انس - صفحه 31

فصل دوم : اُنس با مردم

2 / 1

تشويق به اُنس گرفتن

۵۲.امام صادق عليه السلام :مؤمن ، خون گرم و صميمى و خوش جنس و از سرشت ما خاندان است .

۵۳.عيون أخبار الرضا عليه السلامـ به نقل از ياسر خادم ـ :امام رضا عليه السلام هر گاه فراغت مى يافت ، خَدَم و حَشَم خويش را از كوچك و بزرگ ، نزد خود ، جمع مى كرد و با آنها به سخن گفتن و خوش و بِش كردن مى پرداخت .

2 / 2

انس گرفتن زندگان و مردگان

۵۴.الكافىـ به نقل از حَبّه عُرَنى ـ :همراه امير مؤمنان عليه السلام ، به پشت [كوفه] رفتم . ايشان در [گورستان] وادى السلام ايستاد ، چنان كه گويى با مردمانى سخن مى گويد . من نيز ايستادم تا آن كه خسته شدم و نشستم ؛ امّا حوصله ام سر آمد و دوباره برخاستم و
باز از بس ايستادم ، خسته شدم و ديگر بار نشستم ، چندان كه حوصله ام سر آمد و برخاستم و ردايم را جمع كردم و گفتم: اى امير مؤمنان ! از زياد ايستادنتان ، نگران حال شما هستم . ساعتى بياساييد . آن گاه ردايم را انداختم تا بر آن بنشيند .
به من فرمود: «اى حبّه ! اين نيست ، مگر گفتگو با مؤمن يا همدمى با او» .
گفتم : اى امير مؤمنان ! آنها هم اين گونه اند؟
فرمود: «آرى . اگر برايت آشكار شود ، خواهى ديد كه گروه گروه ، گرد هم نشسته اند و با يكديگر گفتگو مى كنند» .
گفتم : جسم اند ، يا روح؟
فرمود: «روح . هر مؤمنى در هر نقطه اى از نقاط زمين بميرد ، به روح او گفته مى شود: به وادى السلام برو . آن جا قطعه اى از بهشت برين است» .

صفحه از 63