۵۳۳.الكافىـ به نقل از معلّى بن خنيس ـ :نزد امام صادق عليه السلام بودم كه محمّد بن عبد اللّه آمد و سلام كرد و رفت . امام صادق عليه السلام دلش براى او سوخت و اشكش روان شد . گفتم : مى بينم براى او كارى را مى كنى كه پيش تر نمى كردى! فرمود : «دلم براى او مى سوزد ؛ زيرا به چيزى منسوب است كه براى او نيست . در كتاب على عليه السلام نام او را نه در شمار جانشينان اين امّت ديده ام و نه در جرگه حاكمان آن» .
۵۳۴.الكافىـ به نقل از عبد الرحمان بن ابى عبد اللّه ـ :از امام صادق عليه السلام در باره حُكم جنازه هاى زنان و مردانى پرسيدم كه در كنار هم نهاده اند . فرمود : «در كتاب على عليه السلام آمده است كه جنازه مردان مقدّم مى شود» .
4 / 3 ـ 5
مُصحف فاطمه عليهاالسلام
۵۳۵.الكافىـ به نقل از ابو بصير ـ :امام صادق عليه السلام فرمود : «مصحف فاطمه، نزد ماست و آنها چه مى دانند مصحف فاطمه چيست!».
گفتم : مصحف فاطمه چيست؟
فرمود : «مصحفى است كه سه برابر قرآن شما در آن است . به خدا سوگند ، از قرآنِ شما يك حرف هم در آن نيست» .
۵۳۶.امام صادق عليه السلام :در مصحف فاطمه، چيزى از كتاب خدا نيامده است و آن كتابى است كه بر فاطمه پس از مرگ پدرش صلى الله عليه و آله القا شده است .
۵۳۷.امام صادق عليه السلامـ به وليد بن صبيح ـ :اى وليد! من در مصحف فاطمه نگريستم و براى بنى فلان، در حكومت ، بهره اى به اندازه غبار كفش نيافتم .