استدلال روايي شيخ صدوق بر نزول دفعي قرآن کريم و نقد ادلّه مخالفان - صفحه 39

پیش از این که معنا، تأویل و تفسیر آن بر وی وحی شود، به تبلیغ آن آیات نپردازد و این به معنای آگاهی حضرت به قرآن پیش از اتمام وحی آن و آوردن معنا و تأویل آن است که این علم پیشین ناظر به نزول دفعی قرآن است. در وجه مذکور، «قرآن» در آیه، به بخشی از قرآن تفسیر شده و این خلاف ظاهر آیه است؛ علاوه بر این که «القرآن» از نام‌های قرآن کریم است و ذکر این نام و اراده جزء از آن، خلاف ظاهر است و نیاز به قرینه دارد. اما وجه سوم با ذیل آیه _ که عطف به صدر آیه است _ منافات دارد؛ زیرا بنا بر وجه مذکور، معنای آیه چنین می‌شود که بخشی از قرآن را که هنوز بر تو نازل نشده، طلب مکن؛ یعنی در صدر آیه پیامبر از طلب علم به آیات نازل نشده، نهی شده است، اما در ذیل آیه می‌فرماید: «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً» که دلالت می‌کند که ای پیامبر تو مقداری علم داری (به دلالت إقتضا در زِدْنی) اما از من طلب کن که علمت را بیشتر کنم؛ یعنی امر به طلب علم بیش از آنچه که وی به آن علم دارد. بنا بر این مدلول صدر و ذیل آیه با یکدیگر منافات دارد. لذا وجه مذکور صحیح به نظرنمی‌رسد.

دلیل ابن شهرآشوب مازندرانی

ابن شهرآشوب(م588ق) نیز نزول دفعی قرآن کریم را نپذیرفته و در ذیل «شَهْرُ رَمَضانَ..» همان مطالب سید مرتضی در ألامالی را به إختصار بیان کرده و «ال» در «الْقُرْآنُ» را «ال» جنس دانسته، نه «ال» عموم و استغراق.۱ از آنجا که وی در نفی نزول دفعی، دلیل دیگری بر ادله شیخ مفید و سید مرتضی بیان نکرده، پاسخ به وی همان پاسخ به سید مرتضی است که ذکر شد. علاوه بر این که در اقوال تفسیری وی نیز مواردی وجود دارد که در آنها «ال» «القرآن» عموم و استغراق است؛ به عنوان نمونه در ذیل آیه «وَ إِذْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ..» می‌نویسد:
الفرقان القرآن و تقدیر الکلام و إذ آتینا موسی الکتاب الذی هو التوراة و آتینا محمداً القرآن.۲

نتیجه

1. ادله و شواهد قرآنی و روایی شیخ مفید، سید مرتضی و ابن شهرآشوب در برابر

1.. سوره بقره، آیه ۱۸۵؛ متشابه القرآن، ج۱، ص۶۳.

2.. سوره بقره، آیه ۵۳؛ متشابه القرآن، ج۱، ص۲۴۷.

صفحه از 40