223
الذّريعة الي حافظ الشّريعة ج2

چه ذرّيّت بالغان نيز گاهى مستعمل مى شود ، امّا در جايى مى شود كه در مقابل آن ، بنى آدم ومانند آن مستعمل نشده باشد و إلّا تغيير لفظ ، ركيك مى شود . ضمير «أشهدهم» راجع بذرّيتهم است . «ألستُ بربّكم» بتقدير «قال : ألستُ بربّكم» است ، وجمله «ألست بربّكم قالوا بلي» استيناف بيانى «أشهدهم» است .
«أن يقولوا» بتقدير «من أن يقولوا» است ، وظرف ، متعلّق بمنع مفهوم از أخذ واشهاد است .
ضمير «يقولوا» هر دو جا راجع بجميع بالغان مكلّفان است ، اگرچه قائل در اوّل، جمعى از مشركان است و دردويم جمعى ديگر از مشركان ؛ چه فعل صادر از بعض جنسى گاه منسوب بجميع مى باشد براى جنسيّت ، مثل «وناداه الملائكة» چه منادى يكى از ايشان بوده . يعنى گفت زراره : پرسيدم امام محمّد باقر عليه السلام را از قول اللّه تعالى در سوره اعراف : و ياد كن وقتى را كه فراگرفت در عالم نمونه كه آن را عالم مثال مى نامند و عالم ظلال نيز مى نامند ، صاحب كلّ اختيار تو از اولاد آدم كه بالغ مكلّف مى شوند از پشتهاى آن اولاد آدم فرزندان كوچك ايشان را كه در عالم وجود مى آيند ابدان در كوچكى مى ميرند و گواه گرفت آن فرزندان كوچك را بر خودشان ؛ چه جاى اولاد آدم كه بالغ مكلّف مى شوند باين روش گواه گرفت كه گفت به زبان حال : آيا نيستم صاحب كلّ اختيار؟ گفتند بزبان حال : بلى گواهى داديم . و اين اخذ و اشهاد از جهت منع از اين است كه گويند در روز قيامت : اى اولاد آدم بالغ مكلّف باعتبار جمعى از شما كه مشرك ابتدائى شدند در عالم ابدان مثل قابيل كه پسر بى واسطه آدم بود كه بوديم از اين صاحب كلّ اختيار بودن تو غافلان . يا گويند : اى اولاد آدم ، به اعتبار جمعى از شما كه مشرك زاده شدند در عالم ابدان كه جز اين نيست كه مشرك شدند پدران ما پيش از تولّد ما ، و بوديم ما فرزندان بعد از شرك پدران و بر اين برآمديم تا بالغ شديم آيا پس جهنّمى مى كنى ما را به آنچه كردند جمعى كه باطل كردند ما را . ۱ انتهى .
أقول : قد خطر بالبال بمعونة ما أفاده الفاضل المحقّق تقريرٌ يغاير ذلك مغايرةً ما ،

1.شرحه على الكافي المسمّى ب «صافي» مخطوط، وسيطبع في مركز بحوث دار الحديث .


الذّريعة الي حافظ الشّريعة ج2
222

في القاموس : «انتصر منه : انتقم . واسنتصره عليه : سأله أن ينصره» . ۱قوله : (لهؤلاء الخمسة) . [ح ۱ / ۱۴۵۹]
يعني نوحا وإبراهيم وموسى وعيسى ومحمّدا عليهم السلام .
قوله : (إنّما هو فترك) . [ح ۱ / ۱۴۵۹]
أي إنّما فنسي فترك .

[باب أنّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله أوّل من أجاب ...]

قوله : (يَعتريه النَّزَقُ) . [ح ۳ / ۱۴۶۳]
في الصحاح : «النزق : الخفّة ، والطيش» . ۲

[باب فطرة الخلق على التوحيد]

قوله : (وسألته عن قول اللّه جلّ وعزّ:«وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ»)۳. [ح ۴ / ۱۴۶۹]
في شرح الفاضل الجليل مولانا خليل :
تتمه آيه اين است كه: «شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ* أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ» ، قراءة عاصم وحمزة والكسائي وابن كثير «ذرّييتهم» بصيغه مفرد وفتح تاء است . وقراءة نافع وأبو عمرو وابن عامر «ذرّيّاتهم» بصيغه جمع وكسرتاء .
وقراءة عاصم وحمزة وكسائي وابن كثير ونافع وابن عامر «تقولوا» بصيغه مخاطب است ، وقراءة أبو عمرو بصيغه غايب . و «إذ» مفعول «اذكر» مقدّر است . «من ظهورهم» بدل بعض است از «من بنى آدم» ؛ چه ظَهر ـ يعنى پشت ـ بعض آدمى است و اِشعار به اين است كه مراد به بنى آدم پدرانند، نه اعمّ از اطفال كه در طفوليّت مى ميرند ؛ چه اگر

1.القاموس المحيط ، ج ۲ ، ص ۱۴۳ (نصر) .

2.الصحاح ، ج ۴ ، ص ۱۵۵۸ (نزق) .

3.الأعراف (۷) : ۱۷۲ .

  • نام منبع :
    الذّريعة الي حافظ الشّريعة ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : الدرایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    الاولی
تعداد بازدید : 62678
صفحه از 688
پرینت  ارسال به