ی. سنن ابو داوود: ابن حجر فی ترجمه عمرو بن مرزوق، به نقل از ازدی گفته است:
علی بن مدنی، دوست ابو داوود بود، و ابو داوود تا دوستش علی بن مدنی امر نمیکرد او هم حدیثی را نقل نمیکرد ۱.
آن چه بیان شد، گفتههای ابن حجر در کتاب تهذیب التهذیب بود که یکی از مهمترین مصادر رجالی اهل سنّت است. وقتی قرار باشد یک رجالی عامه در مورد صحاح و مؤلفان آنها این گونه نقل سخن کند، چگونه میتوان صحاح را آن گونه که نامگذاری کردهاند، صحیح دانست؟
2. مخالفت با عقاید اسلامی
دومین ایرادی که علامه از صحاح سته دارد، این است که آنها مشتمل است بر احادیثی که با اعتقادات عامه مسلمین ضدیت دارد. مسلمانان بالاتفاق معتقدند که خداوند سبحان _ جلّ شأنه _ جسم ندارد، محدودیت مکانی ندارد، او خالق زمان و مکان است لذا فوق آن دو است، هرگز زمان و مکان نمیتوانند ذات مقدسش را احاطه کنند.
علامه میگوید:
صحاح سته پر است از روایاتی که خداوند میخندد، تغییر میکند، روز قیامت پاهایش را در آتش میگذارد، اینها همگی با اعتقادات کافه مسلمین مخالفت دارد و پذیرفتنی نیست. لذا ما نمیتوانیم به این کتب اعتنا کرده، روایاتش را صحیح بدانیم.
در این کتب روایاتی آمده است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اول رسالت نزد عموی حضرت خدیجه کبری رفت، از او مطالبی دریافت کرد و متوجه شد پیامبر شده است ... آیا نقل این روایات با این عقیده که وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله از همان کودکی مورد تأیید حضرت حق _ جلّ شأنه _ بوده است، و خداوند تعالی از همان دوران طفولیت او را هدایت مینمود، همخوانی دارد؟ آیا نقل این روایات، کوچک کردن شأن و منزلت رسول خدا صلی الله علیه و آله را در پی ندارد؟ پیامبر آخر الزمان از یک نصرانی چیزی فرا گیرد ۲.
نتیجه
بخش عمدهای از معارف دینی را احادیث تشکیل میدهند. چنان چه در برخورد با روایات از روشی علمی و دقیق، استفاده نشود، احتمال بروز دو خطر جدی در مباحث دینی تقویت میشود: تسامح و تساهل، و تعصبات مذهبی. اگر در حوزه مباحث دینی با دید تسامح و تساهل به روایات نگاه شود، باید شاهد ورود سیل عظیمی از روایات جعلی، در معارف دینی باشیم. از طرفی اگر بخواهیم با تعصبات مذهبی، یا با استفاده از روشهای غیر عالمانه، روایات را کنار بگذاریم، حوزه دین و مباحث دینی را از یک منبع بزرگ محروم کرده و ضربهای جبرانناپذیر زدهایم.