دستشان باز بود و اگر بیشتر عمر میکردند، به همان طریق قبلی ادامه میدادند. اما گروه مؤمنان تراز بالا، دستشان برای بسیاری کارها بسته بود و نتوانستند تمام ظرفیت خود را تحقق بخشند. تنها در دولت عدل آخرالزمان است که فرصت چنان اعمالی را پیدا میکنند. حکمت بالغه پروردگار اقتضا میکند که چنان فرصتی را برای این مردمان نیک سیرت فراهم آورد.
ادله اثبات رجعت
ادله رجعت متعدد است. مهمترین ادله رجعت، ادله قرآنی و روایی است. گو این که برخی ادعای اجماع نیز کردهاند؛ اما این اجماع، اگر هم واقع شده باشد، به دلیل این که مستند به ادله دیگر است، اعتباری ندارد. در مورد دیگر ادله به بحث مینشینیم.
دلیل عقلی رجعت
برخی اندیشمندان۱ خواستهاند از آنچه در فلسفه رجعت گفته شد، استدلالی عقلی
بر ضرورت آن بیاورند. آنان سعی کردهاند که با چینش مقدمات چهارگانه بگویند
موانعی برای فعلیت یافتن خاصیت وجودی پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام وجود داشته که نمیتواند استمرار یابد؛ زیرا قسر۲ نمیتواند دائمی باشد. بنا بر این، عقلاً باید رجعت اتفاق افتد.
اما این استدلال از چند حیث مخدوش است؛ میتوان پرسید که کدام دلیل عقلی اثبات کرده است که باید خاصیت وجودی هر موجودی فعلیت پیدا کند. همچنین قاعده قسر اگر درست باشد، در امور طبیعی است؛ اما در امور انسانی که با ارادههای مردم سروکار پیدا میکنیم، سخن گفتن از قسر درست نیست. آنجا قسری در کار نیست تا این که در دائمی بودن یا نبودن آن گفتگو شود.
بله، همچنان که گفته شد، میتوان از استحسان این امور سخن گفت؛ اما اثبات ضرورت عقلی نیازمند استدلال و داشتههای بیشتری است. در این گونه امور نیازی به تکلف برای اثبات عقلی نیست؛ زیرا ادله محکم قرآنی و روایی بر امکان و وقوع رجعت، در
1.. مانند مرحوم سید ابوالحسن رفیعی قزوینی در رسائل و مقالات فلسفی، «مسأله رجعت».
2.. قسر در مقابل طبع و مرادف با جبر است و حرکت بر خلاف میل و حرکتی را که از خارج بر اجسام تحمیل شود، حرکت قسری گویند. گاهی محرک اجسام، میل و طبع آنهاست و گاه عامل خارجی است که نوع دوم را حرکت قسری گویند (فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص۱۴۷۹، برگرفته از شفا، ج۱، ص۱۰۹؛ الاسفارالاربعة، ج۳، ص۱۲۵).