روش‌شناسي «تفسير من وحي القرآن» - صفحه 111

رویکرد اجتماعی۱

جامعه انسانی و اندیشه بشری همواره در توسعه و تکامل روز افزون است. و هر روز از مجهولات انسان کاسته می‌شود. مسائلی چون قضا و قدر، روابط اجتماعی، حقوق متقابل و .... مسائلی بوده‌اند که همواره فکر آدمی بدان مشغول‌ بوده و از دین خواسته تا نگرانی او را در این‌گونه مسائل برطرف سازد. صاحب تفسیر من وحی نیز با این دید که قرآن مسلماً به پرسش‌های فراوانی پاسخ خواهد داد، به تفسیر قرآن پرداخته است. به عنوان مثال در ذیل این آیه می‌فرماید:
(لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِه‏ ِيحَْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ إِنَّ اللهَ لَا يُغَيرُِّ مَا بِقَوْمٍ حَتىَ‏ يُغَيرُِّواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَ إِذَا أَرَادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَال)۲ .
نویسنده در تفسیر خود اصلاً به دنبال آوردن روایات نیست، تا بخواهد با توجه به گفته‌های معصومین علیهم السلام به نتیجه‌ای برسد، بلکه به صورت اجتهادی به نکاتی از آیات اشاره می‌کند. تفسیر او سرشار از نکات و مسائل مربوط به زندگی است. در ذیل آیه‌ای که گذشت، بیان می‌کند خداوند برای انسان عوامل و عناصری قرارداده که تمام جوانب انسان را احاطه می‌کند؛ این سنت الهی است که خداوند عناصری چون حمایت و دفاع را در نفسش قرار داده است تا انسان احساس نگرانی و ضایع شدن در مقابل خطرات را نداشته باشد. ایشان بر این عقیده است که تغییر اجتماعی در گرو تغییر درونی است. می‌گوید انسان با فعل و اراده خود به سوی تنوع حرکت می‌کند. به تعبیر دیگر این اصل قرآنی، یکی از مهم‌ترین برنامه‌های اجتماعی اسلام را بیان می‌کند پس انسان سازنده شرایط است. مفسر در تفسیر این آیه می‌خواهد به این پرسش پاسخ دهد که سرنوشت براساس جبر است یا اختیار؟ او به دنبال بیان این نکته است که مقدرات، قبل از هر چیز و هر کس در دست خود انسان است. لذا می‌بینیم قرآن کریم در محدوده ویژگی‌های تاریخی مورد نزولش از حرکت باز نمی‌ماند بلکه امتداد می‌یابد تا تمامی نمونه‌های زنده را در بستر زمان فرا گیرد ۳.
در این رویکرد، مفسر به پرسش‌هایی که در مورد انسان مطرح می‌شود پاسخ می‌دهد. نگرش فضل الله با توجه به این که در یک شرایط بحرانی قرار دارد، نسبت به دیگر مفسران که با همین رویکرد به تفسیر پرداخته متفاوت است.
به عنوان مثال: ابن عاشور در ابتدا ترکیب جملات و نقش کلمات را بیان می‌کند و سپس به آیه دیگر استناد می‌کند و در همین حد در مورد آیه سخن می‌گوید ۴.
نویسنده دیگری در تفسیر این آیه، نخست در قسمت نکته‌ها، ادبیات و قواعد کلمات را بیان می‌کند و می‌گوید مراد از«امر الله» هر عذاب الهی نیست؛ در روایات نیز به این امر اشاره شده؛ اما روایات را نمی‌آورد و در نهایت پیام‌هایی که از این آیه برداشت می‌شود را بیان کرده و می‌گوید اراده خداوند بالاتر از همه اراده‌هاست ۵.
مفسر دیگر که با همین رویکرد اجتماعی به تفسیر می‌پردازد، فقط دیدگاه مفسران را بیان می‌کند و نظر آنان را رد می‌کند، و بیان کرده این آیه اشاره به تعالیم اسلام دارد ۶.
و در جایی دیگر اصلاً بحث را توضیح نداده و اجمالاً به معنای آن اشاره کرده است ۷.
لذا علامه می‌خواهد بگوید قرآن کتاب هدایت است نه به این معنی که فقط برای سر سفره عقد و روی طاقچه برای زینت باشد، بلکه نکات اجتماعی و تربیتی در آن نهفته است ۸.
در آیه‌ای دیگر بیان کرده است:
(وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ ءَامِنَةً مُّطْمَئنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كلُ‏ِّ مَكاَنٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذَاقَهَا اللهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُون)۹ .
نویسنده در ذیل این آیه بیان می‌کند که آوردن مثل‌ها برای عبرت است، یعنی بر این امر اشاره دارد که این آیه مثل است و قرآن از این اسلوب استفاده کرده است. علامه فضل الله مانند دیگر مفسران به دنبال بیان کردن شأن نزول نمی‌باشد،که بگوید منظور از قریه کدام سرزمین است، بلکه با توجه به نکره بودن قریه، آن را عام می‌گیرد. ایشان هدف از آوردن مثل را راهی می‌داند برای رسیدن انسان از میان رعب و وحشت به سوی امن و اطمینان، یعنی صور خیالی رعب و وحشت به معانی خیر و امن تغییر یابد، و معانی آن شیرین‌تر و زیباتر شود.در ادامه به این نکته اشاره می‌کند که جامعه امروزی دوست دارد در امنیت، اطمینان، و بدون ترس، استرس و اکتفا ذاتی در خوردن و پوشیدن و... زندگی کند. در حقیقت مفسر می‌خواهد دراینجا به مسائل ناامنی در لبنان اشاره کند؛ برای این هدف موضوع را این‌گونه شروع می‌کند که چرا افرادی که در امنیت و اطمینان و دور از استرس و با ارزش روحی و مادی و معنوی در موقیعت‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زندگی می‌کنند، شکر خداوند را به جا نمی‌آورند و به دنبال تجاوزند وگرایش به باطل پیدا می‌کنند؟ ایشان به خوبی مسائل جامعه‌اش را مطرح کرده و به افرادی که راه باطل را در پیش گرفته‌اند اشاره می‌کند. فضل الله بر این عقیده است که این عاقبت عمل نیست، بلکه نتیجه طبیعی خود انسان به طور تمام بوده و سبب و اسباب این کار خود انسان است ۱۰.
لذا انسان باید روش و منش خویش را در قرآن بیابد زیرا خداوند سبحان، قرآن را همچون نوری برای بشریت عرضه کرده است. پس سزاوار است که فهم ما از قرآن در هر شرایط از زندگی صلح، جنگ، چه در مسائل مورد ابتلاء اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، فهمی جاری و متحرک باشد. زیرا قرآن به مانند به کتب آسمانی دیگر یکباره نازل نشده، بلکه نزول تدریجی داشته تا تجربه همراهی با یک کتاب وحی را برای یک دوره زندگی به انسان‌ها بیاموزد. علامه فضل الله اظهار می‌کند ما زمانی به فهم واقعی و کارآمد از قرآن می‌رسیم که واقعیت‌های زندگی را براساس مفاهیم قرآن شکل دهیم ۱۱.
لذا از آیه ذکر شده اینگونه برداشت می‌کند که انسان خودش در سرنوشت خود دخل و تصرف دارد. یعنی اگر انسان در این دنیا به باطل جواب منفی دهد و آن را سلب کند، در آخرت جواب مثبت می‌گیرد و اگر انسان به دنبال باطل و ایجاد فساد باشد مانند صهیونیسم، در آخرت نتایج عمل خود را می‌بیند. پس به طور وضوح می‌توان دید که تفسیر ایشان اجتماعی است. و به مسائل روز اشاره کرده است ۱۲.
در جایی دیگر نویسنده با توجه به مسائل روز آیه را این‌گونه تفسیر می‌کند:
(یسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ كَبِیرٌ...)۱۳ .
نویسنده ابتدا نظر اسلام را در مورد خمر و میسر بیان کرده است.
معتقد است که این یکی از مشکلات بزرگ اجتماع است، که مفاسد اخلاقی و اقتصادی فراوانی را به همراه خواهد آورد.
استفاده از آن، جلوی رشد عقلی و روحی در زندگی را می‌گیرد.
در ادامه به آرای دیگرمفسران در این زمینه اشاره دارد؛ نظر علامه طباطبایی را ذیل این آیه ‌آورده و آن را رد می‌کند.
فضل الله می‌گوید؛ اگر «إِثْمٌ» را به «ضرر» یا به چیزی که زیان آور است تفسیر کنیم، آیه درمقام نشان دادن اساس و علت تحریم است که زیان آن بیشتر از سود آن است.
استخراج این قاعده از آیه که هر چیزی زیانش بیشتر از سودش باشد حرام است.
پزشکان نیز به این نتیجه رسیده‌اند که استعمال دخانیات بسیار ضرر دارد ۱۴.
در این رویکرد با توجه به تفسیر آیه می‌توان نتیجه گرفت که مفسر سخت بر این نکته تأکید می‌کند قرآن ویژه مردمان یک عصر نیست و سعی دارد که مفاهیم قرآن را آن‌گونه که است بر مردم عرضه کند. او نیاز‌های واقعی عصر حاضر را بیان کرده و بر این امر واقف است که قرآن بسیاری از مطالب مربوط به زندگی اجتماعی و فردی بشر را بیان کرده است.
در ذیل این آیه می‌فرماید:

1.. دراین رویکرد مفسر به دنبال این است که قرآن را کتاب زندگی بداند از این رو نکات تربیتی بسیاری از آیات استخراج کرده، از این جهت برای روشن شدن این رویکرد لازم است که تا حدودی به تفسیر آیه پرداخته شود.

2.رعد / ۱۱

3.فضل الله، پیشین، ج۱۳، ص۲۷

4.ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر والتنویر، ج۱۲، ص۱۵۳

5.همان، ص۶ _ ۵

6.مغنیه، جواد، تفسیر کاشف، ج۴، ص۳۸۶

7.طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۸۲

8.فضل الله، پیشین، ج۱، ص۲۵

9.نحل / ۱۱۲

10.فضل الله، پیشین، ج۱۳، صص ۳۱۳ _ ۳۱۲

11.بینات، ش۱۸، ۱۳۷۷، صص ۱۱۲ _ ۱۱۱

12.فضل الله، پیشین، ج۱۳، ص۳۱۳

13.بقره / ۲۱۹

14.فضل الله، پیشین، ج۴، صص ۲۲۹ _ ۲۲۰

صفحه از 126