۵۵.امام باقر عليه السلامـ از نامه ايشان به سَعد الخير ـ :خداوند ، از هر امّتى ، آن گاه علم كتاب [آسمانى ]را گرفت كه آنان ، خود ، آن را به دور افكندند و هنگامى دشمنشان را بر آنان فرمان روا ساخت كه ايشان ، خود ، تن به فرمان روايى او دادند . از جمله مصاديق دور افكندن كتابشان ، اين بود كه حروف [و كلمات] آن را پاس داشتند و حدود [و معانى ]آن را تحريف كردند . از اين رو ، تنها به روايت آن مى پردازند ؛ امّا پاسش نمى دارند و آن را به كار نمى بندند ، و نادانان از اين كه روايت را حفظ دارند ، خوش حال اند ؛ ليكن دانايان از اين كه به محتواى آن عمل نمى كنند ، اندوهناك اند . از ديگر مصاديق دور افكندن كتابشان ، اين بود كه متولّيان آن را كسانى قرار دادند كه آن را نمى شناسند . پس اين متولّيان ، آنها را به آبشخور هوس بُردند و به نابودى شان كشاندند و دستگيره هاى دين را تغيير دادند . سپس ، آن را براى مُشتى نادان و كودك [صفت] به ميراث نهادند .
پس اينك امّت ، به جاىِ گرفتن فرمان هاى خود از خداوند ـ تبارك و تعالى ـ ، آنها را از مردم مى گيرند و چه جايگزينى بدى كرده اند ستمگران كه ولايت مردم را به جاى ولايت [و حاكميّت] خدا گُزيده اند و پاداش مردم را به جاى پاداش خدا و خشنودى مردم را به جاى خشنودى خدا! امّت ، به چنين وضعى درآمده اند و عبادت پيشگان آنان نيز در همين گم راهى به سر مى بَرَند و مغرور و فريفته گشته اند . عبادتشان ، مايه فتنه و گم راهى آنان و پيروانشان شده است ، در حالى كه در ميان فرستادگان الهى ، درس عبرتى براى عبادت پيشگان ، وجود دارد .
۵۶.امام صادق عليه السلام :خداوند، شرم نمى كند از اين كه امّتى را كه به پيشوايى غير الهى معتقد باشند عذاب كند ، هر چند آن امّت ، نيكوكار و پَروا پيشه باشند .
4 / 2
بدگمانى به پيامبران و ترديد در برهان هاى روشن
«آيا خبرِ كسانى كه پيش از شما بودند: قوم نوح و عاد و ثمود، و آنان كه بعد از ايشان بودند [ و ] كسى جز خدا از آنان آگاهى ندارد، به شما نرسيده است؟ فرستادگانشان ، دلايل آشكار برايشان آوردند ؛ ولى آنان ، دست هايشان را [ به نشانه اعتراض ] بر دهان هايشان نهادند و گفتند: «ما به آنچه شما بدان مأموريت داريد ، كافريم و از آنچه ما را بدان مى خوانيد ، سخت در شكّيم» . پيامبرانشان گفتند: «مگر در باره خدا ، پديدآورنده آسمان ها و زمين ، ترديدى هست؟ او شما را دعوت مى كند تا پاره اى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و تا زمان معيّنى به شما مهلت دهد» . گفتند: «شما جز بشرى مانند ما نيستيد. مى خواهيد ما را از آنچه پدرانمان مى پرستيدند ، باز داريد. پس براى ما حجّتى آشكار بياوريد» . پيامبرانشان به آنان گفتند: «ما جز بشرى مثل شما نيستيم ؛ ولى خدا بر هر يك از بندگانش كه بخواهد ، منّت مى نهد و ما را نرسد كه جز به اذن خدا براى شما حجّتى بياوريم و مؤمنان ، بايد تنها بر خدا توكّل كنند» . و چرا بر خدا توكّل نكنيم ، حال آن كه ما را به راه هايمان رهبرى كرده است؟ و البته ما بر آزارى كه به ما رسانديد ، شكيبايى خواهيم كرد، و توكّل كنندگان ، بايد تنها بر خدا توكّل كنند . و كسانى كه كافر شدند، به پيامبرانشان گفتند: «شما را از سرزمين خودمان بيرون خواهيم كرد ، مگر اين كه به كيش ما بازگرديد» . پس پروردگارشان به آنان وحى كرد كه : «حتماً ستمگران را هلاك خواهيم كرد»» .