اهل بیت علیهم السلام 3 - صفحه 85

14 / 3

گروهى كه در زمره اهل بيت عليهم السلام به شمار آمده اند

14 / 3 ـ 1

ابو ذر

۱۳۲۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى ابو ذر! تو از ما اهل بيت هستى .

14 / 3 ـ 2

ابو عبيده

۱۳۲۲.مستطرفات السرائرـ به نقل از حمّاد ـ :همسر ابو عبيده پس از مرگ او به خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و گفت : من براى اين گريه مى كنم كه او غريب مُرد .
امام عليه السلام فرمود : «او غريب نيست . ابو عبيده، از ما اهل بيت است» .

14 / 3 ـ 3

راهب بَليخ

۱۳۲۳.المناقب، خوارزمىـ به نقل از حَبّه عُرَنى ـ :هنگامى كه على عليه السلام در محلّى به نام بَليخ، ۱ در حاشيه فرات، بار افكند ، راهبى از صومعه خود آمد و به على عليه السلام گفت : نزد ما كتابى است كه از پدرانمان به ارث برده ايم و آن را ياران عيسى بن مريم عليه السلام نوشته اند . آيا آن را بر شما عرضه بدارم؟
على عليه السلام فرمود : «آرى . آن چيست؟» .
راهب گفت :
به نام خداوند بخشاينده مهربان. خداوندى كه حُكم كرد و نوشت كه در ميان درس ناخواندگان ، پيامبرى از خود آنان، بر خواهد انگيخت تا ايشان را كتاب و حكمت بياموزد و به راه خدا ره نمون گردد ؛ پيامبرى كه نه درشت خوى است و نه خشن ، و در كوچه و بازار ، هياهو به راه نمى اندازد و بدى را با بدى ، پاسخ نمى دهد ؛ بلكه مى بخشد و گذشت مى كند . امّت او، ستايندگانى هستند كه خدا را در هر بلندى اى و در هر فراز و نشيبى مى ستايند و زبانشان به تهليل و تكبير ، گوياست و خداوند ، آن پيامبر را بر هر كه با او به دشمنى برخيزد ، پيروز مى گرداند .
پس از درگذشت او، امّتش [براى مدّتى ]دچار اختلاف مى شوند و سپس دوباره متّحد مى گردند و تا زمانى كه خدا بخواهد ، اين اتّحاد مى پايد . آن گاه مردى از امّت او از كرانه اين رود مى گذرد ، در حالى كه به معروف (نيكى) فرا مى خواند و از منكر (زشتى) باز مى دارد ، مطابق حق، داورى مى كند و در حُكم ، كوتاه نمى آيد . دنيا در نظر او بى ارزش تر از خاكسترى است كه در يك روز طوفانى ، باد، آن را پراكنده مى سازد و مرگ برايش گواراتر از آبى است كه تشنه كامان مى نوشند . در خلوت ، از خدا مى ترسد و در آشكار ، به خاطر او خيرخواهى مى كند و اندرز مى دهد و در راه خدا از سرزنش هيچ سرزنشگرى نمى هراسد. پس هر فردى از مردم اين شهرها، آن پيامبر را درك كند و به او ايمان آورد ، پاداشش خشنودى من و بهشت است و هر كه آن بنده صالح را ببيند ، بايد يارى اش كند ؛ زيرا كشته شدن در ركاب او ، شهادت است . آن گاه راهب به على عليه السلام گفت : من نيز همراه تو مى آيم و از تو جدا نمى شوم تا هر آنچه براى تو پيش مى آيد ، براى من نيز پيش آيد .
على عليه السلام گريست و فرمود : «سپاس ، خدايى را كه مرا فراموش نكرد! سپاس ، پروردگارى را كه مرا نزد خود در شمار نيكان قرار داد!» .
راهب ، همراه على عليه السلام به راه افتاد .
گفته اند كه : وى چاشت و شام خود را با امير مؤمنان مى خورد تا اين كه در صفّين كشته شد . هنگامى كه مردم در صدد بر آمدند كشتگان خود را دفن كنند ، امير مؤمنان عليه السلام فرمود : «او را پيدا كنيد» .
چون جسدش را يافتند ، على عليه السلام بر وى نماز خواند و به خاكش سپرد و فرمود : «اين مرد، از ما خاندان است» و چندين بار برايش آمرزش طلبيد .

1.بليخ ، اسم رودخانه اى است در رقّه كه آب هاى چشمه هايى در آن مى ريزد ... و آن نقطه اى كه از زير درّه مسلمة بن عبد الملك بيرون مى آيد ، بليخ نام دارد .

صفحه از 116