تعامل علامه اميني با احاديث اهل سنّت - صفحه 170

نباید مورد غفلت قرار گیرد که عقلی که مورد استناد علامه است، عقل فلسفی نیست بلکه عقل سلیم عقلایی است که در محاورات عامه مردم کاربرد دارد. علامه به این اصل عقلایی استناد می‌کند که: تمام اراضی (سرزمین‌ها) در فضیلت با هم برابر نیستند، یکی بر دیگری فضیلت دارد، و این مسئله مورد تأیید عقلای عالم است. او ادامه می‌دهد که این مسئله حتی در بین امم و حکومت‌ها هم به عنوان یک امر طبیعی مطرح بوده است ۱.
ایشان در کتاب دیگر خود، وقتی مسئله حب آل محمد صلی الله علیه و آله را مطرح می‌کند، عقل را یکی از ادله وجوب حب آل محمد صلی الله علیه و آله می‌شمارد.
علامه از تفسیر فخر راضی نقل می‌کند:
دعا برای آل محمد، منصبی بزرگ است؛ لذا در آخرین تشهد نماز، واجب است. همین طور اللهم صل على محمد و على آل محمد، و ارحم محمداً و آله. این تعظیم را در حق غیر آل محمد نداریم. تمام این‌ها دلالت دارد بر این که حب آل محمد، واجب است. محبت اهل بیت رسول خدا، تالی محبت خود رسول الله است، و حب خود رسول خدا با حب و ولای اهل بیتش هیچ فرقی ندارد؛ همان گونه که حب پیامبر با حب خدا مرتبط و ناگسستنی است ۲.
ایشان روایتی دیگر را که در کتب متعدد عامه آمده است از نظر عقلی بررسی می‌کند و آن را جعلی و راویان آن را افرادی دروغ‌پرداز می‌داند:
عن عائشة مرفوعاً: لقد هممت أن أرسل إلى أبی بكر و إبنه (أراد به عبد الرحمن) و أعهد (أی: أوصی أبا بكر بالخلافة بعدی)، أن یقول القائلون (أی: كراهة أن یقول قائل: أنا أحق منه بالخلافة) أو یتمنى المتمنون (أی: أو یتمنى أحد أن یكون الخلیفة غیره)، ثم قلت: یأبى الله و یدفع المؤمنون (یعنی تركت الإیصاء اعتماداً على أن الله تعالى یأبى عن كون غیره خلیفة، وأن یدفع المؤمنون غیره)، أو: یدفع الله و یأبى المؤمنون ۳.
علامه می‌فرماید این استعاذه دو معنا می‌تواند داشته باشد: 1. از اختلاف نداشتن امّت محمد صلی الله علیه و آله در مسئله خلافت خبر می‌دهد. 2. نهی از اختلاف داشتن است. بنا بر معنای اول، کذب لازم می‌آید؛ چون اگر بگوییم که امت محمد صلی الله علیه و آله در مسئله خلافت اختلاف نداشته‌اند، این دروغی آشکار است، چون بنی‌هاشم و در رأس آن‌ها امام علی علیه السلام مخالف بود، انصار مدینه مخالف بودند. مگر می‌شود این مخالفت‌ها را نادیده گرفت؟ بنا بر معنای دوم، لازم می‌آید که ما گروه زیادی از صحابه را فاسق بدانیم؛ زیرا با نهی پیامبر مخالفت کرده‌اند، و این با عقاید خصم در مورد عدالت تمام صحابه سازگاری ندارد.

1.السجودعلی التربة الحسینیه، ص۵۶

2.السجود علی التربة الحسینیة، ص۵۶

3.الوضاعون و احادیثهم، ص۴۳۵ _ ۴۳۸

صفحه از 180