زندگی نامه امام رضا علیه السلام - صفحه 29

مسئله كاملاً سياسى و امنيتى است. بنا بر اين ، طبيعى است كه دلائل آن و لايه‏هاى زيرينِ اهداف طرح يا طرّاحان آن به روشنى مشخّص نباشد ، بويژه آن كه قرن‏ها از تاريخ اين رخداد ، گذشته و اسناد باقى مانده ، بسيار محدود است.
خوش‏بختانه برخى از رخدادها و مسلّمات تاريخى وجود دارد كه مى‏تواند در تحليل صحيح، به شايستگى به ما كمك نمايد. براى نمونه، دشمنى‏هاى خونين و هميشگى عبّاسيان با علويان است كه در به شهادت رساندن سادات و حتّى هم‏پيمانان خويش ، نظير سادات حسنى ، از هيچ جنايتى فروگذار نكردند. افزون بر اين ، جريان كشتن امين توسّط مأمون، تنها به جهت حكومتدارى، مورّخانِ منصف را از هر گونه نگاه خوش‏بينانه به مأمون در مسئله ولايت‏عهدى باز مى‏دارد. از اين رو ، همواره جمعى از دانشمندان شيعه بر اين باور بوده‏اند كه مأمون در تصميم به اعطاى خلافت و يا ولايت‏عهدى ، نيّت صادقانه‏اى نداشته و اين كار ، تنها يك حقّه سياسى در امر كشوردارى بوده است.۱

3 . ارزيابى ديدگاه‏هاى مختلف در باره انگيزه ولايت‏عهدى امام رضا عليه السلام

منابع روايى و تاريخى نيز در تبيين مسئله ولايت‏عهدى، داراى تشويش است. اين تشويش‏ها سبب شده كه ديدگاه‏هاى گوناگونى در اين زمينه وجود داشته باشد.
چرايى پيشنهاد ولايت‏عهدى را بسيارى از متفكّران بررسى كرده‏اند و گاه تا ده انگيزه بر شمرده‏اند.۲ به نظر مى رسد كه بر اساس متون روايى، مهم‏ترين انگيزه‏هاى

1.ر . ك : حياة الإمام الرضا عليه السلام ، قرشى : ج ۲ ص ۲۸۲ ، حياة الإمام الرضا عليه السلام ، جعفر مرتضى عاملى : ص ۴۴۲ ، تحليلى از زندگانى امام رضا عليه السلام ، محمّد جواد فضل اللَّه : ص ۹۸ .

2.يكى از محقّقان ، ده انگيزه مأمون را كه در منابع آمده ، اين گونه شماره كرده است: اعتقاد مأمون به اعلم و افضل و اورع و اتقى بودن امام، وفاى مأمون به نذرى كه پيش‏تر كرده بود، تشيّع مأمون، راحت نمودن خود از مشكلات حكومتدارى، برقرارى محبّت و دوستى بين بنى عبّاس و بنى اميّه، بد جلوه دادن شخصيت امام عليه السلام در نگاه عموم، مقابله با شيوع انديشه اسماعيليه، انتقام از بنى عبّاس به جهت تكيه نمودن به امين و تحقير مأمون، مقابله با قيام‏هاى علويان و تأمين مصالح حكومت عبّاسى (الإمام الرضا عند أهل السنة : ص ۱۸۱) . مرحوم محمّد باقر شريف القرشى نيز هفت انگيزه را بيان داشته كه عبارت‏اند از : تقويت حكومت عبّاسى به زعامت مأمون در قبال طرفداران امين در جهان اسلام، تغيير افكار عمومى در مخالفت و ضدّيت با حكومت عبّاسى، جلب محبت لشكريان و سربازان (چه اين كه بسيارى از آنها علاقه‏مند به امام رضا عليه السلام بوده‏اند) ، فرو نشاندن قيام‏هايى كه با نام دعوت به «الرضا من آل محمّد» انجام مى‏شد، مشروعيت‏بخشى به حكومت مأمون و غير ظالم دانستن حكومتش بر خلاف پدرش، شناسايى عناصر شيعه، ترويج اين ديدگاه كه امام عليه السلام از زاهدان نيست (حياة الإمام الرضا عليه السلام ، قرشى : ج ۲ ص ۲۸۲) .

صفحه از 46