95
گفتگوي تمدن ها

۸۵.محمّدبن سنان :مفضّل بن عمر ، پس از آن كه سخن ابن ابى العوجاء را در ردّ آفريدگار شنيد ، گفت : اى دشمن خدا ! در دين خدا الحاد مى ورزى و خداى را منكر مى شوى؟ . . . ابن ابى العوجاء به مفضّل گفت : اى مرد ! اگر اهل گفتگويى ، با هم سخن خواهيم گفت . اگر دليل به نفع تو بود ، از تو پيروى مى كنم ، و اگر اهل گفتگو نيستى ، حرفى با تو نيست . اگر تو از ياران جعفربن محمّد صادق عليه السلام هستى ، بدان كه وى با ما چنين سخن نمى گويد و با چنين دليل هايى گفتگو نمى كند و از زبان ما بيشتر از آنچه شنيده اى ، شنيده است و هيچ گاه در گفتگو با ما ناسزا نمى گويد و در پاسخ ما حق كشى نمى كند . وى فردى حليم ، باوقار ، خردمند و استوار است؛ هيچ گاه نادانى ، شتابزدگى و بى باكى بر وى عارض نمى شود؛ سخن ما را مى شنود و به ما توجّه مى كند و از دليل هاى ما هرچه كه داريم ، آگاه مى شود ، به گونه اى كه فكر مى كنيم راه را بر وى بسته ايم . آن گاه با سخنى ساده و كلامى كوتاه ، استدلال ما را از بين مى برد و دليل خود را اثبات مى كند و عذر ما را قطع مى كند و نمى توانيم در جوابش پاسخى بدهيم . اگر تو از ياران وى هستى ، مثل وى با ما گفتگو كن .

3 / 7

يارى جويى از باطل

قرآن

پيش از اينان ، قوم نوح ، و بعد از آنان ، دسته هاى مختلف [ديگر] به تكذيب پرداختند ، و هر امّتى آهنگ فرستاده خود را كردند تا او را برگيرند ، و به [وسيله] باطل ، جدال نمودند تا حقيقت را با آن پايمال كنند . پس آنان را فرو گرفتم . آيا چگونه بود كيفر من؟


گفتگوي تمدن ها
94

۸۵.محمّد بن سنان :المُفَضَّلُ بنُ عُمَر . . . قالَ ـ لاِبنِ أبِي العَوجاءِ بَعدَ أن سَمِعَ كَلامَهُ في رَدِّ الخالِقِ وَالصّانِعِ ـ : يا عَدُوَّ اللّهِ ! ألحَدتَ في دينِ اللّهِ ، وأنكَرتَ البارِيَ . . . فَقالَ ابنُ أبِي العَوجاءِ لِلمُفَضَّلِ : يا هذا ! إن كُنتَ مِن أهلِ الكَلامِ كَلَّمناكَ ، فَإِن ثَبَتَ لَكَ حُجَّةٌ تَبِعناكَ ، وإن لَم تَكُن مِنهُم فَلا كَلامَ لَكَ ، وإن كُنتَ مِن أصحابِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ فَما هكَذا يُخاطِبُنا ، ولا بِمِثلِ دَليلِكَ يُجادِلُنا ، ولَقَد سَمِعَ مِن كَلامِنا أكثَرَ مِمّا سَمِعتَ ، فَما أفحَشَ في خِطابِنا ولا تَعَدّى في جَوابِنا! وإنَّهُ لَلحَليمُ الرَّزينُ ، العاقِلُ الرَّصينُ ، لايَعتريهِ خُرقٌ ولا طَيشٌ ولا نَزَقٌ ، يَسمعُ كَلامَنا ، ويُصغي إلَينا ، ويَستَعرِفُ حُجَّتَنا حَتَّى استَفرَغَنا ما عِندَنا ، وظَنَنّا أنّا قَد قَطَعناهُ ، أدحَضَ حُجَّتَنا بِكَلامٍ يَسيرٍ ، وخِطابٍ قَصيرٍ ، يُلزِمُنا بِهِ الحُجَّةَ، ويَقطَعُ العُذرَ ، ولا نَستَطيعُ لِجَوابِهِ رَدّا ، فَإِن كُنتَ مِن أصحابِهِ، فَخاطِبنا بِمِثلِ خِطابِهِ . ۱

3 / 7

الاِستِظهارُ بِالباطِلِ

الكتاب

« كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِنم بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةِ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جَـدَلُواْ بِالْبَـطِـلِ لِيُدْحِضُواْ بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ . ۲ »

1.بحارالأنوار : ۳/۵۸ نقلاً عن توحيد المفضّل بن عمر .

2.غافر : ۵ .

  • نام منبع :
    گفتگوي تمدن ها
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1379
    نوبت چاپ :
    اوّل
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/49479
تعداد بازدید : 40340
صفحه از 358
پرینت  ارسال به