مصاحبه با آية اللّه‏ العظمى سيّد عبد الكريم موسوى اردبيلى - صفحه 284

شجره ملعونه ـ كه در سوره اسراء آمده ـ ، متفاوت است .
روايتى از امام صادق عليه السلام هست كه اين شجره ملعونه ، شجره منهيه نيست . شجره منهيه و شجره ملعونه ، از هم جدا هستند؛ چون پيغمبر ، از شجره ملعونه نمى خورد ، ولى از منهيه مى خورد؛ چون نهى مختصرى شده است . من دنبال اين روايت رفتم ، ولى نديدم . مؤيّد هم پيدا نكردم . كسى هم از مفسّران (تا آن جا كه من ديده ام) ، اين را نگفته است .
منظورم اين است كه قرآن ، اكثر موضوعات را به اجمال برگزار كرده است ، مثل موضوع ربا و ارث . اگر بخواهيم تشبيه بكنيم ، مى توانيم بگوييم كه قرآن ، مثل قانون اساسى است كه اُمّهات مسائل و اجمالى از مطلب را مى گويد و سنّت ، مثل قانون عادى است كه تفصيل مطالب را در خود دارد و به جزئيات و فروع هم مى پردازد .
مثلاً در قرآن ، گفته شده : « أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَواْ » . ۱ در همين آيه ، «اَحَلَّ» و «حَرَّمَ» و «ربا» و ... همه بحث دارند و تفصيل داده نشده اند ؛ چون رباى قرضى داريم و رباى معاملاتى داريم و شرايط اينها هم با هم فرق دارد و قرآن در اين باره ، ساكت است .
مثال ديگر ، آيات ارث است كه فقط كليات را بيان كرده اند . در عوض ، آن همه روايت در ارث داريم كه توضيح مى دهند در فروع و جزئيات ، چه كار بايد بكنيم و حتّى اگر تواتر لفظى و معنوى هم نداشته باشند ، اجمالاً با ظواهر آيات ، مخالف نيستند . مثلاً قرآن با صراحت مى گويد : « فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم » ؛ ۲ امّا حديث است كه بر نحوه محاسبه و تقسيمش دلالت مى كند . تفصيل ارث دختر هم همين طور است .
مثال ديگر ، داستان حضرت موسى عليه السلام است كه بارها در جاهاى مختلف قرآن آمده ، امّا باز هم چيزهاى نگفته ، زياد دارد . بعضى ها جواب داده اند كه قرآن ، كتاب

1.سوره بقره ، آيه ۲۷۵ .

2.سوره نساء ، آيه ۱۲ .

صفحه از 291