105
در پرتوِ حديث

شيخ صدوق نمونه ديگرى نيز گزارش كرده است كه بر حديث حضرت رسول صلى الله عليه و آله عبارتى افزوده اند .
قيل للصادق عليه السلام : إنّ الناس يروون عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله أنّه قال: إنّ الصدقة لا تحلّ لغنىّ ولا لذى مِرّةٍ سَوىٍّ.
فقال عليه السلام : قد قال: لغنىٍّ ، و لم يقل لذى مِرّةٍ سَوىٍّ؛۱
به امام صادق عليه السلام عرض شد: مردى از پيامبر خدا روايت مى كند كه فرمود: همانا صدقه براى بى نياز و كسى كه بدنى سالم و قادر به كار دارد ، حلال نيست.
امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر گفت براى بى نياز ، و ديگر نفرمود براى شخص سالم و قادر به كار.۲

گزارش كلينى نشان مى دهد كه عرضه كننده ، معاوية بن وهب بوده است. ۳

4 . دستيابى به اطمينان بيشتر

اگر چه جريان عرضه حديث ، بيشتر به جهت سنجش درستى روايت و فهم آن صورت گرفته است ، امّا گاه احاديث مستقيم و بدون اشكال را نيز براى اطمينان قلبى و زدودن وسواس هاى ذهنى ، بر امامان عرضه كرده اند.
نمونه بزرگ اين عرضه ها ، گزارشى است كه عمر بن اذنيه از اسماعيل بن فضل هاشمى نقل مى كند. اسماعيل براى پرسش از احكام ازدواج موقت ، به حضور امام صادق عليه السلام مى رسد ، امّا ايشان او را به عبدالملك بن جريج رهنمون مى كند.
او نزد عبدالملك مى آيد و احاديثش را مى نويسد ، امّا با وجود توصيه قبلى و تأييد ضمنى امام ، نوشته هاى خود را به خدمت امام عليه السلام مى آورد و عرضه مى كند ، و آنگاه كه امام تصديق مى نمايد ، دلش آرام مى گيرد. ۴ مى توان وسوسه ذهنى اسماعيل هاشمى را ، شيعى نبودن عبدالملك بن جريج دانست؛ زيرا عبدالملك ، مطابق گفته كشّى ، از رجال اهل

1.كتاب من لا يحضره الفقيه ، ص ۱۷۷۳ ، ح ۳۶۷۱ ؛ بحار الأنوار ، ج ۹۶ ، ص ۶۶ ، ح ۳۴ .

2.زيرا ممكن است شخصى به علت فراوانى افراد تحت تكفّل ، حتى با وجود توان بدنى و كار و درآمد ، نتواند از عهده مخارجش بر آيد و يا مدتى كار مناسبى نيابد .

3.الكافى ، ج ۳ ، ص ۵۶۲ ، ح ۱۲ .

4.الكافى ، ج ۵ ، ص ۴۵۱ ، ح ۶ .


در پرتوِ حديث
104

انسان ها را به احسان به پدر و مادر ترغيب و سفارش كرده است ۱ ، و هر يك مى توانند در اين مسئله مورد استناد قرار گيرند ، و در برخى حديث ها اين استناد واقع شده است . به احتمال فراوان ، زراره از آيه ها و استناد امامان به آنها آگاه بوده ، و همين موجب ترديد او شده است. از اين رو ، مدّت ها از خود مى پرسيده كه آيه بيست و سوّم سوره بنى اسرائيل «إسراء» ۲ منظور است ، يا همان آيه چهاردهم سوره لقمان كه راوى گفته است. از اين رو ، در اولين فرصت به حضور امام باقر عليه السلام مى رسد و مى گويد:
جُعلت فداك ، حديث جاء به عبد الواحد ، قال: نعم ، قلت: أيّة آية هى الّتي فى لقمان أو فى بنى إسرائيل؟ فقال: الّتى فى لقمان؛۳فدايت شوم! حديثى را عبدالواحد نقل كرده است. فرمود: آرى ، گفتم: كدام آيه منظور است؟ آن كه در سوره لقمان يا آن كه در بنى اسرائيل است؟ فرمود: آن كه در سوره لقمان است.
در اينجا زراره احتمال زياده كردن راوى در روايت را به امام عرضه كرده ، و پاسخ گرفته است.
زراره ، خود نيز مرجعى براى ديگران است تا درستى و يا نادرستى نقل به معناى راوى را بنماياند. عمر بن اذينه كه در نقل و عرضه احاديث ارث ، كوشش فراوان كرده است ، حديثى از امام باقر را ، هم از محمّد بن مسلم و هم از بكير مى شنود ، ولى الفاظ آن را حفظ نمى كند. او به حضور زراره مى رسد و مى گويد: آنچه كه از محمّد بن مسلم شنيده ، مانند همان است كه بكير برايش گفته است ، ولى الفاظ حديث را با همان تفصيل به خاطر نسپرده است ، گر چه مضمون و معنا را مى داند. او سپس حديث را عرضه مى كند و تأييد زراره را مى گيرد. ۴

1.سوره بقره ، آيه ۸۳ ؛ سوره نساء ، آيه ۳۶ ؛ سوره انعام ، آيه ۱۵۱ ، سوره اسراء (بنى اسرائيل) ، آيه ۲۳ ؛ سوره عنكبوت ، آيه ۸ ؛ سوره لقمان ، آيه ۱۴ ؛ سوره احقاف ، آيه ۱۵ .

2.هر چند به سوره اسراء ، بنى اسرائيل مى گويند ، اما ممكن است مقصود زراره آيه ۸۳ سوره بقره باشد كه در آن اين سفارش در پيمان با بنى اسرائيل آمده است : «وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَـقَ بَنِى إِسْرَ ءِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَا اللَّهَ وَ بِالْوَ لِدَيْنِ إِحْسَانًا... » .

3.بحار الأنوار ، ج ۳۶ ، ص ۱۲ ، ح ۱۵ .

4.الكافى ، ج ۷ ، ص ۱۰۲ ، ح ۴ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 300766
صفحه از 410
پرینت  ارسال به