هدى به؛ خداوند، جبریل، من و معاویه را برای وحی امین دانست و نزدیک بود که معاویه به خاطر کثرت علم و امین بودنش بر کلام پروردگار پیامبر شود. خداوند گناهان معاویه را میآمرزد و از حساب، او را حفظ میکند و کتابش را به او تعلیم داد و او را هدایتکننده و هدایتشده قرار داد و به وسیله او دیگران را هدایت کرد».
ایشان این روایت را با شواهد تاریخی نقد و بررسی میکند و اعلام میدارد که این روایت به دلیل وقایع تاریخی، جعلی و مردود است و نیز با اصول عقلایی سازگاری ندارد. ایشان میگوید:
گمان میکنم راویان خواستهاند از مقام نبوت کم کنند نه این که مقام معاویه را بالا برند؛ زیرا میدانیم که فاصله زیادی بین مرتبه نبوت و خلافت که امثال معاویه بر آن تکیه زدهاند، وجود دارد. از راویان میپرسیم که چه چیز موجب شده این مقام شامخ را به وی نسبت دهید؟ آیا اصل و ریشه وی که همان شجره ملعونه در قرآن است را فراموش نمودهاند؟ یا ظلم و جوری که مرتکب شد؟یا جنگ با خلیفه وقت که فرمانبرداری از او واجب بود و اهل حل و عقد با وی بیعت نمودند و مسلمانان بر خلافت وی راضی شده بودند، و نهایت بر روی او شمشیر کشید و خونها را به حرام ریخت؟
آیا راویان فراموش کردند: قتل ابرار و اخیاری چون حجر بن عدی و اصحابش، و عمر بن حمق خزاعی و بسیاری دیگر، لعن کردن امیر المؤمنین علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و گروهی از مؤمنان ممتاز در قنوت، بر انگیختن هوا و هوس برای تهمت زدن به اهل بیت نبوّت، راه انداختن راویانی که به اهل بیت خدشه وارد میکردند، جعل احادیث برای ستایش از امویان و ملحق کردن زیاد بن ابیه به ابوسفیان به رغم حدیثی که ۱ نزد همه مسلمین ثابت است: «الولد للفراش و للعار الحجر»، بیعت گرفتن برای یزید خونخوار، خائن، دائم الخمر و مسلط کردن وی بر نوامیس و خونها و استمرار این ناهنجاریها و عادات زشت و امثال آنها؟
چگونه معاویه به علم و قران ربط دارد با این که حتی یک آیه از آن را هم نمیدانسته است؟ در مورد آیه (اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم لعلکم ترحمون)۲ ، آیا امیر المؤمنین علی علیه السلام از جمله اولی الامر نبود؟ آیا معاویه با علم به آیات (و من یقتل مؤمناً متعمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها) و آیه (و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمنات بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهتاناً و اثماً عظیماً) ، این همه فسق و فجور انجام میداده است یا این که به این آیات اصلاً علم نداشته است؟ ... آیا علم زیاد او که نزدیک بود او را به نبوّت مبعوث کند، او را بر دشمنی عترت پیامبر بر انگیخت؟ آیا این علم او را بر این گناهان بزرگ و فواحش آشکاری که تاریخ از او و این وقیحان تاریخ ثبت کرده، وادار کرده است؟».
1.کلینی در الکافی _ ج۵، ص۴۹۱ _ از امام صادق علیه السلام و عقیلی در ضعفاء العقیلی _ ج۴، ص۴۱۷ _ از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کردند
2.آل عمران / ۱۳۲