۸۵.محمّدبن سنان :مفضّل بن عمر ، پس از آن كه سخن ابن ابى العوجاء را در ردّ آفريدگار شنيد ، گفت : اى دشمن خدا ! در دين خدا الحاد مى ورزى و خداى را منكر مى شوى؟ . . . ابن ابى العوجاء به مفضّل گفت : اى مرد ! اگر اهل گفتگويى ، با هم سخن خواهيم گفت . اگر دليل به نفع تو بود ، از تو پيروى مى كنم ، و اگر اهل گفتگو نيستى ، حرفى با تو نيست . اگر تو از ياران جعفربن محمّد صادق عليه السلام هستى ، بدان كه وى با ما چنين سخن نمى گويد و با چنين دليل هايى گفتگو نمى كند و از زبان ما بيشتر از آنچه شنيده اى ، شنيده است و هيچ گاه در گفتگو با ما ناسزا نمى گويد و در پاسخ ما حق كشى نمى كند . وى فردى حليم ، باوقار ، خردمند و استوار است؛ هيچ گاه نادانى ، شتابزدگى و بى باكى بر وى عارض نمى شود؛ سخن ما را مى شنود و به ما توجّه مى كند و از دليل هاى ما هرچه كه داريم ، آگاه مى شود ، به گونه اى كه فكر مى كنيم راه را بر وى بسته ايم . آن گاه با سخنى ساده و كلامى كوتاه ، استدلال ما را از بين مى برد و دليل خود را اثبات مى كند و عذر ما را قطع مى كند و نمى توانيم در جوابش پاسخى بدهيم . اگر تو از ياران وى هستى ، مثل وى با ما گفتگو كن .
3 / 7
يارى جويى از باطل
قرآن
پيش از اينان ، قوم نوح ، و بعد از آنان ، دسته هاى مختلف [ديگر] به تكذيب پرداختند ، و هر امّتى آهنگ فرستاده خود را كردند تا او را برگيرند ، و به [وسيله] باطل ، جدال نمودند تا حقيقت را با آن پايمال كنند . پس آنان را فرو گرفتم . آيا چگونه بود كيفر من؟