193
مَنهَجُ اليقين

[ب : روايات دالّ بر جواز غنا و توجيه آنها]

و از جمله آنچه به آن مستند مى شوند ، احاديثى است كه خصوصيت به قرائت قرآن ندارد ، چنانچه كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده اند كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه : خداى به امّت من ، كمتر از سه چيز نداده : صوت خوب و آواز خوب و قوّه حافظه . ۱
و از آن حضرت ، روايت كرده كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه : از جمله بهترين جمال ها ، موى خوب است و نغمه آواز خوب . ۲
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : هيچ پيغمبرى را خداى تعالى نفرستاده كه خوش آواز نباشد. ۳
و ابن بابويه رحمه الله در فقيه ، روايت كرده كه مردى از حضرت على بن الحسين عليهماالسلام سؤال كرد از خريدن كنيزكى ۴ كه آوازى داشته باشد . فرمود كه : چيست برتو (يا : باكى نيست) اگر بخرى او را و بهشت را به ياد تو آورد . ۵
و اين احاديث نيز هيچ يك ، صريحِ در غنا نيست ؛ زيرا كه آواز خوب ، اعمّ از غناست ، چنانچه مذكور شد . پس صريح در مدّعا نيست و بر تقدير آن كه مدحِ آواز خوب و اخبار به آن كه خداى تعالى ، آواز خوب به انبيا يا غيرِ ايشان داده ، دلالت بر جواز غنا كند يا آن است كه اين احاديث را مطلق خواهند گذاشت و از اينها استدلال بر جواز ، بلكه بر فضل غنا ، اعم از وجوب و استحباب ، خواهند كرد يا احاديث سابقه را مخصّص ۶ اينها ساخته ، حمل بر غنا در خصوص قرآن خواهند نمود .
بنا بر شقّ اول ، مخالف اجماع ، بلكه مخالفِ ضرورت مذهب شيعه خواهد بود و مخالف قرآن ؛ زيرا كه تفسير «قول زور» و «لهو حديث» به غنا ، از اخبار صحيحه و معتبره ـ كه قبل از اين مذكور شد ـ ، به ثبوت رسيده . و همچنين ، مخالف جميع احاديثى خواهد بود كه در تحريم غنا وارد شده و حديث چهارم كه ابن بابويه رحمه الله روايت كرده ، مخالف احاديثى خواهد بود كه ۷ باب كنيزان مغنّيه وارد شده ، چنانچه گذشت . پس اين احاديث را تأويل بايد كرد به غيرِ غنا .
و حديث چهارم را ممكن است حمل كردن بر غناى در عروسى ، بنا بر جواز آن ـ موافق احاديثى كه مذكور شد ـ . و شايد كه شنيدن مولى ۸ در عروسى ، حكم شنيدن زنان داشته باشد . و ممكن است كه حمل كنند بر آن كه ديدن چنين كنيزى ـ هر گاه كسى داند كه خوش آواز است ـ ، بهشت را به خاطر مى آورد و اين وجه ها ، اگرچه بعيد باشد ، در مقام جمع بين الأخبار ، مفسده ندارد و اين حديث ، فى الجمله ، تنافى با آن حديث دارد كه قبل از اين ، مذكور شد و دلالت مى كرد بر آن كه در عوض ِ غناى دنيا ، درختى در بهشتْ خداى تعالى خلق كرده كه آوازهاى خوب ، از آن مى آيد و اگر كنيزان مغنّيه در بهشت مى بودند ، در جواب سائلى كه مى پرسيد كه : «آيا در بهشت ، غنا مى باشد؟» ، حضرت مى فرمود كه : بلى . كنيزان مغنّيه ، در بهشت هست .
و اگر مفسده حمل اين حديث بر معنىِ ظاهر ، منحصر در اين مى بود ، مى توانست بر ظاهرش حمل كردن و دفع كردن منافات به وجهى بعيد ؛ امّا چنانچه دانستى ، منحصر در اين معنى نيست .
پس ، از جهت آن كه مخالفت ضرورت و قرآن و غير آن لازم نيايد ، به وجهى تأويل بايد كرد يا همه اين اخبار را بر تقيّه حمل كرد ، خصوصا حديث كنيزك مغنّيه [ را ] ؛ زيرا كه خلفاى بنى اميّه و بنى العبّاس ، همگى كنيزان ۹ مغنيّه مى داشته اند و غنا گوش مى كرده اند . پس مى تواند بود كه جهت دفع ضرر از خود ، ائمّه معصومين عليهم السلام كلامى فرمايند كه ظاهرش ، جواز غنا باشد و احتمال غير آن داشته باشد .
و بنا بر شقّ دوم ـ كه مخصوص به غنا در قرآن باشد ـ ، جواب به نحوى خواهد بود كه معلوم باشد و دلالت بر جواز غنا در اشعار واذكار ، نخواهد داشت .
و امّا سند اين احاديث ؛ پس در سند حديث اوّل ، على بن معبد ، مجهول و عبد اللّه بن القاسم ـ كه مذكور شد كه غالى و كذّاب و متروك الحديث است ـ ، داخل هستند و حديث دوم نيز على بن معبد در سندش داخل است و حديث سوم ، يكى از رواتش سهل بن زياد است ، كه مذكور شد كه كذّاب و فاسد المذهب و فاسد الروايه است . و ديگر ، على بن اسماعيل ميثمى ۱۰ و موسى بن عمر صيقل است و هيچ كدام ، توثيق صريح ندارند . و ديگر سكونى است ، كه قبل از اين مذكور شد در حديث حُدا كه از جمله عامّه است و توثيق ندارد ، و با وجود اينها ، مُرسل است .
و حديثى كه ابن بابويه روايت نموده نيز مُرسل است و هيچ يك از رواتش معلوم نيست و چنين احاديث ، با وجود معارضات و موافقت مذهب ۱۱ عامّه و جهاتى كه مذكور شد ، احتمالى به غير طرح و حمل بر تقيّه يا تأويل ندارد .

1.. الكافى ، ج ۲ ، ص ۶۱۵ ، ح ۷ .

2.. همان ، ص ۶۱۵، ح ۸ .

3.. همان ، ص ۶۱۶ ، ح ۱۰ .

4.. ب و ج : «كنيزى» .

5.. كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۴، ص ۶۰، ح ۵۰۹۷ .

6.. ب : «مختص» .

7.. الف : ـ «تحريم غنا وارد شده و حديث چهارم كه ابن بابويه رحمه الله روايت كرده ، مخالف احاديثى خواهد بود كه» .

8.. مولى: نوعى شعر عاميانه كه غالبا با نواى نى مى خوانند.

9.. الف : «كنيزك» .

10.. الف : - «ميثمى» .

11.. ب و ج : - «مذهب» .


مَنهَجُ اليقين
192
  • نام منبع :
    مَنهَجُ اليقين
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 281097
صفحه از 527
پرینت  ارسال به