شناخت نامه كسانى كه مورد نفرين اهل بیت(ع) قرار گرفته اند - صفحه 27

مستعين ، خود را در آغاز سال 254 ق ، خلع كرد و در همين سال مُرد . او نسبت به امام عسكرى عليه السلام سختگير بود . روايت شده است كه هثيم بن سبّابه و محمّد بن عبد اللّه ـ كه از شيعيان امام عسكرى عليه السلام بودند ـ چون از تصميم مستعين درباره انتقال دادن امام عسكرى عليه السلام به كوفه مطّلع شدند ، پريشان گشتند و به ايشان نوشتند : خداوند ، ما را فداى تو كند! به ما خبرى رسيده است كه ما را نگران و غمناك و بى طاقت كرده است . امام عليه السلام در جوابشان نوشت كه تا سه روز ديگر ، در كار شما ، گشايش حاصل خواهد شد .

ر . ك : الوافى بالوفيات : ج 8 ص 61 ، إثبات الوصيّة : ص 209.

مَصقَلَة بن هُبَيره

مَصقَلَة بن هُبَيره شيبانى، از ياران امام على عليه السلام و نماينده ابن عبّاس و حاكم اردشير درّه بود . بنا بر اين، كارگزارِ غير مستقيم امام عليه السلام بوده است. در سال 38 ق، هنگامى كه مِعقَل بن قيس ، بر شورشيان مرتد بنى ناجيه ، پيروز شد و آنها را به اسارت گرفت ، مَصقَله با پول بيت المال اسيران را خريد و آزاد كرد و بعد هم نتوانست پول آن را به بيت المال برگرداند. علاوه بر اين، او از اموال بيت المال به نزديكان و خويشاوندانش بذل و بخشش مى كرد و آنچه را هم بر عهده آنان بود ، مى بخشود. لذا، امام على عليه السلام او را فرا خواند و نسبت به دخل و تصرّف نامشروع در بيت المال مسلمانان و تلف كردن دارايى ها از او انتقاد كرد و فرمان داد تا اموالى را كه براى آزاد كردن اسيران از بيت المال برداشته است ، باز گردانَد . اين برخورد ، بر مَصقَله گران آمد؛ زيرا قبلاً داد و دهش هاى عثمان از بيت المال را ديده بود و گمان نمى كرد كه امام عليه السلام با او چنين شديد برخورد كند ؛ بلكه انتظار عفوِ امام عليه السلام را داشت ؛ امّا چون به آرزويش نرسيد ، فرار كرد و به معاويه پيوست. امام عليه السلام درباره او فرمود: «رفتارى آقامَنِشانه كرد و فرارى برده وار!» .
مَصقَله ، در حكومت معاويه . عهده دار مناصبى شد و زمانى كه معاويه خواست حِجر بن عدى را بُكشد، عليه او شهادت داد .

رجال الطوسى : ص 83 ش 831 ، دانش نامه اميرالمؤمنين : ج 12 ص 328 ـ 333.

صفحه از 32