نقش امام رضا(ع) در رواج علم حدیث
بازخوانی زندگانی امام علی بن موسی الرضا(ع) از ابتدا تا شهادت دارای نکات بسیار ارزشمند و آموزنده است. مدت نسبتاً طولانی امامت امام از یک سو و شکلگیری جریانات انحرافی و رخدادهای سیاسی از سوی دیگر، زندگی ایشان را از زندگی دیگر امامان ممتاز ساخته است.
سی و پنج سال از عمر پر برکت علیبن موسی الرضا سپری شده بود که به سوگ پدر نشست و از همان سال(۱۸۳ق) عهده دار امامت شیعه شد. شیعیان تا سال ۲۰۳ ق که آن حضرت در طوس به شهادت رسید از امامت ایشان برخوردار بودند.
رخدادهای مهم عصر امام رضا(ع)
رخدادهای مهمی در عصر امام رضا(ع) به وقوع پیوست که بر تعداد و گونههای روایی آن امام تأثیر مستقیم داشت. این رخدادها را میتوان در عناوینی همچون «گسترش اندیشه کلامی» و «فتنه واقفیه» خلاصه کرد.
۱. گسترش اندیشه کلامی
اندیشههای کلامی گوناگونی در نیمه دوم قرن دوم هجری در جامعه علمی و دینی آن روز پدیدار شد. آزادی نسبی در واگویی اندیشهها و مناظرات درون دینی و برون دینی روز به روز توسعه مییافت. به گونهای که برخی محافل در بغداد و خراسان تنها برای مناظره شکل میگرفت.
عالمان رسمی که تنها بخشی از روایات نبوی را با واسطههای نامطمئن در اختیار داشتند، توانایی پاسخگویی به شبهات و پرسشهای جدید را نداشتند. چه اینکه بخشی از شبهات وارداتی اساساً عقلی بود و تنها با نقل روایات قابل پاسخ نبود. اما متکلمان شیعی که همواره توفیق بهرهبرداری از سرچشمه زلال معرفت را داشتند از وضعیت بسیار مطلوب تری برخوردار بودند. آن حضرت پاسخگوی سؤالات متکلمان مسلمان و غیر مسلمان بودند. از این رو تعداد روایات کلامی امام رضا(ع) به نسبت حجم صفحات بیش از دیگر گونههای روایتی ایشان است. حتی به نظر میرسد به نسبت دیگر معصومان نیز مباحث کلامی امام درآثار باقی مانده از ایشان بیشتر باشد. به جرأت میتوان گفت اگر صادقین علیهما السلام در عصر خویش پایههای بنیادی فقه را استوار ساختند، در این دوره امام رضا علیه السلام بنیاد کلام شیعی و بویژه مسئله امامت را بیش از پیش مستحکم ساختند. مباحث اعتقادی که در این دوره در جامعه نمود بیشتری داشت و امام درباره آن سخن گفتهاند عبارتند از: توحید (اوصاف خدا،رؤیت خدا،جسمانیت، قضا وقدر، جبر و تفویض) ، نبوت (معرفی و پیراستن انبیا از خطا وگناه) و امامت (تقریباً تمام مباحث مربوط)
۲. فتنه واقفیه
آغاز امامت امام رضا(ع) با فتنه واقفیه همراه بود. توقف در امامت امام هفتم(ع) و تأسیس یک فرقه منحرف در شیعه شبهات جدیدی را در مسئله امامت در مجموعههای درون مذهبی شیعه ایجاد کرد و چیزی نگذشت که این شبهات به بیرون تراوش نمود. علنی شدن شبهات و سؤالات از سویی و ایجاد انحراف از جانب وکیلان و نمایندگان امام کاظم(ع) از سوی دیگر سبب شد که زمینه برای تبیین مسائل امامت بیش از پیش فراهم آید. بنابراین در این دوره مباحث مربوط به امامت بسیار پر رنگ و به صورت علنی از زبان امام رضا علیه السلام صادر شد. اینگونه مباحث در دوره ولایتعهدی امام بروز بیشتری داشت.
تلاش های حدیثی امام رضا(ع)
۱.تأکید بر نشر احادیث اهل بیت (ع)
با توجه به گسترش حلقههای حدیثی عامه و گروههای کلامی منحرف در این دوران، امام رضا(ع) شیعه را به دقت در اخذ حدیث توصیه میکردند که مبادا آنان آن چه را قصه پردازانِ راوی نما (قُصَّاصُ مُخَالِفِینَا) ویا متکلمان دور از مکتب اهلبیت (ع) میگویند، برگیرند چه اینکه آنان سفهاء هستند. امام به شاگرد همراهش اباصلت هروی میفرمود: رَحِمَالله عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا. و اباصلت که خود علاقهمند به زنده نگه داشتن امر ولایت است از چگونگی این مهم میپرسد و میشنود که: یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا. این سخن گرانمایه برای تشویق پیروان اهل بیت(ع)، به حدیث آموزی و گسترش معارف ایشان، بسیار روشن و تابناک است. بویژه آنکه در ادامه امام به اباصلت میگوید علم را باید از علما اخذ کرد و در تعریف علما میفرماید: هُمْ عُلَمَاءُ آلِ مُحَمَّد الَّذِینَ فَرَضَالله طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبَ مَوَدَّتَهُمْ.
۲. حلقههای حدیثی
برپایی حلقههای متعدد حدیثی توسط اندیشمندان شیعی و در رأس آن امام علی بن موسی الرضا از ویژگیهای این دوران است. علیرغم حرکت انحرافی واقفیان، ولطمه به هویت و همبستگی شیعیان گزارشهای متعددی حاکی از مراجعات گسترده در این زمان به امام است.
جلساتی را امام رضا در سال (۱۹۴ ق)، در مدینه تشکیل میدادند و در آن روایاتی را به صورت مسند از پیامبر خدا روایت میکردند. حاصل این جلسات کتاب صحیفه الرضا شد که احمد بن عامر طائی آن را روایت کرده است. حضور گسترده مردم هم در مدینه وهم در خراسان به کرات گزارش شده است. احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی وقتی جلسه امام درباره عید غدیر را در مدینه توصیف میکند، میگوید: کُنَّا عِنْدَ الرِّضَا وَ الْمَجْلِسُ غَاصٌّ بِأَهْلِهِ فَتَذَاکَرُوا یَوْمَ الْغَدِیرِ فَأَنْکَرَهُ بَعْضُ النَّاسِ... این گزارش بیانگر حضور پر شور افراد گوناگون و حتی مخالف در جلسه حدیث امام است آنگاه امام احادیثی را بیان میکند که راوی میگوید بزنطی بیش از پنجاه بار این روایت را در جلسات مختلف روایت کرد. در خراسان نیز این جمعیت نه تنها کاسته نشد بلکه فزونی یافت. در جلسات مأمون که امام حضور داشتند دقیقاً همین اصطلاح الْمَجْلِسُ غَاصٌّ بِأَهْلِهِ به کار رفته و حتی در مواردی تعداد حضار نیز گزارش شده است: « کان علی بن موسى الرضا بمدینه مرو و معه ثلاث مائه و ستون رجلا من شیعته من بلاد شتى.»
۳. جلسات مناظره
احتجاجات بسیاری از امام هشتم گزارش شده که بیشتر آنها در مسئله توحید وسپس امامت است.مناظره امام با زنادقه، احتجاج با افرادی همچون سلیمان مروزی، عالمان مسلمان ،بحثهای طرفینی با طرفداران اندیشه معتزله، مرجئه، مفسران اهل سنت و یا ثنویه ونظیر این موارد بسیار گزارش شده است. طبرسی در احتجاج ۳۸ مناظره، از امام هشتم گزارش کرده است. در میان جلسات مناظره امام دو جلسه بسیار تابناکتر از دیگران مینمایاند. نخست؛ بحثی طولانی با مأمون درباره پیامبران و عصمت آنها است. زیبایی این جلسه آن است که امام تنها با استناد به آیات قرآن به او پاسخ میدهد. این مباحثه صریح، دوجانبه و طولانی است و در پایان مأمون نمیتواند اعجاب خود را مخفی کند و در اثنا جلسه نیز مأمون بارها به زبان این سخن را جاری میکند که:ُ أَشْهَدُ أَنَّکَ ابْنُ رَسُولِالله حَقّا.
دومین جلسه مشهور امام رضا، جلسه مناظره بزرگان واندیشمندان ادیان گوناگون با آن حضرت در دربار مأمون و در حضور وی بوده است. این جلسه طولانی که به دعوت و درخواست خلیفه سامان یافته بود با بزرگان نصارا (جاثلیق)، یهود (رأس الجالوت)، صابئین، زرتشت، قسطاس رومی و جمعی از متکلمان بوده است. امام تنها با استناد به کتابهای خود ایشان نظیر انجیل و تورات با ایشان بحث و آنان را مجاب ساخت.
نویسنده: حجتالاسلام والمسلمین مهدی غلامعلی