رشد وارونه اسناد - صفحه 35

[نهایتاً] به این جمع‌بندی رسیدند که عالمان مسلمان در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری کوشیدند تا با سرمایه‌گذاری در احادیث فقهی پیامبر اسلام[ صلی الله علیه و آله ] با صلاحیت بیشتری این تکثر تعبیری را حل کنند.۱ این مرحله انتقال مرتبط شده است با محمد بن ادریس شافعی (م 204 ق) که [کتاب] «رساله» معروفش تلاش او را برای شناساندن اصل سنت معتبر، آن هم صرفاً با احادیث نبوی، مستند می‌‌سازد.۲
همان طور که شاخت بیان کرد این حرکت [یا انتقال] از سنّت جامعه به سنّت پیامبر[ صلی الله علیه و آله ] به چشم‌انداز شایع تاریخ فقهی صدر اسلام بدل گشت. حتی یکی از پر هیاهوترین نقادان شاخت، یعنی وائل حلّاق، قبول دارد که حدوداً پیش از 214 ق (830 م) بود که «صلاحیت کامل برای تعیین فقه از دست مسلمانان به دست خدا و رسولش منتقل شد».۳ شافعی، نقطه اوج این فرآیند را نشان داد. «حذف نقش روایات صحابه از طرح‌ریزی فقه به دست محمد بن ادریس شافعی تکمیل شد که او پیوسته و منظم بر این امر پای می‌فشرد که قرآن و سنّت پیامبر[ صلی الله علیه و آله ] تنها منابع فقه هستند» ۴. کریستوفر ملچرت، با تکیه بر تشریک مساعی

1.. ر.ک: مطالعات اسلامی، ایگناس گُلدتسیهر [گلدزیهر]، ویرایش و ترجمه: اس. ام. اشترن _ سی. آر. باربِر، شیکاگو: آلدین آثِرتُن، ۱۹۷۱، ج۲، ص۷۶ به بعد. برای بررسی حالت عرضه حدیث اولیه اسلامی و مسئلۀ وثاقت، ر.ک: ریشه‌های فقه اسلامی، فقه مکی پیش از مذاهب قدیمی، هارالد موتسکی، ترجمه: ماریون اچ کاتس، لیدن: بریل، ۲۰۰۲، ص۱_ ۴۹؛ «بررسی تاریخ گذاری احادیث اسلامی»، هارالد موتسکی، نشریۀ عربیکا ۵۲، شماره ۲ (۲۰۰۵)، ص۲۰۴ _ ۲۵۳؛ گزارش‌های سرچشمه‌های اسلامی: نقطه‌های آغازین تألیفات اسلامی، فرد ام دانر، پرینستون: انتشارات داروین، ۱۹۹۸، ص۱ _ ۲۵؛ «حدیث مرده: جوزف شاخت و ریشه‌های عمل عامه‌پسند»، ز ِئف ماگهن، نشریۀ قانون و جامعه اسلامی ۱۰، شماره ۳ (۲۰۰۳)، ص۲۷۶ _ ۳۴۷. Ignaz Goldziher, Muslim Studies, ed. and trans. S.M. Stern and C.R. Barber (Chicago: Aldine Atherton, ۱۹۷۱), ۲:۷۶ ff. Harald Motzki, The Origins of Islamic Jurisprudence: Meccan Fiqh before the Classical Schools, trans. Marion H. Katz (Leiden: Brill, ۲۰۰۲), ۱-۴۹; idem, “Dating Muslim Traditions: a Survey,” Arabica ۵۲, no. ۲ (۲۰۰۵): ۲۰۴-۵۳; Fred M. Donner, Narratives of Islamic Origins: The Beginnings of Islamic Historical Writing (Princeton: Darwin Press, ۱۹۹۸), ۱-۲۵; Ze’ev Maghen, “Dead Tradition: Joseph Schacht and the Origins of ‘Popular Practice,’” Islamic Law and Society ۱۰, no. ۳ (۲۰۰۳): ۲۷۶-۳۴۷.

2.. ریشه‌های فقه محمّدی، جوزف شاخت، آکسفورد: انتشارات کلارِندون، ۱۹۷۵، ص۱۳. برای مباحث اندیشۀ شاخت، ر.ک: ریشه‌های فقه اسلامی، موتسکی، ص۱۸ به بعد. Joseph Schacht, The Origins of Muhammadan Jurisprudence (Oxford: Clarendon Press, ۱۹۷۵), ۱۳. Motzki, The Origins of Islamic Jurisprudence, ۱۸ ff.

3.. «موثّق بودن اجماع اهل سنت»، وائل ب. حلاق، نشریه بین المللی مطالعات خاورمیانه ۱۸، ۱۹۸۶، ص۴۳۱؛ تاریخ اصول فقه اسلامی، وائل ب. حلاق، کیمبریج: انتشارات دانشگاه کیمبریج، ۱۹۹۷، ص۱۷. Wael B. Hallaq, “The Authoritativeness of Sunni Consensus,” International Journal of Middle East Studies ۱۸ (۱۹۸۶): ۴۳۱; idem, A History of Islamic Legal Theories (Cambridge: Cambridge University Press, ۱۹۹۷), ۱۷.

4.تاریخ اصول فقه اسلامی، حلاق، ص۱۸

صفحه از 80