عقل و جهل در روايات « الكافي » - صفحه 11

باز به همين دليل است كه باريك بينى خداوند در حساب بندگان در حديث امام باقر عليه السلام به اندازه عقل آنها تنظيم شده است ، آن جا كه مى فرمايد :
إنّما يداقّ اللّهُ العبادَ فى الحساب يوم القيامةِ على قدر ما اتاهم من العقول فى الدنيا .۱
لذا از تفكّر در اين روايات ، مشخص مى شود كه وظيفه انسان ، استفاده از استعدادهاى ذهنى و عقلى خود ، در شناخت راه صحيح و التزام به خوبى هاست ، به طورى كه اين التزام ، به عمل بينجامد و مراحل بالاتر كمال و سعادت انسان را فراهم كند .

ضرورت وجود عقل

قبل از ورود به بحث ، بايد گفت كه مقصود از ضرورت در مورد عقل ، به اين معنا نيست كه تكلّف يا سختى به هدف اكتساب آن لازم آيد ؛ چرا كه دريافتيم عقل ها خدادادى اند و بشر نمى تواند نقشى در اين زمينه ايفا كند . امّا از آن جايى كه انسان ، موجودى مختار آفريده شده و همواره ، بر سر چند راهى قراردارد ، بايد كه به هوش باشد تا با شناخت و عمل درست ، راه صحيح را انتخاب كند . چه بسيار انسان هايى كه توان شناخت راه درست را از نظر عقلى داشته اند ، امّا با شناخت نادرست ، خود را به هلاكت افكنده اند . اصولاً واژه عاقل ، بر كسى اطلاق مى شود كه از موهبتى كه در نهادش قرار داده شده ، به موقع و به جا استفاده كند . لذا اين بحث ، به ضرورت ، نه با ديد اوّل ، بلكه به مفهوم ضرورت آن براى دستيابى به سعادت مى نگرد تا انگيزه را براى به كارگيرى آن ، تحريك كند و لازم بودن آن را به اثبات رساند و عبرت را برانگيزد . از جمله اين روايات ، حديث امام صادق عليه السلام است آن جا كه ورود به بهشت را از راه عقلانيت ، معرّفى مى كند :

1.همان ، ح ۷ .

صفحه از 37