آیه65؛ سوره اسراء، آیه74 _ که مضمون عتاب به پیامبر را در خود دارند _ از ضربالمثل «ایاک اعنی»استفاده کردهاند.
روایت اول، از نظر سند، مشکلی ندارد و راویان آن، همگی موثق هستند و از بزرگان امامیه به شمار میروند؛ جز قاسم بن محمد برمکی که مطلبی در شرح حال وی نیامده است. اما روایت دوم، در مهمترین حلقه خود، توسط علی ابن جهمی روایت شده که همه منابع، به ناصبی بودن او و عداوتش با اهل بیت صلی الله علیه و آله اذعان کردهاند؛ حتی خود شیخ صدوق نیز از این که چنین شخصی این حدیث را روایت کرده، اظهار تعجب میکند. در باره سایر راویان نیز جز حمدان بن سلیمان _ که ثقه است _ دو راوی دیگر مجهول و ضعیف ارزیابی شدهاند.۱ نکته جالب، پیوندی است که میان نام علی ابن جهم با آیات عتاب برقرار شده است. در تفاسیر شیعی ذیل آیات عتاب، از نام علی بن جهم به واسطه روایت العیون یاد میشود. در تفاسیر سنی، به خصوص ذیل آیه 43 سوره توبه، غالباً از این شخصیت، به خاطر شعری که خطاب به هارون عباسی سروده ذکری به میان میآید. او در مطلع شعر خود، عبارت «عفا الله عنک» را به کار برده است. تعدادی از مفسران اهل سنت این جمله را شاهدی میدانند که اگر خطاب به کسی گفته شود، ملازمهای با صدور گناه از جانب او ندارد؛ که اگر چنین بود، ابن جهم هارون را در مقام مدح با این عبارت مخاطب قرار نمیداد. آنها با کمک این عبارت، پیامبر صلی الله علیه و آله را که در این آیه با همین لفظ۲ مورد خطاب قرار گرفته، تبرئه میکنند.
ادامه بحث را با طرح دیدگاه تفسیر المیزان در باره این روایت، پی میگیریم. علامه طباطبایی طبق روش مألوف خود در مواجهه با روایات، نسبت به این حدیث نیز موضعی کاملاً محتاطانه اتخاذ کرده است. در واقع، بخشهایی از حدیث، با ظاهر آیات و مبانی کلامی ایشان تضاد دارد و علامه هنگام نقل این بخشها با استدلالهایی از قبیل ضعف سندی، اختلاف متن دو حدیث، مخالفت با مذهب اهل بیت علیهم السلام _ که به صورت مستفیض نقل شده _ و این که تکمیل معنا در متن، موکول به در تقدیر گرفتن عباراتی غیر از ظاهر قرآن است، روایت را تضعیف میکند.۳ اما در مواجهه با بخشهایی از این روایت _ که با مبانی ایشان سازگار است _ برخوردی متفاوت داشته، یا روایت را پذیرفته یا در قبال آن
1.. معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۴۹؛ ج۳، ص۳۷۹.
2.. عَفَا اللهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ، صدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ (سوره توبه، آیه۴۳).
3.. المیزان، ج۱، ص۱۴۶؛ ج۸، ص۲۵۸؛ ج۱۸، ص۲۷۱.