من أحب علیّاً فی حیاتی و بعد مماتی، ألا و إن الشقی كل الشقی من أبغض علیّاً فی حیاتی و بعد مماتی.
علامه، در مورد دیگری ادعای اهل سنّت را بر ثقه بودن آن روایت نقل و سپس متن روایت را از عامه نقل میکند: «أن علیّاً لا یبغضه أحد قطّ إلا و قد شارک إبلیس أباه فی رحم أمّه».
همچنین علامه از حافظ جزری به نقل از عباده الصامت نقل میکند: «ما فرزندانمان را با حبّ علی امتحان میکردیم؛ هر کدام که علی بن ابی طالب را دوست میداشتند، از ما بود و آنهایی که علی را دشمن میداشتند، اولاد ما نبودند». در ادامه نقل میکند:
ثم قال الحافظ: و هذا مشهور من قدیم و إلى الیوم أنه ما یبغض علیّاً _ رضی الله عنه _ إلا ولد زنا 1.
علامه در الغدیر در حدود ده کتاب از کتب اهل سنّت را زیر ذرهبین دقت خود قرار داده است و با توجه به روایات نبوی که در کتب اهل سنّت آمده، به شایعات و گزافهگوییهای مؤلفان این کتب جواب داده است. کتاب العقد الفرید، یکی از این کتابهاست که علامه آن را بررسی مینماید. نگارنده این کتاب، شیعه را یهودیهای امت محمد میشمارد و میگوید شیعه اسلام را دشمن دارد همان گونه که یهود نصرانیت را دشمن دارد: «الرافضة یهود هذه الأمة یبغضون الاسلام كما یبغض الیهود النصرانیة». علامه در الغدیر 2 این گونه جواب میدهد:
«چگونه مؤلف به خود اجازه میدهد تا این اتهامات را بزند در حالی که قرآن را جلو روی خود دارد؛ در قرآن آمده است: ”إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات أولئك هم خیر البریة“ 3. مگر این رسول خدا صلی الله علیه و آله نیست که فرمود: ”خیر البریة، هم أنت و شیعتك“. چگونه مؤلف این حرف را میزند در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام فرمود:
أنت و شیعتک فی الجنة 4.
إذا كان یوم القیامة دعی الناس بأسمائهم و أسماء أمهاتم إلا هذا (یعنی علیّاً) و شیعته، فإنهم یدعون بأسمائهم و أسماء آبائهم لصحة ولادتهم.
یا علی! إن الله قد غفر لك و لذریتك و لولدك و لأهلك و شیعتك و لمحبی شیعتك.
إنك ستقدم على الله أنت و شیعتك راضین مرضیین.
أنت أول داخل الجنة من أمتی، و أن شیعتك على منابر من نور مسرورون مبیضة وجوههم حولی، أشفع لهم فیكونون غداً فی الجنة جیرانی.
أنا الشجرة و فاطمة فرعها و علی لقاحها و الحسن و الحسین ثمرتها و شیعتنا ورقها و أصل الشجرة فی جنة عدن و سائر ذلك فی سائر الجنة.
یا علی! إن أول أربعة یدخلون الجنة أنا و أنت و الحسن و الحسین، و ذرارینا خلف ظهورنا، و أزواجنا خلف ذرارینا، و شیعتنا عن أیماننا و عن شمائلنا ... أما ترضى إنك معی فی الجنة و الحسن و الحسین و ذریتنا خلف ظهورنا؟!
1.همان، ج۳، ص۴۳ و نیز ر.ک: ج۴، ص۴۳۱
2.ج ۳، ص۷۸ _ ۷۹
3.بیّنه / ۷
4.تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۲۸۹