قواعد فهم متن نزد اخباريان - صفحه 93

قواعد فهم متن نزد اخباريان

استاد راهنما: دكتر علي راد ۱

ترجمه: مهدي حبيب‌اللهي ۲

اشاره

متن پيش‌رو، برگرداني است از فصل نهم کتاب نص‌گرايان اسلام، مروري بر تاريخ و عقايد مکتب اخباري‌گري در شيعه، که رابرت گليو۳ نگاشته شده است.۴ اين کتاب را انتشارات ليدن در سال 2007 به چاپ رسانده و مقدّمه، نُه فصل و خاتمه دارد.۵ اينك ترجمه اين فصل با عنوان‌گذاري بر مطالب اصلي، ارائه مي‌شود.

مقدّمه

ميزان اعتماد اخباري‌ها به قرآن، به عنوان يکي از منابع رسمي و مستقل شريعت به هر ميزان که باشد، است. همگي بر اين باورند که قول و فعل پيامبر صلي الله عليه و آله و ائمّه عليهم السلام (يعني اخبار)، از وفور و کثرت به مراتب بالاتري در ميان منابع شريعت برخوردار است. در حقيقت، مکتب اخباري هويّت خويش را مديون اين اعتقاد است که اخبار وارد شده، براي هدايت جامعه شيعي کفايت مي‌کند. نياز به منابع ديگر، همانند قرآن يا ساير ادلّه، موضوعي است که اصوليان مطرح نموده و همواره مدافع آن بوده‌اند، در حالي که در ديدگاه اخباري‌ها، امري منسوخ و بي‌مورد است. در ديدگاه اخباري،
عقل و اجماع به عنوان ديگر ادلّه شرعي، مردود و غير قابل اعتنا هستند. در نزد بسياري از مدافعان اين مکتب، معاني و مفاهيم قرآني تنها از طريق روايات قابل دسترسي هستند. اين قانون، در مورد تک تک آيات الهي صادق بوده (و نمونه‌هاي زيادي در تفاسير اخباري بيان شده است) و به عنوان يک قاعده کلي بر اين باور اند که مقصود از وحي الهي، تنها از طريق رجوع به اخبار نقل شده از ائمّه عليهم السلام قابل فهميدن است. به اعتقاد من، اين شيوه در همه جا ضرورتاً منتج به فهم صريح و بي ابهام آيات قرآن نمي‌گردد، بلکه ما را با تعداد زيادي از احتمالات معنايي رو به رو مي‌کند که هر يک مي‌تواند مورد تأييد ائمه عليهم السلام باشد. بر اساس اين قانون، هيچ منبع دانش‌افزاي ديگري نمي‌تواند ما را در فرآيند تفسير آيات کمک نمايد. برخي از اخباري‌ها، تفسير مستقيم و بدون واسطه آيات را اجازه داده‌اند ولي شرايط و قيودي که به اين نوع تفسير اضافه کرده‌اند، آن ‌قدر دايره‌اش را محدود مي‌کند که نمي‌توان به آن به عنوان منبع مستقلي در قانون‌گذاري نگاه کرد. پايه و اساس اين نظريه، پيش‌فرضي است که بر اساس آن، معاني اخبار در ظاهر و بدون ابهام، قابل فهم، و در مقابل، معنا و مقصود قرآن (به صورت کلي و يا بخشي از آن) غير قابل فهم است. به عبارت ديگر، قوام نظريه اخباري در مورد وابستگي معنايي قرآن به توضيحات تفسيري بيان شده در روايات، به يک پرسش اساسي و پاسخ آن مربوط مي‌شود و آن اين که چگونه زبان حاکم بر روايات مي‌تواند معاني قرآن را به صورت ساده و غير پيچيده به خواننده يا شنونده منتقل کنند؟ به نظر مي‌رسد اين پاسخ، نيازمند نظريه بنيادي (هرچند ابتدايي) است.
دانشمندان اُصولي، به خوبي از نياز خود به داشتن نظريه‌هاي زباني براي علم فقه در برداشت‌هاي خويش از متون، با خبر بوده و از اين رو، علم اُصول فقه را تدوين نمودند. در همه آثار مکتوب اين علم، چه در شيعه و چه در ساير فرق اسلامي، در باره تاريخ و کارکرد زبان بحث شده است. از اين رو، جاي تعجّب است که در آثار و کتب فقهي اخباري‌ها، هيچ صحبتي از موضوعات زبان‌شناسي به ميان نيامده است. ممکن است بسياري از اخباري‌ها زبان را وسيله‌اي ساده و شفاف لحاظ کرده‌اند که از طريق آن مفاهيم به خواننده يا شنونده منتقل مي‌شود، و از اين رو ضرورتي براي ارائه توضيحي براي کارکردها و نقش زبان در اين فرآيند احساس نکرده‌اند. ولي اگر فرض کنيم اخبار به عنوان منابع اصلي در فهم شريعت خداوند، به راحتي قابل فهم باشند، باز هم با مشکلات ديگر هرمنوتيکي در فرآيند فهم آن‌ها رو به رو هستيم. براي مثال، برخي اخبار، در ظاهر با هم تعارض پيدا مي‌کنند و در نتيجه براي حلّ اين تعارض آشکار، لازم است راه‌کاري انديشه شود تا جامعه در مقام عمل دچار حيران نشده و وظيفه خود را بداند. مشکل ديگر اين که ممکن است ظاهر روايت‌ها در مورد برخي از مسائل خاص ساکت باشند، لذا براي
اين مشکل نيز بايد چاره‌ و شيوه‌اي قابل قبول انديشيده شود. اين مشکلات ثانويه که با پيدايش قوانين و ضوابط زبان‌شناسي براي عمل‌کرد زبان، خودنمايي مي‌کنند، در بحث‌هاي «هرمنوتيک اخباري» به طور گسترده کنکاش مي‌شوند. البته اصوليان براي حلّ اين مسائل چاره‌اي تحت عنوان «اجتهاد» اندشيده‌اند. در مقابل، اخباري‌ها اجتهاد را به دليل اين که باعث مي‌شود اعتبار اخبار (به واسطه بررسي و نقد اسناد آن‌ها و تنزّل دادن مرتبه خبر واحد به خبر ظنّي) زير سؤال رفته و از طرفي اجازه‌ مي‌دهد معاني ظاهري برداشت شده از متن، کنار گذاشته شود، غير مشروع دانسته‌اند.
در اين مقاله، سعي مي‌کنم روش هرمنوتيکي اخباري‌ها را در مواجه شدن با متون به عنوان جايگزين اجتهاد، بررسي کنم. در اين جهت، سه مشکل اساسي پيش‌روي اخباري‌ها را که پيش از اين اشاره کردم ـ يعني: 1. کارکرد زبان، 2. راه حلّ مناسب هنگامي که اخبار در مورد موضوعي ساکت هستند، 3. راه سازش دادن اخبار متعارض ـ بررسي خواهم کرد. از آن‌جا که دليل حجّيت اقوال دانشمندان اسلامي تا حدّي وابسته به تئوري اصولي اجتهاد است، نظرات اخباري‌ها را در مورد حجّيت برداشت‌هاي علما از متون شريعت در پايان مقاله بيان مي‌کنم. استرآبادي در اين موضوعات نظرات مشخّص دارد که به تبع آن‌ها اخباري‌هاي ديگري در دوران‌هاي بعد به توسعه و توصيف آن‌ها همّت گماردند.

1.استاديار گروه قرآن دانشكده علوم حديث قم.

2.دانش‌آموخته دانشكده علوم حديث قم، و دانشجوي دکتري رشته علوم قرآن و حديث دانشگاه اصفهان.

3.. استاد و رئيس گروه مطالعات اسلام و شيعه‌شناسي دانشگاه اکستر انگليس.

4.. Scripturalist Islam: the History and Doctrines of the Akhbari Shia school, Robert M. Gleave, Leiden, ۲۰۰۷, PP ۳۳۹.

5.. عناوين فصل‌ها به ترتيب عبارت‌اند از: اخباري‌هاي اوّليه؛ محمّد امين استرآبادي، بنيان‌گذار مکتب اخباري، انديشه‌ها‌ي فقهي استرآبادي؛ انديشه‌هاي کلامي و فلسفي استرآبادي؛ گسترش اخباري‌گري بعد از استرآبادي؛ تبيين نزاع اخباري ـ اصولي؛ ترجمه قرآن در نزد اخباري‌ها، نقش سنّت و اخبار در فقه اخباري، قواعد فهم متن در نزد اخباري‌ها. در مقدّمه نسبتاً طولاني اين کتاب، آقاي گليو در زمينه‌هاي بروز اخباري‌گري در اسلام بويژه در شيعه بحث کرده است.

صفحه از 121