تعامل علامه اميني با احاديث اهل سنّت - صفحه 168

الف. این روایات نزد آن‌ها صحیح السند است و به خاطر صحت اسناد، به این روایات استدلال می‌کنند.
ب. این روایات از طرق مختلفی به دستشان رسیده است و تعدد طرق دارد و از این جهت آن‌ها را معتبر می‌دانند که ما می‌توانیم به وسیله این روایات با آن‌ها مجادله کنیم.
ج. یک گروهی از اخبار، از طرق اهل سنّت رسیده است اما نزد ما نیز این روایات، صحیح هستند. آن‌ها روایاتی هستند که از قلم اهل سنّت در فضائل ائمه معصومین علیهم السلام آورده شده است، یا روایاتی که در مذمت و طعن دشمنان اهل بیت علیهم السلام آورده‌اند. وقتی آن‌ها در فضایل اهل بیت سخن می‌گویند انگیزه مادی ندارند بلکه با توجه به عواقب آن، حقیقت را به صفحه کاغذ می‌آورند. آن‌ها خوب می‌دانند اگر در طعن دشمنان اهل بیت، حدیث نقل کنند چه پیامدهایی برایشان دارد، اما باز از نقل روایت خودداری نمی‌کنند. از این قراین معلوم می‌شود که احادیث فضل و مناقب اهل بیت و ذم دشمنان آن‌ها صحیح است ۱.
علامه، نقلی را از ابن خلکان آورده است که تصریح دارد، اگر کسی در عصر خلفای ظالم و ستمگر اموی، حدیثی را در مذمت خلفا نقل می‌کرد باید به خاطر آن چه بیان کرده است، تاوان خیلی سختی بدهد. ابن خلکان از محمد بن اسحاق اصبهانی نقل می‌کند:
شنیدم اساتید ما در مصر می‌گفتد: ابا عبد الرحمن در آخر عمرش دمشق رفت. از او در مورد فضایل معاویه پرسیدند، او گفت: من روایتی را درمورد معاویه جز «لا أشبع الله بطنک» سراغ ندارم! بعد از نقل این روایت، ابا عبد الرحمن همیشه از طرف بنی امیه، مورد اذیت و آزار قرار گرفت ۲.
البته این وضع مخصوص خلفای اموی نبود بلکه در زمان عباسیان هم چنین فضایی بر ممالک اسلامی‌حاکم بود. کسی حق نداشت در فضل اهل بیت علیهم السلام نقل حدیث کند، اگر چنین می‌کرد باید بهایی بسیار سنگین را به خاطر حق‌گویی پرداخت می‌نمود. متوکل عباسی دستور می‌دهد به کسی که از رسول خد صلی الله علیه و آله ، حدیث «من أحبنی و أحب هذین و أباهما و أمهما كان فی درجتی یوم القیامة» را در شأن امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام نقل کرده است، هزار تازیانه بزنند ۳.

کاربرد عقل در سنجش روایات جعلی

علامه روایاتی را که مخالف دلیل عقلی باشد از درجه اعتبار ساقط می‌داند. به عبارتی، عقل را در معارضه بین روایات، مرجّح می‌داند. ایشان روایتی را در کتاب الوضاعون و احادیثهم آورده است که علاوه بر این که از سوی علمای اهل سنّت بر تضعیف آن شاهد وارد شده است، اما باز برای تأکید بر جعلی بودن آن‌ها از ادله عقلی بهره می‌برد:

1.همان جا

2.وفیات الاعیان، ج۱، ص۷۷

صفحه از 180