خلاصه كردن دین به عبادات ظاهری مییابیم. به همین جهت امام علی علیه السلام خودبینی و فخرفروشی را آفت «لُبْ» (كه همان عقل خالص است) معرفی مینماید ۱.
حبّ مال و انحرافات اقتصادی
یكی از ویژگیهای والای اسلام، انفاق و كمک به همنوع است. دین اسلام به عنوان دینی مترقی كه تمام جوانب و ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان را مد نظر قرار میدهد علاوه بر خمس و زكات كه از واجبات است، دینداران را مؤكداً به انفاق، صدقه و به طور كلی كمک به همنوع توصیه كرده است. گواه این مطلب آیات متعددی از قرآن است كه در آنها انفاق، از اوصاف متقین شمرده شده و انفاقكنندگان را رستگار معرفی نموده است ۲. امیر المؤمنین علی علیه السلام هم در نهجالبلاغه ۳ و هم در سخنانی كه شریف رضی در نهجالبلاغه نقل نكرده است ۴ با بیان اثرات و نتایج فردی و اجتماعی انفاق، همگان را به متصف شدن به این صفت دعوت فرموده است. تأكید فراوان قرآن و روایات به این دلیل است كه انسان گمان میكند با بخشش مال خویش، آن را از دست داده و مغبون میگردد. از طرفی دین اسلام پیروان خود را از «حبّ مال» بر حذر داشته است. با نگاهی اجمالی به این دو مقوله، فلسفه انفاق و صدقه واضح میشود: رفع فاصله طبقاتی در جامعه و رهایی از حبّ مال.
به طور قطع اگر یک مسلمان، انفاق را خسارت بداند به این توجیه كه مال خود را با زحمت و مشقت به دست آورده و حال با اعطای آن به دیگری دچار ضرر و زیان میشود، فرسنگها از فلسفه و حقیقت انفاق فاصله گرفته است.
حضرت علی علیه السلام در نهجالبلاغه از شیوع چنین نگرشی در بین مردم آخر الزمان خبر میدهد: «یعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِیهِ غُرْما» ۵. واژه «غرم» به ضرر و زیانی گفته میشود كه در مال انسان به او میرسد ۶. در قرآن هم خداوند برخی اعراب را بدین گونه معرفی كرده است كه آنها به هنگام انفاق، آن را غرامت میپندارند ۷.
از ویژگیهای آخر الزمان این است كه انسان، انفاق خویش را بدون اجر و پاداش میداند، بدون توجه به آثار و نتایج آن با نگاهی صرفاً مادی به آن مینگرد. عنایت به این كه مال و ثروت، وسیلهای برای آزمایش انسان هستند ۸ و از طرفی به عنوان امانت در اختیار بشر قرار گرفته است ۹، در اصلاح این نوع نگرش بسیار مفید است. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در ضمن سخنان خویش با حضرت علی علیه السلام صراحتاً بیان فرمود كه مردم در آن روز با اموالشان دچار فتنه و آزمایش خواهند شد ۱۰.
1.شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج۷، ص۲۳۲
2.بقره / ۳
3.برای نمونه ر.ک: حكمت ۱۲۳، ۱۴۶ و ۷
4.برای نمونه: ر. ك: شرح غرر الحکم و درر الکلم آمدی، ج۷، ص۳۹۵
5.نهج البلاغه، حكمت ۱۰۲
6.مفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۲
7.توبه / ۹۸
8.تغابن / ۱۵
9.الکافی، ج۴، ص۳۲
10.نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶