عقل و جهل در روايات « الكافي » - صفحه 30

پروردگار و دل كندن از وابستگى هاى دنيا و يا دنياطلبى و افتادن در قعر مذلّت . آرى ! انتخاب يكى از اين دو راه ، يا به تكامل انسان و شكوفايى او در همه زمينه ها مى انجامد و يا او را به مرتبه حيوانيت و حتّى كمتر از آن ، تنزّل مى دهد .

تعارض عقل و دين

در ابتدا به عنوان مقدّمه ، ذكر شد كه با تغيير رويكردها در غرب ، بنا به دلايل خاصل خود ، مُهر ضدّيت با دين ، بر پيشانى عقل زده شد . مؤيّد اين مطلب نيز گفتارهاى پريشان وار علمايى است كه در حل اين مسئله ، عاجز شده اند . ميان ايمان دينى به كلمه اللّه و استفاده از عقل طبيعى در مسائل مربوط به وحى ، تعارض منطقى وجود دارد . ۱
اگوستين ، معتقد است كه راه وصول به حقيقت ، راهى نيست كه از عقل شروع شود و از تعيين عقلى به ايمان منتهى گردد ؛ بلكه بر عكس ، طريقى است كه مبدأ آن ايمان است ؛ فهم پاداش ايمان است ؛ لذا در پى آن نباش كه بفهمى تا ايمان بياورى ، بَلكه ايمان بياور تا بفهمى . ۲
آنسلم ، عقيده دارد كه من در پى آن نيستم كه ابتدا بفهمم ، بعد ايمان بياورم ؛ بلكه ايمان مى آورم تا بفهمم . به اين دليل ايمان مى آورم كه مادام كه ايمان نياورده ام ، نخواهم فهميد . ۳
اين رويكرد ، دين ستيزان را در ايجاد شبهه عليه دين و سست كردن پايه هاى اعتقادى و عملى اسلام ، يارى كرد . سؤالْ اين است كه به راستى ، نعمتى كه صرفا براى هدايت بشر آفريده شده و علّت برترى وى گرديده ، چه طور به ابزارى براى

1.آشنايى با برخى مباحث در كلام اسلامى ، ج ۲ ، ص ۱۳۳ .

2.همان ، ص ۱۳۴ .

3.همان جا .

صفحه از 37