آن هنگام، مؤمن واقعی كسی است كه با تمسک به ارزشهای دین، خود را از گرفتار شدن در دام انحرافات و ناراستیها مصون بدارد. ناگفته نماند كه حركت در مسیر صحیح ارزشها و اطاعت فرمان خداوند سختیهای بی شماری را در پی دارد و استقامتی پولادین میطلبد:
ذَاكَ حَیثُ تَكُونُ ضَرْبَةُ السَّیفِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّه۱.
در این كلام، حضرت علی علیه السلام به دو ارزش وارونه شده در آخر الزمان اشاره میفرماید. اول این كه در آن دوران، اموالی كه در دست مردم است به حرام آمیخته شده بلكه حرام در آن غالب است، چرا كه امرار معاش با معصیت همراه است به نحوی كه تشخیص حلال از حرام برای مؤمن به مرتبهای میرسد كه جنگیدن در جبهههای نبرد و رو به رو شدن با دشمن مسلح، به مراتب آسانتر از كسب روزی حلال است. مؤمن به ناچار باید در جامعه حضور داشته باشد، به خرید و فروش بپردازد و با افرادی وارد تجارت شود كه تحصیل مال حرام میكنند، مجبور است از معاملهای به سبب این كه حرام در آن راه مییابد چشم بپوشد. اینها همه عرصه را چنان بر او تنگ میكند كه در مقام قیاس، شمشیر زدن آسانتر مینماید. دومین ویژگی این است كه بر خلاف نص روایات، پاداش شخصی كه فقیر است بیش از انفاقكننده و صاحب مال است.
ابن ابی الحدید در شرح خطبه 187، علت این وارونگی را در دو عامل خلاصه میكند:
بسیاری از عطاكنندگان آن چه را كه به نیازمندان میبخشند، یا از راه حرام كسب كردهاند و یا به سبب خودنمایی و هوای نفس به آن دست میزنند و شاید به این سبب كه بتوانند در تأمین اغراض دنیوی خود از آنها بهرهكشی كنند و مسلم است كه اجر و پاداشی ندارند. شخص مستمند به نیت اعطاكننده كاری ندارد و شرعاً وظیفه ندارد كه در این مورد تحقیق كند و چون به منظور رفع نیاز و امرار معاش خود و خانوادهاش است اقدام به پذیرش مال میکند، مأجور است. اما عامل دیگر این است كه بیشتر ثروتمندان اموال خویش را در امور نامشروع صرف میكنند و موقعی كه به دست نیازمندان میرسد و از دست آنها خارج میشود، توانایی خود را برای استفاده پول در راههای نامشروع از دست میدهند. اما فقیر در واقع بر آنها منت دارد چرا كه باعث ترک گناه از آنان شده است ۲.
مردم در آن دوران برای كسب ثروت دست به هر كاری میزنند، حتی از مقدسات دینی خود به راحتی میگذرند چون تنها به منفعت مادی خویش میاندیشند:
ذَاكَ حَیثُ تَسْكَرُونَ مِنْ غَیرِ شَرَابٍ بَلْ مِنَ النِّعْمَةِ وَ النَّعِیمِ وَ تَحْلِفُونَ مِنْ غَیرِ اضْطِرَارٍ وَ تَكْذِبُونَ مِنْ غَیرِ إِحْرَاج۳.
1.نهج البلاغه، خطبه ۱۸۷
2.شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۲۲
3.نهج البلاغه، خطبه ۱۸۷