احتمال
نكته جالب توجه، آن است كه برخى از واژه هاى زبان عربى، در زبان فارسى با همان هيئت و بدون هيچ دگرگونياي به كار مى روند؛ اما معنايى ديگر و متفاوت با معناى عربى خود دارند. براي نمونه، واژه «احتمال» در زبان فارسى، به معناى «تخمين و حدس و گمان» است؛ اما در زبان عربى، به معناى «تحمّل (بردباري؛ بر دوش کشيدن؛ تاب آوردن در برابر فشار يا زير باري سنگين)» است و از اين رو، در معناى حديث «احتمالُ الجاهلِ صدقَةٌ»، ۱ بايد گفت: «تحمّل و بردبارى در برابر شخص نابخرد، گونه اى صدقه و احسان به شمار مى رود»، چنانکه: «هر كار نيكى، صدقه است». ۲ روايت ديگري از امام علي عليه السلام، شايان توجه و گردآورنده هر دو نمونه قبلي است:
لا يسودُ إلّا مَن يَحتمِلُ إخوانَه.۳
تنها کسي آقايي و سروري مييابد که برادرانش را تحمّل کند.
اجتهاد
واژه ديگري که از آسيب فارسيزدگي در امان نمانده، «اجتهاد» است. در حديثي از پيامبر خدا ميخوانيم: آفَةُ الدينِ ثلاثةٌ: فقيهٌ فاجِرٌ، وإمامٌ جائِرٌ، ومُجتَهِدٌ جاهلٌ.۴
در زبان فارسي کنوني، به کسي که به عاليترين درجه علم فقه دست يافته و ميتواند احکام شرعي را از منابع اصلي آن به دست آورد، «مجتهد» ميگوييم. از اين رو، ممکن است هنگام برخورد با اين حديث، اندکي سردرگم شويم و چه بسا شبهه شيوا نبودن و تکرار در حديث نيز به ذهنمان خطور کند؛ چراکه از يک سو، صفت «جاهل» در کنار «مجتهد»، بيمعنا مينمايد و از سوي ديگر، امام در صدر حديث، در باره «فقيه» سخن گفته است. براي حلّ هر دو شبهه، بايد توجه داشت که معناي «مجتهد» در زبان فارسي کنوني، غير از معناي آن در عربي است. «مجتهد» در زبان عربي، به معناي «کوشا و تلاشگر» است که اگر بدون علم و خِرَد، گام در راه نهد، زيانش از پيشواي ستمگر و دانشمند بيتقوا، کمتر نيست و تاريخ، شاهد نمونههايي از اين زيان بزرگ بوده است؛ مانند شورش خوارج نهروان در صدر اسلام.
1.العقل و الجهل في الکتاب و السنة، ص ۲۲۶.
2.علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن معاوية بن وهب، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال رسول الله: «كلُّ معروفٍ صدقةٌ»؛ الکافي، ج ۴، ص ۲۶.
3.۱ . عيون الحکم والمواعظ، علي بن محمد ليثي واسطي، ص ۵۴۰.
4.ميزان الحكمة، ج ۲، ص ۹۴۸؛ الجامع الصغير، سيوطي، ج ۱، ص ۶، ح ۱۱.