كردند تا پس از مدّتى ، مسلمانان را به پيروى كامل از سردمداران طاغوت ، وادار كنند و مسلمانان نيز ناخواسته ، با پذيرشِ طاغوت ، به خداى يكتا ، شرك مى ورزند ، در حالى كه خود را مؤمن مى پندارند . مردم خوش باور ، خدا را سجده مى كنند و از فرمان دشمنِ خدا نيز اطاعت مى كنند. بدين سان ، توحيد حقيقى ، از جامعه رَخت برمى بندد . در روايتى ، امام صادق عليه السلام ، حيله بنى اميّه را چنين شناسانده است :
إنَّ بَنِي اُمَيَّةَ أطْلَقُوا لِلنّاسِ تَعلِيمَ الإيمانِ وَ لَم يُطلِقُوا تَعلِيمَ الشِّركِ ؛ لِكَى إذا حَمَلُوهُم عَلَيهِ لَم يَعرِفُوهُ .۱بنى اميّه ، تعليم ايمان را براى مردم ، آزاد گذاشتند ؛ امّا تعليم شرك را آزاد نگذاشتند تا وقتى آنان را به شرك مى كشانند ، متوجّه نشوند .
نشناختن آراى گوناگون ، سبب فرو افتادن در انديشه هاى انحرافى مى شود و مؤمنى كه انديشه هاى منحرفِ ويرانگر را نمى شناسد ، چه بسا در آرزوى ايمانى بهتر ، در گردابِ شرك ، غرق شود. پيروى از اهل بيت عليهم السلام ، تنها راه استوار ماندن در مسيرِ يكتاپرستى است.
رابطه شرك و نبرد با اهل بيت عليهم السلام
در اين عبارت از زيارت ، كسانى كه با اهل بيت عليهم السلام مبارزه مى كنند ، مشرك دانسته شده اند . تبيين شرك در اين جا ، نيازمند بازخوانى برخى از احاديث است. از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمود :
حَرْبُ عَليٍّ حَربُ اللّهِ وَ سِلْمُ عليٍّ سِلْمُ اللّهِ .۲نبرد [ با ] على ، نبرد [ با ] خداست ؛ و آشتى [ با ] على ، آشتى [ با ] خداست .
و در حديثى ديگر ـ كه در مصادر شيعه و سنّى آمده است ـ ، پيامبر صلى الله عليه و آله به امير مؤمنان عليه السلام ، فاطمه عليهاالسلام و امام حسن و امام حسين عليهماالسلامفرموده است :