نقش غاليان در اشتهار تهمت غلو به جابر جعفي - صفحه 150

است.۱ از پدر و مادر و تاريخ ولادت جابر جعفي اطلاع دقيقي در دست نيست. در روايتي منقول از وي تصريح به جوان بودنش در نخستين ديدار با امام باقر عليه السلام ، در زمان امامت ايشان (94 - 114ق) شده است؛۲ اما اين گزارش با روايت کردن وي از صحابه‌اي چون جابر بن عبدالله انصاري (م 79ق) و اکابر تابعان سازگار نيست؛ از اين رو، احتمالاً ولادت او در حدود سال 50 بوده است.۳
او اهل کوفه بود۴ و به احتمال فراوان در سراسر عمر، جز مدت هيجده سال (بين سال‏هاي 94 تا 114ق) - که براي کسب علم از امام باقر عليه السلام در مدينه اقامت نمود -۵ در کوفه مي‌‌زيست و در اين شهر نيز درگذشت.۶
روايات جابر به روشني نشان مي‌‌دهد که وي شيعه امامي بوده و نه تنها علاقه فراواني به اهل بيت عليهم السلام داشته،۷ بلکه از خلفاي پيش از امام علي عليه السلام و بني اميه نيز تبري جسته است.۸ و ۹ بعضي از معاصران سني او به شيعه بودن وي تصريح کرده‌اند.۱۰ برخي از بزرگان اهل تسنن نيز او را از بزرگ‌ترين علما و رؤساي شيعه معرفي کرده‌اند.۱۱
جابر بن يزيد جعفي از تابعان بوده۱۲ و از برخي اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله ، عمدتاً از ابوطُفَيل عامر بن واثِلَه لَيثي۱۳ و جابر بن عبدالله انصاري۱۴ روايت کرده است.
او از مشايخ بسياري حديث شنيد، اما بيشتر دانش خويش را از امام باقر عليه السلام در مدينه دريافت کرده است؛ چنان که خود گفته مدت هيجده سال شاگرد آن امام عليه السلام بوده و سپس مدينه را ترک کرده و به کوفه بازگشته است.۱۵ البته از بعضي گزارش‌ها چنين فهميده مي‌‌شود که او پس از

1.. رجال الطوسي، ص۱۲۹، ۱۷۶.

2.. الکافي، ج۱، ص۴۷۲ ؛ رجال الکشي، ص۱۹۲ - ۱۹۳.

3.. تهذيب المقال، ج۵، ص۴۵ - ۴۷.

4.. المجروحين، ج۱، ص۲۰۸.

5.. امالي الطوسي، ص۲۹۶.

6..«صلة تاريخ الطبري»، ج۱۱، ص۶۴۶.

7.. اصل، ص۶۰ - ۶۵ ؛ بصائر الدرجات، ۶۹، ۹۵، ۱۱۰ ؛ تاريخ مدينة دمشق، ج۱۴، ص۱۷۰، ج۴۲، ص۲۴۲.

8.. تفسيرالعياشي، ج۲، ص۵۰، ۸۴؛ ارشاد القلوب، ج۲، ص۳۸۴ - ۳۹۱.

9.عامه و خاصه رواياتي از او در باب وجوب صلوات بر پيامبر و خاندانش در هر نماز واجب نقل کرده‌اند ( شعار اصحاب الحديث، ص۱۰۸؛ التمهيد، ج۱۶، ص۱۹۵؛ الخلاف، ج۱، ص۳۷۳). از وي روايتي در مورد لعن بر بني اميه پس از هر نماز واجب نيز نقل شده است ( تهذيب الاحکام، ج۲، ص۱۰۹، ۳۲۱).

10.. براي نمونه ر.ک: رجال الکشي، ص۱۹۵.

11.. الکاشف، ج۱، ص۲۸۸؛ التفسير و المفسرون، ج۲، ص۳۸.

12.. رجال الطوسي، ص۱۷۶.

13.. طبراني، المعجم الاوسط، ج۴، ص۱۷۸؛ نعماني، الغيبة، ص۲۷۶.

14.. صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۴۴۵؛ کفاية الاثر، ص۶۶ - ۶۷.

صفحه از 170