حجاب قلب در قرآن و روايات - صفحه 155

الهی برایش سخت‌تر باشد، از هدایت و حیات دورتر و به عالم حیوانات و مردگان نزدیک‌تر است. چنان چه قرآن می‌فرماید:
(فَمَنْ یرِدِ اللهُ أَنْ یهْدِیهُ یشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ یرِدْ أَنْ یضِلَّهُ یجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیقاً حَرَجاً كَأَنَّما یصَّعَّدُ فِی السَّماءِ كَذلِكَ یجْعَلُ اللهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذینَ لا یؤْمِنُون)؛
كسى كه خدایش بخواهد هدایت كند، سینه‏اش را براى اسلام گشاده مى‏سازد، و كسى كه خدایش بخواهد گمراه كند، سینه‏اش را تنگ و بى حوصله مى‏سازد، به طورى كه گویى به آسمان بالا مى‏رود. آرى، این چنین خداوند پلیدى را بر آنان كه ایمان ندارند مسلط مى‏سازد۱
.

سستی بنیان اعتقادی

اعتقاد به سرای باقی، سامان‌بخش رفتارها و اصلاح‌گر اعمال است. اعتقاد به روز جزا و فنا نشدن انسان و اعمالش و داشتن اعتقادی راسخ، مانع لغزش انسان و موجب بیداری دل‌های مستور می‌شود و راه‌گشای انسان برای دستیابی به مقامات و مراتب عالی انسانی است. در مقابل، بی اعتقادی به معاد، سرمنشأ هر گونه فساد و انحراف است؛ چون دل‌های غیر مؤمنان دچار انحراف و کجی است و بی اعتقادی، نفرت از حقّ و حقیقت را به همراه دارد:
(وَ إِذَا ذُكِرَ اللهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یسْتَبْشِرُونَ)؛
و چون سخن از خداى یگانه مى‏شود دل‌هاى كسانى كه به آخرت ایمان ندارند متنفر مى‏شود و چون سخن از خدایان دیگر مى‏شود خشنود مى‏گردند۲
.

گناه و خودبینی

سر آغاز گناه، نافرمانی از دستورات خداوند است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سر آغاز نافرمانی از خداوند را بر شش چیز استوار می‌داند: 1. دوستى دنیا، 2. دوستى ریاست، 3. دوستى خوراک، 4. دوستى خواب، 5. دوستى استراحت، 6. دوستى زنان ۳.
گناه کردن، بزرگ‌ترین حجاب و تار و پودهای این حجاب، خودبینی است. اگر انسان سخن قرآن و ائمه را نمی‌فهمد، بداند که در حجاب گناه است و هر چه بیشتر در حجاب گناه فرو رفته باشد، میزان فهمش از قرآن و سخنان ائمه کمتر است. قرآن می‌فرماید: (فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللهُ قُلُوبَهُم)۴و یا (ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللهُ قُلُوبَهُم)۵ . قرآن در حجاب نیست بلکه کافرانند که در حجاب خودبینی فرو رفته‌اند و نمی‌توانند آن‌ها را بفهمند.
امام جعفرصادق علیه السلام می‌فرماید:

1.انعام / ۱۲۵

2.زمر / ۴۵

3.الکافی، ج۳، ص۳۹۷

4.صف / ۵

5.توبه / ۱۲۷

صفحه از 162