229
آسيب شناختِ حديث

آسيب شناختِ حديث
228

نمونه: نعمت جاويد

روايات بسياري، واژه «نعيم» را در آيه پاياني سوره تکاثر: ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ، به معناي ولايت اهل بيت دانسته‌اند و نعمت‌هاي دنيايي مانند خور و خواب را حقيرتر از آن دانسته‌اند که خداوند آدمي را به خاطر آنها بازخواست کند. اين روايات، خداوند را به سان ميزباني دانسته‌اند که هرگز ميهمانش را به خاطر خوردني‌هايي که خود به وي تقديم نموده، بازخواست نمي‌کند. اما از سوي ديگر، واژه «نعيم» قابل صدق بر ديگر نعمت‌ها (به جز ولايت) است و برخي از روايات هم، به صراحت و يا به اشاره، آب و غذاي پاک و خوش‌گوار و يا فرزند را جزء نعمت‌ها بر شمرده‌اند.
اين تعارض، هنگامي حل مي‌شود که انحصارِ پنداشته شده از هر دو دسته روايت را ردّ کنيم. اگر مفهوم هيچ يک را انحصاري نپنداريم، به‌سادگي مي‌توانيم بگوييم که هر روايتي، در صدد تطبيق و معرّفي بخشي از مصداق‌هاي متنوّع آيه ‌است؛ بي‌آن که مفهوم نعيم را در آن مصداق، منحصر کند. علامه مجلسي نيز همين راه را پيموده است. وي روايتي که فرزند دختر را حسنه شمرده و پسر را نعمتي که به جاي کسب ثواب براي پدر و مادر، زمينه مؤاخذه شان را فراهم مي‌آورد، ۱ ناظر به همين آيه دانسته و گفته است:
ولا يُنافي ما وَرَدَ في الأخبار بِأنَّه الولايةُ، فإنَّها لِبيانِ الفردِ الکاملِ. ۲
آنچه در [برخي] اخبار آمده ـ که [منظور از] «نعيم»، ولايت است ـ ، ديگر اخبار را نفي نمي‌کند؛ بلکه آن اخبار، در مقام بيان مصداق کامل اند.
گفتني است در لايه‌اي ژرف‌تر و به گونه‌اي ديگر، مي‌توان براي جمع و حلّ تعارض ميان اين روايات، به راه مناسب‌تري نيز دست يافت. اين راه ‌حل که برگرفته از تفسير الميزان است و با روايات بسياري نيز تأييد مي‌شود، بدين گونه است که تمام نعمت‌هاي مادّي و معنوي خدادادي تنها در صورتي «نعمت» ناميده مي‌شوندکه از آنها در راستاي هدف اصلي خلقت استفاده کنيم، ولي اگر ندانيم که از آنها چگونه و در چه راهي بهره ببريم، همگي تبديل به «نقمت» مي‌شوند و نه ‌تنها ما را به نعمت جاويد نمي‌رسانند،که زمينه احتجاج و بازخواست از ما را نيز فراهم مي‌آورند. حال اگر دقّت کنيم، تنها راه براي تعامل درست با نعمت و شناخت وظيفه براي نيل به نعمت جاويد، اين است که به کاروان اهل بيت بپيونديم و به دو ثقلِ به يادگار مانده از پيام‌آور بزرگ خدا، حضرت محمّد صلي الله عليه و آله و سلم تمسّک جوييم. به سخن ديگر، همه نعمت‌ها، تنها در پرتو نعمت ولايت، «نعمت» مي‌شوند و اگر ولايت نباشد، نه ‌تنها هيچ يک از نعمت‌ها سودي ندارند، که همگي زمينه ساز مؤاخذه‌اند. در دنباله بحث، رواياتي را که درصدد تبيين «نعيم» هستند، براي آگاهي بيشتر مشتاقان ميآوريم.

1.روايت از امام صادق عليه السلام و متن آن چنين است: «الْبَنُونَ نَعِيمٌ وَالْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ، وَاللهُ يَسْأَلُ عَنِ النَّعِيمِ وَيُثِيبُ عَلَى الْحَسَنَاتِ»؛ الکافي، ج ۶، ص ۷، ح ۱۲ .

2.همان، پاورقي، ص ۷ (از مرآة العقول).

  • نام منبع :
    آسيب شناختِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    زائر
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 275986
صفحه از 320
پرینت  ارسال به