اَبدال، اَوتاد، اَقطاب - صفحه 4

اشخاصى اطلاق گردند ، ظرفيت پذيرش بارِ معنايى مثبت را نيز دارند . به هر حال ، در رواياتى كه در اين بخش خواهد آمد و همچنين در اصطلاح صوفيه ، اين واژه ها ، داراى مفهوم مثبتِ فرهنگى هستند و به كسانى اطلاق مى گردند كه نقش فرهنگى ويژه اى را در عالَم ، ايفا مى نمايند ؛ ليكن اثبات اين ادّعا ، نياز به احراز سند و دلالت اين روايات دارد . براى ارزيابى رواياتى كه بدانها اشاره شد ، ابتدا اجمالاً به مفهوم اين واژه ها از نگاه متصوّفه مى پردازيم :

اَبدال ، اَوتاد واَقطاب ، در اصطلاح متصوّفه

در اصطلاح اهل تصوّف ، اين الفاظ ، معانى نزديك به هم و مشابهى دارند . در تعريف «ابدال» ، گفته شده كه : «آنها ، عدّه مُعيّنى از مردان خدا هستند كه جهان ، به وجود آنها برپاست و هيچ گاه از وجود آنها ، خالى نمى شود» . همين معنا ، در تعريف اوتاد نيز آمده است .
در دائرة المعارف بزرگ اسلامى ، آمده :
تقريبا در تمام آثار عرفانى ، تعداد ابدال را هفت يا چهل نفر ذكر كرده اند . هُجْويرى ، تعداد ابدال را چهل نفر مى داند و در سلسله مراتب اوليا ، آنان را در مرتبه پنجم مى نشانَد . سلسله مزبور به اين صورت است : قُطب يا غوث : يك نفر ، نقبا : سه نفر ، اوتاد : چهار نفر ، ابرار : هفت نفر ، ابدال : چهل نفر ، اخيار : سيصد نفر .
عبد الرحمان جامى نيز همان بيان هُجْويرى را در باره خصوصيات و تعداد و مرتبه ابدال ، تكرار كرده است .
ابن عربى ، از اَبدالِ هفتگانه و چهل گانه ، سخن رانده است ، اگر چه به گفته او ، گاه نقباى دوازده گانه را نيز ابدال خوانده اند . تأكيد ابن عربى ، بيشتر بر ابدالِ هفتگانه است و معتقد است كه آنان ، به ترتيب بر قدم ابراهيم ، موسى ، هارون ، ادريس ،

صفحه از 40