تقیه است به احادیثش اعتباری نیست، لذا در کتابش از شیعه نقل روایت نمیکند ۱.
علامه شمهای از ایراداتی که علمای عامه بر کتب صحاح سته گرفتهاند ۲ این گونه به ترتیب میشمارد:
الف . صحیح بخاری: ذهبی میگوید: «بخاری در صحیحش به جماعتی احتجاج کرده که آنها ضعیف هستند، از جمله ایوب بن عائذ، ثابت بن محمد العائذ، حصین بن عبد الرحمن السلمی، حمران بن أبان. ابن حجر هم در تهذیب التهذیب ۳ آنها را ضعیف شمرده است».
ب. صحیح مسلم: ابن حجر در کتاب تهذیب التهذیب ۴ در مورد سوید بن سعید هروی میگوید:
ابراهیم بن ابی طالب به مسلم گفت: چگونه شد که از سوید نقل روایت کردی؟
مسلم جواب داد: و من أین آتی بنسخة حفص بن میسرة؟
علامه امینی ادامه میدهد که آیا این عذر از مسلم پذیرفته هست، در حالی که او ادعا کرده روایت نکرده است مگر از ثقه؟
ج. صحیح نسائی: ابن حجر در ترجمه أحمد بن صالح المصری ۵ میگوید: «احتج بأحمد بن صالح جمیع الأئمة إلا النسائی». علامه به نقل از ابن حجر میگوید:
این که نسائی از احمد بن صالح نقل حدیث نمیکند، به خاطر این بوده که احمد در مجلسی به نسائی جفایی کرده بود و نسایی از این جفا دلآزرده شده بود، لذا این باعث شده بود بین این دو کدورتی پیش آید تا علی رغم این که همه از احمد بن صالح نقل حدیث کردهاند، نسائی نقل حدیث نکند.
د. سنن ابن ماجه: ابن حجر در ترجمه ابن ماجه محمد بن یزید بن ماجه میگوید:
ان فی كتابه السنن أحادیث ضعیفة جداً، حتى بلغنی ان السری كان یقول: مهما انفرد بخبر فهو ضعیف غالباً. ابن حجر ادامه میدهد: «مطلبی را به خط حافظ شمس الدین محمد بن علی الحسینی پیدا کردم که چنین نوشته بود: كل ما انفرد به ابن ماجة ضعیف» ۶.
و. سنن الترمذی: ابن حجر در ترجمه سلیمان بن أرقم أبی معاذ البصری، و عاصم بن عمر بن حفص میگوید:
ترمذی این دو نفر را متروکان میشمارد، در عین حال از این دو نفر نقل حدیث میکند ۷.
1.همان، ص۶۵
2.الوضاعون و احادیثهم، ص۶۵ _ ۶۶
3.ج ۱۰، ص۲۵۶، ش۴۸۱
4.ج ۴، ص۲۳۹، ش۴۸۱
5.تهذیب التهذیب، ج۴، ص۱۴۸، ش۲۹۷
6.همان، ج۱، ص۳۴، ش۶۸
7.همان، ج۴، ص۱۴۸، ش۲۹۷