سید مرتضی در اینجا هیچ گونه شواهد قرآنی دال بر مدعای خویش ذکر نکرده است. از سوی دیگر، در اغلب آیات، آنچه به ذهن از واژه «القرآن» متبادر میشود، عموم و تمام قرآن است و استعمال این واژه و اراده کردن جنس و جزء آن، مجاز است و اثبات آن نیاز به قرینه دارد. بررسی استعمالات «القرآن» در قرآن کریم مؤید دیگری بر خلاف مدعای اوست؛ به عنوان نمونه، آیه «وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً..»۱ _ که سید مرتضی به منظور اثبات نزول تدریجی به آن استناد نموده _ خود مؤید این مدعاست؛ زیرا سید مرتضی در صورتی میتواند با استناد به این آیه نزول تدریجی را اثبات کند که «ال» مذکور در این آیه «ال» عموم و استغراق باشد، زیرا نزول جنس آیات و دسته ای از آیات که در طول زمان رسالت امری محقق بوده و چیز جدیدی نبوده است و در این آیه کافران خواهان نزول یک باره تمام قرآن شدهاند و آیات «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» ، «الرَّحْمَانُ عَلَّمَ الْقُرْءَانَ» و «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً..» که «ال» در آنها برای عموم و استغراق است.۲
3) آیه «...وَ لاتَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی إِلَیْکَ وَحْیُهُ...»۳ بیشتر بر نزول تدریجی قرآن دلالت میکند؛ زیرا «قَبْلِ أَنْ یُقْضی إِلَیْکَ وَحْیُهُ» اقتضا میکند که نزول آیاتی از قرآن انتظار میرود و هنوز وحی آن تمام نشده است. سید مرتضی در ادامه، دو وجه در تأویل این آیه از مفسران ذکر نموده است: وجه اول، همان تکرار بلافاصله آیات پس از وحی؛ وجه دوم، این که پیامبر صلی الله علیه و آله در این آیه نهی شده که پیش از این که معنا، تأویل و تفسیر آیات به وی وحی نشده، به تبلیغ آن آیات بپردازد. سپس نظر تفسیری خویش را چنین بیان میکند که همانا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از طلب کردن نزول آیاتی از قرآن که هنوز به او وحی نشده، نهی شده بود؛ زیرا آیات قرآن مصلحتهایی دارد که لابد باید نازل شود؛ هر چند که پیامبر صلی الله علیه و آله آن را طلب نکند، زیرا خداوند مصالح را از بندگان دریغ نمیدارد و آنچه را که مصلحتی در آن نباشد، در هیچ حالی نازل نمیکند. بر این اساس طلب نزول آیات معنایی ندارد.۴
اما وجه اول در ادله شیخ مفید بررسی شد. در باره وجه دوم، بر اساس آن، پیامبر صلی الله علیه و آله توانایی تبلیغ قرآن را داشته و در صدد تبلیغ آیات بوده، اما خداوند وی را نهی کرده که
1.. سوره فرقان، آیه ۳۲.
2.. سوره حجر، آیه ۸۷؛ سوره رحمن، آیه ۱-۲؛ سوره حشر، آیه ۲۱.
3.. سوره طه، آیه ۱۱۴.
4.. رسائل المرتضی، ج۱، ص۴۰۵.