منبع :ایکنا
مناظرات حیرت‌آور امام جواد(ع) با مخالفان

مناظرات حیرت‌آور امام جواد(ع) با مخالفان

استاد درس خارج حوزه علمیه، بیان کرد: از ویژگی‌های مهم امام جواد(ع) مناظرات حیرت‌آورشان با مخالفان مذهبی و تربیت شاگردان بسیار بود که شیخ طوسی در فهرست خود از ۱۱۵ نفر نام برده است.

نهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت و یگانه فرزند امام هشتم(ع) در زمانی متولد شد که امام رضا(ع) در اواخر عمر شریفشان به سر می‌بردند و همین موضوع سبب شد تا برخی شیعیانی که برخلاف واقفیه در امامت امام هفتم متوقف نشده بودند و به امامت امام رضا(ع) ایمان داشتند، در امامت وی تردید کنند، ولی با امامت این مولود بابرکت، توطئه دشمنان تشیع ناکام ماند.

گفتگو باآیت‌الله محمدجعفر طبسی، استاد درس خارج حوزه علمیه و پژوهشگر تاریخ اسلام:

آیا در دوران امام جواد(ع) هم مانند پدرشان امکان ترویج علم و معارف دین وجود داشت؟

کنیه امام جواد(ع)، ابوجعفر ثانی است. البته القاب متعدد دیگری مانند جواد، المرتضی و المنتخب دارند و مادر آن حضرت هم سبیکه است. ولادت آن حضرت را کلینی، مفید و شیخ طوسی در ماه مبارک رمضان ذکر کرده‌اند، ولی روایت دیگری داریم که حضرت در دهم ماه رجب به دنیا آمدند. در شأن و عظمت این مولود مبارک همین بس که امام رضا(ع) فرمودند: «هذا المولود الذی لم یولد مولود اعظم علی شیعتنا برکة منه.» این مولود همان مولودی است که برای شیعیان ما کسی بابرکت‌تر از او متولد نشده است. حضرت ۲۵ سال عمر کردند و معروف است که از نظر سن کوچکترین امام هستند و امامتشان طبق قول مشهور ۱۷ سال طول کشید.

جواد به معنای جود و بخشش است؛ البته نه اینکه سایر ائمه(ع) اهل جود و بخشش نبودند؛ امام مجتبی(ع) در طول زندگی شریفشان چند بار اموالشان را بین فقرا تقسیم کردند، ولی هرکدام از ائمه(ع) به صفتی متناسب با دوره خود مشهور بودند و شرایط زمانه در توجه مردم به یک بُعد از صفات ایشان تأثیرگذار بود.

از ویژگی‌‌های مهم و کلیدی در زندگی امام جواد(ع) وجود افرادی زبردست و عالم بود که در محضر وی تربیت شدند. شیخ طوسی در رجال خود نام ۱۱۵ نفر از شاگردان و تربیت‌یافتگان آن حضرت را ثبت کرده است. از جمله یاران وی علی بن مهزیار اهوازی است که مرحوم نجاشی نام او را در ردیف شاگردان و تربیت یافتگان حضرت ذکر کرده و گفته؛ واختص به ابو جعفر الثانی؛ یعنی علی بن مهزیار یکی از مختصین و معتمدین امام جواد(ع) بود.

شخصیت‌های دیگر حسن و حسین اهوازی بودند که جناب ابن ندیم در فهرست خود نام این دو شخص را در ردیف تربیت‌یافتگان امام جواد(ع) قرار داده و شخصیت دیگر سهل بن زیاد آدمی است؛ سهل سه تن از ائمه(ع) را درک کرد و از محضر آنان بهره برد: امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع).

نکته قابل توجه در زندگی جناب سهل بن زیاد آدمی این است که از وی دوهزار و ۳۰۴ حدیث به دست ما رسید که مرحوم کلینی در کافی، حدود هزار روایت از سهل نقل کرده است، در حالی که آن امام چنانچه گفته شد ۱۱۵ شاگرد داشتند و از این موضوع به اهمیت حدیث و روایت از دیدگاه ائمه اهل بیت(ع) پی می‌بریم. احادیث منقول از سهل بن زیاد به سه دسته تقسیم می‌شود؛ روایات فقهی، روایات مربوط به اصول دین ایشان و روایات مربوط به مسائل اخلاقی.

عموم روایاتی که از آن حضرت نقل شده است بیشتر در چه موضوعاتی است؟

حقیر چند سال قبل کتابی را به نام مسند سهل بن زیاد تالیف و در این کتاب همه روایات ایشان را دسته‌بندی کردم؛ موسوعه آن ۵ جلد است و جلد پنجم را به روایاتی که جناب سهل از اقدمه(ع) نقل کرده بود اختصاص دادم. البته روایات زیاد است. از جمله روایتی است که کلینی در کافی جلد اول صفحه ۴۵۷ و ذیل کتاب الحجه، باب مولد امیرالمؤمنین(ع) نقل کرده است. این روایت از سهل به امام باقر(ع) می‌رسد که ایشان فرمودند: «لما قبض امیرالمؤمنین(ع)، قام الحسن بن علی فی مسجد لکوفه و حمدالله ... و صلی علی النبی ثم قال ایها الناس قدقبض فی هذه الیله ...»؛ امام باقر(ع) فرمودند وقتی امام علی(ع) به شهادت رسیدند فرزندشان امام حسن مجتبی(ع) در مسجد کوفه خطبه خوانده و بعد از حمد و ثنای خدا و درود بر رسول الله(ص) فرمودند ای مردم امشب کسی از میان شما رفت که احدی از گذشتگان و احدی از آیندگان به او نخواهد رسید.

این روایت به نظر بنده نص در افضلیت و اولیت امیرالمؤمنین(ع) است که آن هم از زبان امام مجتبی(ع) نقل شده است. بعد حضرت گفتند او همان کسی است که پیامبر اعظم پرچم را به او می‌داد، در حالی که جبرئیل در طرف راست او و میکائیل در طرف چپ او قرار داشت و به میدان نبرد می‌رفت. برنمی‌گشت مگر آنکه فتح و پیروزی را خدا نصیب او می‌کرد.

مسئله دیگری که خوب است اشاره کنیم مناظره‌‌های حیرت‌آور آن حضرت است، در حالی که سن چندانی نداشتند، در مناظرات وجوهی از فقه را به روی ما گشودند که عجیب است.

برخی از مخالفان تشیع به علت اینکه مادر امام جواد(ع) کنیز بود درصدد ایجاد تنقیص هستند. البته شاید این امر ریشه در برخی فرهنگ‌ها دارد. نظر شما چیست؟

عمده چنین مباحثی ناشی از جهل است. اولاً چه مشکلی دارد که مادر کسی کنیز باشد، زیرا ملاک برتری افراد از منظر قرآن و اسلام، تقواست، کمااینکه در آیه ۱۳ سوره مبارکه حجرات فرموده است: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ.» ثانیاً ما نمی‌توانیم دوره و زمانه ائمه(ع) را به درستی درک کنیم. درست است تاریخ یکسری گزارشها را برای ما بیان کرده، ولی ما تصویری صددرصد متقن و درست از زمان و زمینه‌ای که ائمه(ع) در آن زندگی و کنش سیاسی و اجتماعی داشتند نداریم و نمی‌توان با قیاس آن دوره با زمانه خودمان به تحلیل درستی برسیم و قضاوتی را قاطعانه بیان کنیم. بنابراین کنیز بودن مادر ائمه(ع) هیچ وهن و تنقیصی برای ایشان نیست و نباید کسانی بخواهند بدون مطالعه و منطق چنین چیزهایی را به مادران برخی ائمه(ع)، که دارای شأن و جلالت قدر بودند، نسبت دهند.

مورد دیگر تولد امام جواد(ع) در سنین بالای امام رضا(ع) است که عده‌ای شبهاتی درباره آن مطرح می‌کنند.

پرداختن به این مسئله فرصت بیشتری می‌طلبد ولی کسانی که این نوع شبهات را مطرح می‌کنند ممکن است مغرض باشند ولی عمدتاً بی‌اطلاع هستند و با نگاه کاریکاتوری به زندگی ائمه(ع)، قصد دارند قضاوتی کلی ارائه بدهند. در یک تحلیل درست مادر اصلی ائمه(ع) حضرت فاطمه زهرا(س) است. لذا به ایشان می‌گویند؛ «ام الائمه النجبا» و این درست است. ضمن اینکه تولد فرزند در سنین بالا چه نقصی برای یک امام است. حضرت یحیی در حالی به عنوان عطیه الهی به زکریا(ع) بخشیده شد که به تعبیر قرآن استخوان‌هایش سست و موهای سرش سفید شده بود یا بشارت فرزند به حضرت ابراهیم در سن بالای ایشان و در شرایطی که همسرشان عقیم بودند داده شد.