به فراهم آوردن امور مادى و ظاهرى نياز داشته باشد، به آرامش روحى و آسايش روانى حاكم بر خانه نيازمند است. حضرت فاطمه زمينه تحقق اين امر مهم را نيز فراهم آورد و با همه كارهاى گوناگون خانه و دشوارى بر دوش كشيدن نگاهدارى و تربيت چهار فرزند، هيچ گاه از همسر بزرگوار خويش و كودكان معصومش غفلت نورزيد. او هيچ گاه چيزى از امام على عليه السلام نطلبيد كه در توان ايشان نباشد[۱۴] و هيچ گاه با ايشان به ستيز و كشمكش نپرداخت[۱۵]. برخى روايات تاريخى نيز از اشعارى سخن گفته اند كه ميان ايشان و امام على عليه السلام تبادل شده اند. روشن است كه زبان شعر، زبان ملاطفت و احساس است و به تلطيف فضاى خانه كمك فراوانى مى كند. شواهد ديگر بر شوهردارى نيكوى ايشان را مى توان در سخنان امام على عليه السلام سراغ گرفت. امام على عليه السلام ايشان را «نِعمَ العَونُ ؛ بهترين ياور» خوانده است[۱۶] و در جايى ديگر فرموده است:
ولا أغضَبَتني ولا عَصَت لي أمراً، ولَقَد كُنتُ أنظُرُ إلَيها فَتَنكَشِفُ عَنِّي الهُمومُ وَالأَحزانُ.
او، مرا عصبانى نساخت و در كارى، از من نافرمانى نكرد. هنگامى كه به او مى نگريستم، غم ها و اندوه ها از من برطرف مى شدند.[۱۷]
گفتنى است اين همدلى و رضايت باطنى تا آخرين لحظه هاى حيات فاطمه عليهاالسلام وجود داشته و امام على عليه السلام به هنگام خاكسپارى همسرش دردمندانه چنين گفته است:
اللّهُمَّ إنّي راضٍ عَنِ ابنَةِ نَبِيِّكَ.[۱۸]
بار خدايا ! من از دختر پيامبرت راضى هستم.
فرزنددارى
نگاهى اجمالى به زندگى حسنين عليه السلام و نيز حضرت زينب، كارنامه درخشان تلاش و تكاپوى حضرت فاطمه عليهاالسلامرا در عرصه تربيت فرزند، در پيشديد همگان قرار مى دهد. حضرت فاطمه در هر دو بخش تربيت جسمى و روحى، از جان و دل مايه نهاد. ايشان با وجود همه سختى و تنگناها، فرزندانش را خود شير مى داد[۱۹] و آغوش گرم مادرانه خويش را در تمام مدت هشت سال زندگى مشتركش با امام على عليه السلام، مهد آسايش چهار فرزند ساخت. نگاهدارى از فرزند، هنگام خانه دارى و آرد كردن گندم،[۲۰] خواندن اشعار كودكانه و خطاب هاى مهربانانه و ملاطفت آميز، نيز از ديگر شواهد اهتمام فاطمه به تربيت عاطفى فرزندان خويش است.[۲۱] اشعارى كه با همه سادگى شان، روح پرستش خداى يگانه منّان را در جان كودك مى دمند و از دوستى هاى ناروا پرهيز مى دهند.[۲۲] گزارش هاى تاريخى نشان مى دهد كه توجه و اهتمام فاطمه عليهاالسلام به سرنوشت و تربيت فرزندانش تا آخرين لحظه هاى زندگى اش وجود داشته است. ايشان در وصيت به شويش، از او مى خواهد كه با امامه، دختر خواهرش ازدواج كند؛ زيرا او بر فرزندانش مهربان است.[۲۳]
حضرت فاطمه عليهاالسلام به تربيت اجتماعى فرزندانش نيز اهتمام داشت. دعوت از پدر و پذيرايى از ايشان در خانه، يا بردن فرزندان نزد پدربزرگشان، جلوه اى از اين توجه است. همچنين برخى اسناد تاريخى، گفتگوى علمى حضرت فاطمه عليهاالسلام را با فرزندانش نشان مى دهد. بر پايه يك متن تاريخى، امام حسن عليه السلام به حضور پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله شرفياب مى گشته و پس از شنيدن قرآن و حفط آن، نزد مادر مى آمده و محفوظاتش را براى او مى خوانده است.[۲۴]
برخى روايات، تدبير حضرت فاطمه عليهاالسلام را براى بيدار نگاه داشتن فرزندانش در شب قدر، گزارش كرده اند كه مى تواند اثبات كننده اهتمام به تربيت دينى در اين خانواده معنوى باشد.[۲۵] اين امر، افزون بر مناجات ها، نيايش ها، نمازها، روزه دارى، شب زنده دارى و ديگر رفتارهاى دينى و صادقانه و خالصانه حضرت فاطمه بوده است كه به تنهايى براى تربيت عملى فرزند كافى است.
سخن آخر
فاطمه عليهاالسلام، يك سرمشق جاودانه براى همه بشريت و در همه عرصه هاى زندگى است. با اينكه او در هزار و چهار صدسال پيش مى زيسته، اما هنوز هم يك الگوى تمام عيار و جامع در خانه دارى، شوهردارى و تربيت فرزند است. امروز ما مى توانيم با بررسى ژرف رفتار فاطمى در عرصه خانه دارى، ادعا كنيم كه جان مايه اين رفتار، مبتنى بر كوششى شبانه روزى و آميخته با مهرورزى به همسر و فرزند بوده است. گوهر نابى كه از توجه همه جانبه به تمامى ابعاد زندگى نشئت مى گيرد. از عبادى دانستن كار در خانه و الهى ديدن كمك به همسر، تا شانه خالى نكردن از فرزندآورى و تربيت او. امروز وظيفه ماست كه اين گوهر ناب را دريابيم و با سرمشق گرفتن از اين الگوى جاودانه، خانه هاى خود را كانون مهرورزى كنيم. جايگاهى مالامال از محبت و تلاش و مناسب براى پرورش فرزندانى كه راه فرزندان فاطمه را برگزينند و آن راه را تا پايان زندگى و رسيدن به قله هاى تكامل و تعالى ادامه دهند.
[۱] . ر . ك : ص ۲۱۳ جهيزيه سرور زنان و ص ۲۴۹ (جهيزيه ساده) .
[۲] . ر . ك : ص ۲۵۵ ح ۱۸۰ .
[۳] . ر . ك : ص ۲۸۱ ح ۲۰۲ و ص ۲۸۳ ح ۲۰۳ .
[۴] . ر . ك : ص ۲۸۳ ح ۲۰۳ و صحيح البخارى : ج ۴ ص ۴۸ .
[۵] . ر . ك : ص ۲۵۵ ح ۱۸۲ .
[۶] . ر . ك : ص ۲۵۷ ح ۱۸۳ .
[۷] . ر . ك : ص ۶۴۹ ح ۴۵۶ .
[۸] . ر . ك : ص ۲۵۷ ح ۱۸۵ .
[۹] . ر . ك : ص ۲۵۵ هميارى .
[۱۰] . ر . ك : جامع الأخبار : ص ۱۰۲ و بحار الأنوار : ج ۱۰۴ ص ۱۳۲ .
[۱۱] . ر . ك : ص ۲۸۱ ح ۲۰۲ .
[۱۲] . ر . ك : ص ۲۵۵ ح ۱۸۰ .
[۱۳] . ر . ك : ص ۲۸۵ تقسيم كار با خدمتكار .
[۱۴] . «يا أبَا الحَسَنِ ، إنّي لَأَستَحي مِن إلهي أن اُكَلِّفَكَ ما لا تَقدِرُ» ر . ك : ص ۲۵۸ ح ۱۸۶ .
[۱۵] . ر . ك : ص ۲۶۳ ح ۱۸۸ .
[۱۶] . ر . ك : ص ۲۶۲ ح ۱۸۷ .
[۱۷] . ر . ك : ص ۲۶۲ ح ۱۸۸ .
[۱۸] . ر . ك : ص ۲۶۴ ح ۱۸۹ .
[۱۹] . ر . ك : ص ۲۶۵ ح ۱۹۱ .
[۲۰] . ر . ك : ص ۲۶۷ ح ۱۹۳ .
[۲۱] . ر . ك : بحار الأنوار : ج ۴۳ ص ۲۸۶ .
[۲۲] . ر . ك : ص ۲۹۵ بازى با كودك .
[۲۳] . ر . ك : ص ۶۳۳ ح ۴۴۳ و ص ۶۴۱ ح ۴۴۹ .
[۲۴] . ر . ك : المناقب ، ابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۷ «أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ عليه السلام كَانَ يَحْضُرُ مَجْلِسَ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله وَهُوَ ابْنُ سَبْعِ سِنِينَ فَيَسمَعُ الوَحيَ فَيَحفَظُهُ فَيَأتِي أُمَّهُ فَيُلقِى إِلَيهَا مَا حَفِظَه ؛ امام حسن عليه السلام در سن هفت سالگى در مجلس پيامبر صلى الله عليه و آلهحاضر مى شد ، وحى را ميشنيد و حفظ مى نمود ، آنگاه نزد مادرش مى آمد آنچه را كه حفظ كرده بود شرح ميداد» .
[۲۵] . ر . ك : دعائم الإسلام : ج ۱ ص ۲۸۲ ، بحار الأنوار : ج ۹۷ ص ۱۰ ح ۱۲ .