مهجوریت و تفسیر به رأی قرآن، مهمترین دگرگونی ارزشی
بر كسی پوشیده نیست كه قرآن به عنوان كتاب هدایت بشر، جامع ارزشهای نیک و پسندیده است. مادامیكه قرآن و احكام آن در میان افراد یک جامعه برقرار باشد، آن جامعه یک اجتماع ارزشی و مبتنی بر اصول دین مبین اسلام است. حال اگر این منبع نورانی احكام و ارزشها مورد غفلت واقع شود و یا به جهت تمتعات نفسانی مورد تفسیر به رأی قرار گیرد، مصیبتبارترین انحطاط و دگرگونی در ارزشهای دین صورت میپذیرد.
امیر بیان علی علیه السلام به كرات، مردم را از این واقعه بیم داده و میفرماید:
لَیسَ عِنْدَ أَهْلِ ذَلِكَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْكِتَابِ إِذَا تُلِی حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ لَا أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِه۱.
عبارت نورانی فوق، اشارهای صریح به دگرگونی قرآن نزد مردم آخر الزمان دارد. ارزشها در میان مردم آن گونه رواج پیدا میكند كه تحریف قرآن و برگرداندن معانی آن به سود شخص و یا گروه، موجب به دست آوردن منفعت میشود. این منافع، منحصر به منافع مادی نیست، گاه به جهت شهرت است و گاه مقام و گاهی توجیه اعمال نادرستی كه به آنها پایبند شدهاند.
اگر نگاهی به آیات قرآن بیفكنیم، تحریف و جابجایی كلام از جایگاه حقیقیاش را از ویژگیهای یهود مییابیم كه در قرآن بسیار مذمت شده است ۲، لذا رواج تفسیر به رأی و تحریف معانی كلام الهی كه در آخر الزمان شیوع مییابد از خصوصیات نكوهیده یهود است كه در میان مسلمانان ظهور و بروز پیدا میكند.
مهجوریت قرآن همانند غربت اسلام در آخر الزمان است. در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است كه فرمود: «به درستی كه اسلام غریبانه آغاز شد و به زودی به غربت باز میگردد، پس خوشا به حال غریبان!» ۳.
حضرت علی علیه السلام نیز در نهج البلاغه، وقوع چنین غربتی را برای اسلام بیان فرمود و از مهجوریت قرآن خبر میدهد:
فَالْكِتَابُ یوْمَئِذٍ وَ أَهْلُهُ طَرِیدَانِ مَنْفِیانِ وَ صَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ فِی طَرِیقٍ وَاحِدٍ لَا یؤْوِیهِمَا مُؤْوٍ فَالْكِتَابُ وَ أَهْلُهُ فِی ذَلِكَ الزَّمَانِ فِی النَّاسِ وَ لَیسَا فِیهِمْ وَ مَعَهُمْ وَ لَیسَا مَعَهُمْ لِأَنَّ الضَّلَالَةَ لَا تُوَافِقُ الْهُدَى وَ إِنِ اجْتَمَعَا۴.
از آن جا كه در حیات دنیوی، تشابه صورتها، استعدادها، فعالیتها و رفتارها باعث میشود كه برترین و پستترین انسانها به ظاهر یكی بنمایند ۵، لذا به این جهت است که حضرت، قرآن و پیروان آن را بی پناه توصیف میفرماید در حالی که در کنار دیگران و در یک اجتماع زندگی میکنند. این بی پناهی، خود را در گفتار، كردار و
1.همان، خطبه ۱۴۷
2.نساء / ۴۶
3.کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۶۶
4.نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷
5.ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج۲۱، ص۲۰۱