ترجمه و شرح مفصّلى بر نامه امام صادق عليه السلام به شيعيان .

گناهان كبيره و صغيره - بخش سوم : امن از مكر الهى - قسمت سوم

نكوهش بد گمانى به خدا

و چنانچه خوف الهى ، از اسباب مغفرت است ، بدگمانى به خداى تعالى ، موجب غضب و سَخَط است .

و از جمله آنچه در اين باب وارد شده ، حديثى است كه كلينى رحمه الله از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت كرده است كه : در كتاب على بن ابى طالب عليهماالسلام يافتيم كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله بر بالاى منبر خود فرمود كه : به حقّ آن كسى كه خدايى به غير او نيست كه خيرِ دنيا و آخرت به هيچ مؤمنى عطا نمى شود ، مگر به حسن ظن به خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ و اميد كه به او داشته باشد و خود را از غيبت مؤمنين ، باز دارد . به حقّ آن كسى كه به غير از او خدايى نيست كه هيچ مؤمنى را خداى تعالى ، بعد از توبه و استغفار ، عذاب نمى كند ، مگر آن كه به خداى ، بد گُمان باشد و در اميدش نقصى باشد و كج خُلق باشد و غيبت مؤمنين كند . به حقّ آن كسى كه به غير از او خدايى نيست كه هيچ مؤمنى گمان خوب به خداى تعالى نمى دارد ، مگر آن كه خداى تعالى ، مناسبِ گمان او با او سلوك مى فرمايد ؛ زيرا كه خداى تعالى ، كريم است و خيرات و احسان ها به دستِ اوست و شرم مى آيد او را از آن كه بنده مؤمن او ، گمان خوبى به او داشته و اميد و گمان او را به جا نياورد . پس گمان خود را به خداى تعالى ، خوب كنيد و توقّع احسان از او داشته باشيد .[۱]

و از حضرت امام رضا عليه السلام روايت كرده كه فرموده : ظنّ خود را به خداى تعالى ، نيكو ساز ؛ زيرا كه خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ مى فرمايد كه : من با بنده خود ، در آن مرتبه ام كه به من گمان دارد . اگر گمان خوب دارد ، احسان مى بيند و اگر گمان بد دارد ، عقوبت مى كشد .[۲]

و از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود كه : حُسن ظن به خداى تعالى ، آن است كه از غير خدا ، اميد نداشته باشى و به غير از گناه و معصيت خود ، از چيزى نترسى .[۳]

و اين حديث ، مؤيّد آن است كه سابقا مذكور شد كه رجا ، فرد يا كاملش آن است كه از ملاحظه كَرَم الهى ناشى شود و خوف ، از ملاحظه معصيت . و اگر ، نه چنين باشد ، اوّل از قبيل اغترار و امن مِن مكر اللّه ، و دويّم ، از مقوله قنوط و يأس مِن روح اللّه خواهد بود .

لزوم اعتدال در خوف و رجا

و بدان كه اعتدالِ خوف و رجا ، امرى است عزيز الوجود و بسيارى از مردم ، به ملاحظه يك طرف ، از جانب ديگر دور مى افتند و در زمره قانطين و مغرورين ، داخل مى شوند و پناه و ملجأى به غير توسّل به جناب اقدس الهى نيست و در اين مقام ، مثل باقى امور ، اميد به كَرَم او بايد داشت و از وساوس نفس و شيطان ، خائف بايد بود و تمسّك به عُروة الوثقاى متابعت ائمّه اطهار ـ سلام اللّه عليهم ـ مادام اللّيل والنّهار ، بايد نمود و بر آنچه از كلام ايشان ظاهر شود ، اعتماد كرد ، نه بر معانى اى كه در نظر عقل خود ، مُستَحسَن باشد يا از كلام جمعى كه خود را محقّق مى نامند ، ظاهر شود .«وَ اللَّهُ يَهْدِى مَن يَشَآءُ إِلَى صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ».[۴]


[۱]. الكافى ، ج ۲ ، ص ۷۱ ، ح ۲ .

[۲]. همان ، ح ۳۶ .

[۳]. همان ، ح ۴ .

[۴]. سوره نور ، آيه ۴۶ .