(یأَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذلِك...)۱ .
این آیه مسئله حجاب را مطرح میکند و با توجه به اینکه فضل الله قرآن را کتاب زندگی میداند به مسائلی که امروز مطرح است، میپردازد. دیدگاه معترضین بخصوص در محلی که ایشان زندگی میکند را مطرح کرده است، به عنوان مثال از طرف صهیونیسمها شبهاتی مطرح میشود که اسلام را زیر سوال میبرد. مثلاً آنها میگویند اسلام به دنبال کار کردن شخصیت زن است، اسلام را متهم به زیاده روی در امر پوشش میکنند و میگویند با وجود اینکه خداوند زیبایی را آفرید، اما اسلام با محرومیت باعث ایجاد عقدههای روانی میشود. و میگویند عفت زمانی ارزش دارد که موجب عدم انحراف و در عین حال برانگیختن غریزه شود، در حالی که اسلام عفت را فرار از غریزه معنا کرده است. و حجاب باعث سرکوفت شدن غرایز میشود و با حجاب، مردان حریصتر میشوند ۲.
مؤلف با یک نگرش اجتماعی و تربیتی، آیه را مطابق با فرهنگ زمانه بیان کرده تا نسل نو ظهور، تحصیل کرده و روشن فکر بتوانند با فرهنگ اسلام آشنا شود، و به وجوه بلاغت قرآن پی ببرند. او مینویسد که اسلام نه تنها شخصیت زن را درهم نمیشکند، بلکه بر حالت طبیعی و انسانی او تأکید میکند. میتوان نتیجه گرفت که ایشان به خوبی از آیات قرآن بهره گرفته، و نکات مهمی را در مسئله حجاب مطرح کرده اند؛ از جمله به پوشش شرعی اشاره کردند و به این آیه استناد میکنند:
(وَ لا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها...)۳.
او بیان میکند که منظور آیه، اظهار نکردن موضعهای زینت است. او آیه را با توجه به دغدغههایی که در بین فقها مطرح است تفسیر کرده است. مثلاً به چگونگی حکم فردی که چشمش را سرمه میکشد و یا حنا به انگشتان میکند و لباس بدن نما میپوشد، اشاره میکند.
ایشان فقط به ظاهر آیه توجه نمیکند بلکه به بطن آن نیز توجه دارد و حجاب را تنها به معنای پوشاندن نمیگیرد بلکه میگوید: حجاب نوعی خود آرایی نکردن است. برای گفته خود استناد به آیه (وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ الْأُولى)۴ میکند.
در این راستا ایشان به عقیده بسیاری از مخالفین که به این آیه استناد میکنند که خداوند فرموده: «وَ قَرْنَ فِی بُیوتِكُن» زن نباید در اجتماع باشد، و مشغول فعالیتهای سیاسی و اجتماعی شود، چنین پاسخ میدهد: این افرد به قسمت دوم آیه توجه نکردهاند؛ قرآن فرموده زنان به شیوه جاهلیت از خانه خارج نشوند، نه اینکه اصلاً خارج نشوند ۵. براین اساس نویسنده در نقد و بررسی برخی دیدگاههای مفسران که فقط ظاهر آیات را معیار قرار میدهند، پرداخته است.
او در ادامه بیان میکند که اسلام میخواهد زن با لباسی مناسب از منزل خارج شود و در جامعه به گونهای باشد که شأن زن بودنش را رعایت کند. عفت یکی از مباحث تجربه است. انسان منشأ تربیت است و این تربیت است که ما را از سقوط نجات میدهد. اسلام میخواهد بین عفاف و نگاه کردن یک ارتباط برقرار کند. و در جامعهای که مرد و زن زندگی میکنند یک رابطه متوازن ایجاد کند. در نهایت ایشان حجاب اسلامی را فریضهای دینی میداند و آن را یک نماد و شعار نمیداند ۶.
لذا با توجه به تفسیر ایشان در این آیه، روشن است که قرآن به مسائل اجتماعی با زبانی رسا پرداخته است که با توجه به نیاز و تقاضاهای زمان نیاز به استنباط دارد.
بر این اساس، به طور قطع مسلم است آراء مفسری که در فضایی ساکن و بیتحرک به تفسیر میپردازد با اندیشههای مفسری چون فضل الله که در موقعیت بحرانی لبنان بسر میبرد و مخالفین به دنبال ایراد گرفتن از اسلام و براندازی حکومت هستند، بسیار متفاوت است. از این رو به دید مفسرین دیگر در این آیه پرداخته میشود تا روشن شود نویسنده با چه نگرشی به تفسیر آیات میپردازد.
در تفسیر «المنیر» ذیل آیه (احزاب/159) ابتدا به مفردات آن میپردازد. در گام بعدی سبب نزول آیه را بیان میکند در قسمت «تفسیر و بیان» به توضیح و تفسیر آیه و احکام آن و نیز فلسفه اینکه چرا زنان باید چادر بپوشند پرداخته است؛ البته به همین اندازه اکتفا میکند ۷. علامه طباطبایی به طور مفصل بحث را توضیح میدهد و بیان میکند پوشیدگی نشان میدهد که فرد مسلمان است یا غیر مسلمان، و در نهایت به روایات تمسک میجوید ۸. در تفسیر من هدی القرآن مؤلف ابتدا معنای واژهها را بیان میکند. رهنمودهایی از آیه را میگوید در گام بعدی به شرح آن میپردازد، و احکام را بیان کرده، حدود شرعی آن را نیز شرح میدهد ۹. در اطیب البیان ابتدا با یک روایت شروع به تفسیر میکند، سپس به توضیح آن میپردازد و آیههایی که تفسیرش مشکل نباشد را تفسیر نمیکند، و میگوید تفسیر آن واضح است ۱۰.
لذا با مقایسهای بین نگرش مفسرین ذکر شده میتوان به این نتیجه رسید که دغدغه نویسنده در این تفسیر مسائل اجتماعی روز میباشد، و درصدد این است که آیات را با توجه به نیازهای حاضر تفسیر کند.۱۱با توجه به آنچه مختصراً بیان شد، میتوان نتیجه گرفت که دید مفسر یک دید واقع گرایانه و اجتماعی است، و به دنبال آن نیست که تنها به تفسیر اجمالی، فضای نزول، اعراب کلمات و روایات بیان شده ذیل آیات اشاره کند، بلکه به طور اجتهادی و با استفاده از عقل، به موضوعاتی که در جامعه امروزی مطرح است، میپردازد. زیرا قرآن را کتاب زندگی میداند.
1.احزاب / ۵۹
2.فضل الله، پیشین، ج۱۶، صص ۲۹۳ _ ۲۸۹
3.نور / ۳۱
4.احزاب / ۳۳
5.فضل الله، پیشین، ج۱۸، ص۲۹۸
6.فضل الله، پیشین، ج۱۶، ص۲
7.زحیلی، وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة والشریعة والمنهج، ج۱۲، ص۱۰۶
8.طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۵۵
9.مدرسی، محمدتقی، من هدی القرآن، ج۱۰، ص۳۸۷
10.طیب، اطیب البیان، پیشین، ج۹، ص۵۲۱
11.. به علت جلوگیری از اطناب از ذکر آوردن نمونههای دیگر خوداری میشود، برای آشنا شدن با نگرش نویسنده میتوان به تفسیر ایشان بخصوص آیات اجتماعی مراجعه کرد. از جمله آیات مورد نظر ؛ نساء/۱۴۱، ۳،شوری/۳۸، آل عمران/۱۵۹.