تاريخ : پنج شنبه 1402/11/26 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 76745
شیخ کلینی چراغ عقل را به سوی صراط مستقیم روشن نگه داشت

شیخ کلینی چراغ عقل را به سوی صراط مستقیم روشن نگه داشت

آیت‌الله جوادی آملی در پیامی به دومین همایش سالانه ستاد گسترش فرهنگ دعا گفت:‌ در جهان هرچه حق و باطل و حلال و حرام است توسط خدا تعیین می‌شود اما این عقل که همانند چراغ است، عاملی است که ما به سمت صراط درست برویم و کمک می‌کند که راه را طی کنیم و به مقصد برسیم.

دومین همایش سالانه ستاد گسترش فرهنگ دعا، با محوریت صحیفه سجادیه و تجلیل از شیخ کلینی، چهارشنبه ۲۵ بهمن‌ماه در سالن شیخ صندوق آستان حضرت عبدالعظیم(ع) برگزار شد.

آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی آملی، از مراجع تقلید طی پیامی تصویری به این همایش، به بررسی ابعاد شخصیتی و علمی شیخ کلینی پرداخت که متن پیام وی در ادامه می‌آید؛

مقدم شما اندیشمندان و بزرگوارانی که با ایراد سخنرانی یا ارائه مقاله، بر وزن علمی این همایش افزودید را گرامی می‌داریم و از ذات اقدس الهی مسئلت داریم همه کسانی‌که در مسیر اسلام و ولایت حرف می‌زنند مورد عنایت ویژه اهل بیت(ع) قرار گیرند.

مرحوم کلینی، اهل منطقه‌ای در جنوب تهران است. این بزرگوار یک روحانی بزرگ و یک مفسر عقل‌مدار بود که با عقل‌مداری، روایات اهل بیت(ع) را جمع‌آوری کرد و اگر توضیحی بر آن روایات داد بر محور عقلانیت داد. مرحوم کلینی، مقدمه‌ای دارد که در پایان آن مقدمه این جمله لطیف را یادآور شده است که محور استدلال و احتجاج، عقل است. وی عقل را یک چراغ راهنمای خوب می‌داند. البته هرکسی با عقل به مقصد نمی‌رسد چراکه هیچ کاری از خود چراغ بر نمی‌آید بلکه فقط صراط را نشان می‌دهد. عقل هم، راه و قانونگذار نیست بلکه راه را نشان می‌دهد چون قانون‌شناس است.

در جهان هرچه حق و باطل و حلال و حرام است توسط خدا تعیین می‌شود اما این عقل که همانند چراغ است، عاملی است که ما به سمت صراط درست برویم و کمک می‌کند که راه را طی کنیم و به مقصد برسیم. مرحوم کلینی، شخصا این کار را انجام داد یعنی از چراغ حمایت کرد و چراغ را به سمت صراط روشن نگه داشت. وی این شرایط را دید و به دیگران هم نشان داد لذا این جمله را در سیره زندگی همگان نمی‌یابیم که کسی بگوید قطب فرهنگی هر ملت متمدنی، عقل آن ملت است. گاهی در نوشته‌های برخی علما آمده است که بکوشید بین عقل و نقل جمع کنید. این سر جایش محفوظ است اما آنچه محتوای نقل را پیدا و بررسی می‌کند عقل است. به همین علت است که مرحوم کلینی، قطب فرهنگی یک ملت را عقل آن ملت می‌داند.

نکته دیگر اینکه ایشان بر اساس همین عقل‌مداری، تلاش کرده برخی از خطبه‌های اهل بیت(ع) را شکوفاتر نشان دهد. راز این کار، این است که از دیرباز شبهه‌ای از سوی مادیون مطرح بوده است که اگر خدایی هست و جهان را خلق کرده است این جهان از چه چیزی خلق شده است؟ اگر جهان از ماده خلق شده است پس معلوم می‌شود قبل از خدا هم موجودات و موادی وجود داشته است که بدون خدا خلق شده‌اند یا اینکه این جهان از عدم خلق شده است.

عصاره حرف این است که خدا، جهان را «من شیء» خلق کرد یا «من لا شیء» اما چون جمع نقیضین محال است این سوال تا همیشه زنده است که این جهان یا «من شیء» یا «من لا شیء» است. اگر «من شیء» باشد پس قبل از خدا هم چیزهایی در عالم وجود داشته است پس خلق جهان توسط خدا محال است. این توهمی است که از دیرباز در اذهان برخی شبهه‌زده‌ها وجود داشت.

مرحوم کلینی فرموده است که حضرت علی(ع) در خطبه‌ای که ایراد کردند به این شبهه پاسخ دادند و اگر همه جن و انس جمع شوند و در بین آنها پیامبری نباشد، هیچ دانشمند عادی نمی‌تواند مانند این خطبه حضرت علی(ع) خطبه‌ای بیاورد. بعدها حکمای دیگر همانند صدرالمتالهین پیدا شدند که گفتند این جمله شیخ کلینی، نیاز به متمم دارد چون از پیامبران عادی هم چنین کاری ساخته نیست. امیرالمؤمنین(ع) اصل تناقض را تبیین و تثبیت و مصادیق دو طرف نقیضه را مشخص کردند و فرمودند نقیض «من شیء» هم «لا من شیء» است. حال که فهمیدیم نقیض هر چیزی، رفع آن است پس نقیض «من شیء»، «من لاشیء»، نیست بلکه «لا به شیء» است یعنی خداوند عالم را از «لا من شیء» خلق کرد یعنی خلق این جهان، ابدایی و نوآوری است. لذا خداوند بدیع الاسماوات والارض است.

مرحوم کلینی فرمود قطب فرهنگی یک ملت، عقل آنهاست و اگر همه انسان‌ها در برابر این خطبه حضرت علی(ع) قرار گیرند خضوع می‌کنند. مطلب دیگری که مرحوم شیخ کلینی در جلد اول «کافی» می‌فرماید اشاره به فرق صفت ذات و صفات فعل است که نشانه‌ای از عالم بودن، حکیم بودن و تعقلی اندیشیدن ایشان است. وی می‌فرماید باید بین صفت ذات و صف فعل فرق بگذاریم. در مورد صفت ذات نمی‌توان نفی ذات کرد و گفت خداوند گاهی قادر است و گاهی نیست چراکه صفت ذات، هیچ وقت قابل سلب نیست اما صفتی که مرتبط با فعل است گاهی هست و گاهی نیست همانند اراده و خلقت. ایشان فرمود صفتی که نفی‌پذیر است مربوط به فعل و صفتی که نفی‌پذیر نیست مربوط به ذات است.

این از لطایف بیانات مرحوم شیخ کلینی است که معیاری را تعیین کرده که چیزی که به ذات برمی‌گردد ازلی و ابدی است و آنچه به فعل برمی‌گردد قابل تغییر است. این عقل‌مداری شیخ کلینی در اینگونه از موارد خودش را نشان می‌دهد بنابراین اگر ما در عظمت کار کلینی و بزرگی او و شرح کتاب او، عاقلانه اندیشه کنیم خدمتی هم به این بزرگمرد جهان اسلام کرده‌ایم.

امیدواریم نظام اسلامی تا زمان ظهور ولیعصر(عج) از هر گزندی مصون بماند.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :