فضیلتگرایی پیشین و معاصر؛ یونان باستان و پینکافس
سال
1396 / شماره پیاپی
/
صفحه
87-112
چکیده :
فضیلتگرایی، از باسابقهترین نظریههای اخلاقی است که در دهههای اخیر بار دیگر توجه فیلسوفان اخلاق را به خود جلب کرده و اقبال بسیاری از اخلاقپژوهان را در پی داشته است. ادموند پینکافس - فیلسوف فضیلتگرا و در نظر برخی از احیاکنندگان فضیلتگرایی در دورۀ معاصر - ضمن تخطئۀ آنچه که او فروکاهشگرایی در حوزۀ اخلاق مینامد، تقریری تازه و متفاوت از فضیلتگرایی ارائه داده است. در این مقاله پس از اشارهای گذرا به مایهها و مبانی نظریۀ فضیلتگرایانۀ افلاطون و ارسطو - سرآمدان فضیلتگرایی در یونان باستان - به مقایسۀ دیدگاههای فضیلتگرایی کلاسیک با انگارههای فضیلتگرایانۀ پینکافس، پرداخته شده است. پوشیده نیست که افلاطون و ارسطو، رویکردی غایتگرا داشتهاند و از سویی فضایل را غیرنسبی و قابل بازگشت به فضیلت واحد میانگاشتند، اما پینکافس ضمن نقد فروکاستن اخلاق به یک یا چند فضیلت یا اصل اخلاقی محدود، بر کارکردگرایی بهجای غایتگرایی تاکید میکند. مقایسه در چهار بخش معناشناسی، گونهها و اقسام فضایل، ادلۀ فضیلتگرایی و ملاک گزینش فضایل، به همراه نیمنگاهی تحلیلی و تاریخی انجام گرفته است.
کلیدواژههای مقاله :اخلاق هنجاری؛ فضیلتگرایی؛ اخلاق فضیلت؛ فضایل؛ افلاطون؛ ارسطو؛ ادموند پینکافس